به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، در یادداشت که یکی از مخاطبان ایکنا در اختیار این رسانه قرار داده، آمده است: « تاثير شگرف قرآن بر روي جامعه، سبک زندگي و نگرش افراد با يک بررسي ساده تاريخي از اوضاع جزيرهالعرب قبل و بعد از بعثت پيامبر و نزول آيات الهي بر قلب ايشان و اجراي اين آيات در متن زندگي افراد به وضوح قابل لمس و درک است. قرآن کاملترين و جامعترين کتاب بشري است که از سوي خالقي آگاه براي هدايت انسانها فرستاده شده و درباره کليترين و جزئيترين ابعاد زندگي انسانها و جهان داراي احکام و مقررات جامع با توجه به نيازهاي بشر است. کتابي با خاصيت جهان شمولي که براي همه اعصار، اقوام و دورههاي تاريخي کاربرد دارد و ازمهمترين امتيازهاي آن عدم توانايي بشر براي تحريف آن است.
نقش موثر قران در زندگي بشر انکارناپذير است تا آنجا که انديشمندان غربي نيز به اين تاثير اعتراف نمودهاند. مسئلهاي که در زندگي امروز کمتر بدان توجه ميشود اين است که با وجود پيشرفتهاي علمي روز افزون و اصلاح هر روزه اسباب زندگي با هدف ايجاد آسايش و آرامش؛ انواع مفاسد، جنگ، خونريزي در ابعاد بينالملل و بروز مشکلات گوناگون مانند طلاق، روابط سرد خانوادگي، اعتياد، بيکاري، سرقت و روابط لجام گسيخته اجتماعي در سطح اجتماع هر روز بيشتر از روز قبل به چشم ميآيد. شايد تحليلگران، جامعهشناسان و روانشناسان هر يک براي وجود اين مشکلات دلايل گوناگوني را ارائه نموده و از بعدي خاص به اين مسئله توجه کرده باشند اما کم رنگ شدن جايگاه قرآن و عدم توجه بنيادين به آيات قرآني در زندگيها ميتواند يکي از عمدهترين دلايل بروز اين مشکلات باشد.
اگر در چندين قرن پيش قران توانست با اصول خود يک جامعه بدوي و غرق در جاهليت را هدايت نمايد و آسيبهاي آن را از ميان بردارد، از آن جايي که کتابي جامع براي همه اعصار و اقوام ميباشد امروز نيز ميتواند راهگشاي مشکلات موجود باشد. زيرا قران روش درست زيستن را به انسان ميآموزد و به ميزاني که انسان آموزهها و دستورهاي قرآن را در زندگي بهکار بندد، موفقيت کسب خواهد کرد، اما هر اندازه از قرآن فاصله بگيرد، دچار خسارت و ضرر خواهد شد. پيامبر اسلام فرمودند: «حکايت قران و مردم حکايت زمين و باران است: درحالي که زمين مرده و خشکيده است، ناگاه خداوند بر آن باران ميفرستد و زمين تکان ميخورد، سپس بارانهاي تند را فرو ميريزاند و زمين تکان ديگري ميخورد و رشد ميکند، آنگاه پشت سر هم نهرها را از درهها جاري ميسازد تا آن که زمين ميرويد و گياهان باليدن ميگيرند و خداوند آنچه را مايه آراستگي زمين و خوراک مردم و حيوانات است از دل آن بيرون ميآورد. قرآن نيز مردمي را که آن را بپذيرند چنين ميکند . (ميزان الحکمه جلد ۱۰ صفحه ۳۳۴ )
با وجود آن که امت اسلامي از قرآن روي گردان نيستند و امروز در هر خانهاي حداقل يک جلد قرآن را ميتوان يافت اما در اين مسير آسيبهايي متوجه آنها ميباشد که دليلي براي عدم تاثير قرآن در رفتارهاي شخصي و اجتماعي محسوب ميگردد و اين آسيب همان چيزي است که پيامبر اکرم (ص) در آيه 30 فرقان به خاطر آن به پيشگاه خدا شکايت بردهاند و ميفرمايند: «يا رَبِّ اِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورا» و اين آسيبها عبارتند از:
- منحصر نمودن استفاده از آن در زينت بخشي سفره عقد، بدرقه مسافر، ورود به خانه جديد، بوسيدن و استخاره کردن، سوگند خوردن و به سر گرفتن قرآن در شبهاي احياء و شفاي بيمار.
- تبديل شدن قرآن به يک کتاب تشريفاتي و استفاده از الفاظ آن در کاشي کاري مساجد، پخش از بلندگوها و دستگاههاي فرستنده، پيام رساني براي اعلام خبر فوت افراد و حداکثر تلاوت براي کسب ثواب.
-استدلال به قرآن با هدف اثبات پيش داوريها به کمک آيات با استفاده از روش انحرافي تفسير به راي.
-عدم تلاوت قرآن و در عوض صرف ساعتهاي زياد براي حضور در فضاي مجازي، تماشاي برنامههاي بي محتواي ماهواره و راه رفتنهاي بيهدف در خيابانها و پارکها.
- سخن گفتن و گوش نسپردن به آيات خدا در هنگام تلاوت قرآن.
- عدم تلاش براي درک مفاهيم قران و سستي در عمل به آيات و رهنمودهاي آن.
نياز انسانها به قرآن و تاثير آن بر زندگي افراد ناشي از نياز دروني انسان براي برقراري ارتباط با خالق خود، تمايل به دست يابي و جستجوي آگاهيهاي صحيح و معارف بلند و پرمعنا، نياز به آگاهي درباره جهان پس از مرگ و جزئيات جهان آخرت و تمايل به دستيابي به زندگي حقيقي و حيات طيبه است. اما امروزه متاسفانه درگير شدن افراد در روزمرگيهاي بيفايده، مد و تجملات، دلبستگي شديد به دنيا، تاثيرات منفي رسانهها با هدف تهاجم فرهنگي و اخلاقي در جوامع اسلامي، نفوذ روزافزون شيطان در وجود انسانها و پيروي از هواي نفس و مشکلاتي از اين دست موجب گرديده است افراد با وجود زندگي در يک جامعه اسلامي هدف حقيقي خلقت و جايگاه انسان در نظام آفرينش را فراموش کرده و از اين نکته غافل باشند که قرآن درهاي معرفت را به روي انسان ميگشايد و عمل به آن راه دستيابي به سعادت حقيقي است. با اين وجود هنوز هم براي ورود دوباره قرآن در متن زندگي دير نