تلاوت همراه با خشیت، تلاوتی ناظر به باطن و لایه‌های باطن/ قاری خاشع مشاهداتش را القا می‌کند
کد خبر: 3669987
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۹
راه‌های رسیدن به تلاوت خاشعانه/ حجت‌الاسلام روحی مطرح کرد:

تلاوت همراه با خشیت، تلاوتی ناظر به باطن و لایه‌های باطن/ قاری خاشع مشاهداتش را القا می‌کند

گروه فعالیت‌های قرآنی: حجت الاسلام و المسلمین کاوس روحی برندق، عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس به ارائه تعاریفی پیرامون خشوع، خشیت و خضوع پرداخت و ضمن واکاوی تفاوت این واژگان، تلاوت خاشعانه را گونه‌ای از تلاوت برشمرد که در مرتبه حداقلی نسبت به تلاوت همراه با خشیت قرار دارد و بیان کرد: تلاوت همراه با خشیت نه تنها ناظر به باطن، بلکه ناظر به لایه‌های باطن است.

تلاوت همراه با خشیت، تلاوتی ناظر به باطن و لایه‌های باطن/ قاری خاشع مشاهداتش را القا می‌کند

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن‌(ایکنا) تلاوت خاشعانه یا همراه با خشیت قرآن کریم از اهمیت بالایی برخوردار است که البته به این مقوله نیز به صورت جدی پرداخته نشده است، در مورد این نحوه از تلاوت قرآن و راه‌های حصول آن گفت‌وگویی را با حجت الاسلام و المسلمین کاوس روحی برندق، عضو هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس و از شاگردان آیت الله بهجت(ره) انجام دادیم که در ادامه بخش اول آن تقدیم می‌شود.


ضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید، موضوع گفت‌وگو تلاوت خاشعانه و راه‌های رسیدن به آن است، در ابتدا و به عنوان مقدمه توضیحاتی را پیرامون تلاوت خاشعانه ارائه فرمایید تا در ادامه به سؤالات طرح شده پیرامون این موضوع بپردازیم.


در کشور ما اقداماتی در رابطه با قرآن صورت می‌پذیرد، اما در برابر همه آنها، جای خالی طرح مباحث بنیادی مانند کاری که شما انجام می‌دهید احساس می‌شود. ان شاءالله که این زحمات نزد خداوند و اولیای الهی مأجور باشد، اما در رابطه با این کار نیز در ابتدا باید نظریه‌پردازی شود و پس از آن است که می‌توان در راستای ترویج و کاربردی کردن آن کوشید.
عنوان تلاوت خاشعانه، در واقع برگرفته از مجموعه آیات و روایاتی است که در رابطه با شیوه تلاوت قرآن کریم می‌توانیم به آنها استناد کنیم، البته باید به این نکته نیز توجه داشت که در رابطه با تلاوت خاشعانه روایاتی داریم، اما خشوع مرتبه‌ای پایین‌تر از خشیت است و تلاوت همراه با خشیت در درجه بالاتری قرار می‌گیرد.
بزرگان ما نیز برای نحوه تلاوت قرآن آدابی را به لحاظ ظاهری و باطنی مطرح کرده‌اند، علاوه بر این، آیات، روایات، مطالب عقلی، نقلی و ذوقی نیز در این زمینه وجود دارد که می‌توان به آنها استناد کرد.
برای نمونه می‌توان به غزالی اشاره کرد که در کتاب احیاء علوم الدین به این موضوع پرداخته چنان که فیض کاشانی نیز به این موضوع ورود کرده است، علاوه بر این باید از کتب اسرارالصلاه سخن به میان آوریم که این موضوع در این کتب نیز وارد شده است که اسرارالصلاه شهید ثانی، دو کتاب آداب الصلاه و سرالصلاه امام خمینی(ره) و اسرارالصلاه مرحوم ملکی تبریزی کتبی هستند که در این راستا باید از آنها نام ببریم.
فتوحات مکیه و کتب ابن عربی نیز از دیگر منابعی است که می‌توان در این موضوع به آنها رجوع کرد، علاوه بر این باید مطالبی که صدرالمتألهین در اسفار اربعه در این زمینه و در توضیح و تبیین مطالب غزالی آورده مد نظر قرار داد و در نهایت می‌توانیم به مطالبی که جوشیده از متن مبانی شیعه هستند و در کتب سید بن طاووس گزارش شده‌اند، رجوع کنیم و مطالب پیرامون این مبحث را از آن استخراج نماییم، در واقع این مواردی که ذکر شد پیشنیه کار شما محسوب می‌شوند.
در هر صورت برای تلاوت قرآن، علاوه بر آداب ظاهری، یکسری آداب باطنی را نیز مطرح کرده‌اند که رعایت کردن آنها در تلاوت قرآن لازم است و نحوه بهره برداری از قرآن را نیز مشخص می‌کند.
روایات مربوط به این موضوع در پنج سرفصل کلی با عناوین: 1) تلاوت خاشعانه یا همراه با خشیت، 2) تلاوت همراه با حزن، 3) تلاوت و آدابی که موجب پدید آمدن آثار خاص روی اعضای بدن انسان می‌شود و تا حدودی شبیه این روایت است که رسول خدا(ص) فرمودند: «شَيَّبَتْنِي سُورَةُ هُودٍ؛ سوره هود من را پیر کرد»(1)، 4) قرائت همراه با تدبر و 5) قرائت همراه با الحان عرب در مقابل الحان اهل فسق مطرح می‌شوند، هرچند که بر اساس روایات اهل بیت(ع) می‌توان عناوین دیگری را نیز در این موضوع سامان داد.


در ابتدا خشوع را تعریف نمایید.


در مورد کلمه خشوع در مقابل کلمه خضوع، اگر به کتب لغت به ویژه به کتب فقه اللغه مراجعه کنیم، می‌بینیم که خضوع به معنای افتادگی و اظهار کوچکی باطنی و خشوع به معنای افتادگی و تواضع در ظاهر است. به این معنا که، بنده خودم را در برابر شخص دیگری، طوری کوچک ببینیم که در اعضای بدن، نحوه نگاه کردن، نحوه صحبت کردن و افتادگی شانه و حتی نگاه داشتن سر، این حالت متجلی شود، در نتیجه می‌توانیم بگوییم که بنا به تعریفی که اهل لغت و مفسران ارائه داده‌اند و در شرح برخی از روایات آمده است، خضوع به معنای تواضع باطنی و خشوع به معنای تواضع ظاهری است.
بنابراین تلاوت خاشعانه با این معنا یعنی، به گونه‌ای قرآن را تلاوت کنیم که تواضع باطنی که هنگام قرائت قرآن در درون احساس می‌کنیم در جوارح ما نیز نمایان شود.


با توجه به تعاریفی که ارائه فرمودید تا حدودی تفاوت بین خشیت و خشوع روشن شد، اگر ممکن است قدری بیشتر در مورد این تفاوت توضیح دهید.


خشیت بار معنایی بالاتری نسبت به خشوع دارد. در قرآن کریم خداوند درباره خشیت می‌فرماید: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ»(2) در مورد ترس، در قرآن و احادیث واژگانی نظیر خوف، رهبه، وجل یا خشیت گزارش شده است و برخی‌ها این واژگان را مترادف با یکدیگر فرض کرده‌اند، اما اگر دقت کنیم، معلوم می‌شود که وقتی این واژگان کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، قطعا معنای دیگری از آنها فهمیده شده و از هر کدام معنای خاصی استنباط می‌شود. بزرگان ما نیز در این زمینه فرموده‌هایی دارند که می‌توان به خواجه نصیر الدین طوسی اشاره کرد که در کتاب اوصاف الاشراف، بابی دارند و به برخی از این تفاوت‌ها پرداخته‌اند.
اما طبق یکی از نظراتی که پشتوانه واژگانی دارد، باید بگوییم که خشیت به معنای ترس از عظمت است، بعضی اوقات ترس ما طبیعی است مانند ترسی که هر حیوانی از هر خطری که او را تهدید می‌کند دارد، به عبارت دیگر این حیوان برای اینکه ضرری متوجه او نشود، خود را از خطر مصون می‌دارد و احساس می‌کند، خطری در کمین او است، لذا می‌ترسد. در نتیجه اگر ترس از چیزهای مادی و طبیعی باشد، مانند همین ترس حیوانی خواهد شد، اما ترسی که در آیات قرآن به ویژه در مورد معاد، مرگ و خداوند مطرح می‌شود از این مقوله نیست و قطعا ترسی است که پشتوانه عقلانی دارد. بر این اساس، ترس از خداوند، قیامت، خطر و ... ترس از خطری است که متوجه ما می‌شود و در واقع ترس از خودمان است، در واقع اگر از گناه می‌ترسیم به دلیل بدی‌هایی است که خودمان داریم، وگرنه جهنم که چیر ترسناکی نیست، بلکه به خاطر ضعف قوا و عمل خودمان این ترس وجود دارد.
اما سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که ترس ما از خداوند چگونه معنا می‌شود، به خصوص در مورد ترس اولیای خداوند که اعمال آنها درست است و معصوم هستند و خطایی هم نمی‌کنند، این سؤال نمود بیشتری پیدا می‌کند.
در اینجا اصطلاحا می‌گویند ترس از عظمت یک چیز مطرح است، به این معنا که یک چیزی بزرگ باشد، دل آدم را بگیرد و جایی برای خود آدم باقی نگذارد، در واقع این ترس، ناشی از اینکه شخص گناهی مرتکب شده باشد نیست، در اینجا می‌توان این مثال را زد که فرض کنید یک فرد در مقابل یک شخصیت بزرگ قرار می‌گیرد و ابهت و بزرگی این شخصیت آن فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
اولیای الهی نیز چنین ترسی دارند و به دلیل عظمت خداوند خودشان را در محضر الهی خُرد می‌بینند، پس اینکه با توجه به معنای اول که از ترس ارائه شد، بگوییم خداوند یک موجود ترسناک است، اینطور نیست، بلکه ترس به این معنای دوم و از روی عظمت است، چون خداوند دارای عظمت محض است و این فرد در برابر او هیچ است، مثال دیگر این که وقتی انسان می‌خواهد در محضر پادشاهی وارد شود نیز واهمه دارد و این واهمه در واقع همان ترس از عظمت است، با وجود این که هیچ خلاف و گناهی را نیز انجام نداده است.
بنابر این، اولیای الهی در برابر خداوند چنین ترسی دارند و اینگونه ترس را خوف از خداوند می‌گویند، و واژه خشیت نیز در این جا استعمال می‌شود و مخصوص این جایگاه است و با این معنا خشیت معنای بالاتری نسبت به خشوع را دارا است، و خشوع اثر هر نوع ترسی است که می‌تواند به دلیل ترس از گناه باشد که در حرکات ظاهری بدن نیز نمایان می‌شود و ناظر به باطن نیست. اما خشیت نه تنها ناظر به باطن است بلکه مراتب و لایه‌های باطن را نیز شامل می‌شود، در نتیجه تلاوت همراه با خشیت بدین معنا است که قاری فقط به خداوند توجه کند و در مراتب قرائت قرآن نیز گاهی اتفاق می‌افتد که قاری به درجه‌ای می‌رسد که وقتی کلام خدا را می‌خواند از همه چیز می‌بُرد و گویی که در برابر خداوند ایستاده و این ترس از عظمت الهی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
برخی از عارفان در اینجا مثال موش و گربه را زده‌اند که در واقع از این مثال برای بحث مراقبه هم استفاده می‌شود و در اینجا هم می‌توان آن را مطرح کرد، فرض کنید که یک کشتی در حال غرق شدن است و همه ترس از جان خود دارند، در این بین موش و گربه‌ای نیز در آن کشتی هستند و این دو به صورت اتفاقی روی یک تخته شکسته‌ای کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، در اینجا درست است که موش ترس از جان خود را دارد، اما بیش از همه حواسش معطوف به گربه‌ای است که روی تخت نشسته است.
اگر چنین حالتی در برابر خداوند برای انسان به وجود آید که این ترس نه برای اعمال خودش بلکه برای عظمت خداوند باشد، به آن حالت خشیت گفته می‌شود، در این حالت انسان از اینکه خداوند او را بگیرد و در جهنم بیندازد، ترسی ندارد بلکه از عظمت و بزرگی خداوند می‌ترسد.
در نتیجه مواردی که در روایات گفته‌اند قرائت همراه با خشیت داشته باشید، یا بهترین قاری کسی است که حالت اینچنینی را به مخاطب القا می‌کند، ناظر به همین مورد است، پس این قرائت با قرائت خاشعانه تفاوت دارد، قرائت خاشعانه یک مرتبه حداقلی است که قاری حداقل آنچه که در معنا می‌بیند در ارکان ظاهری‌اش نمایان کند، اما قرائت همراه با خشیت هم شامل این مرحله است و هم قاری ترس از عظمت خداوند را به مستمع القا می‌کند.
منظور از دیدن نیز این نیست که با چشم سر این حالات را در قاری قرآن مشاهده کنیم، بلکه منظور دیدن با چشم دل است که قاری مشاهداتش را به وسیله صدا و حرکاتش به مستمع منتقل کند، اگر چنین حالتی ایجاد شود در واقع قرائت همراه با خشیت ارائه شده است.

ادامه دارد ...

مرتضی اوحدی

(1) هداية الأمة إلى أحكام الأئمة عليهم السلام‏، ج 3، ص 68

(2) سوره فاطر آیه 28

 

مطالب مرتبط
captcha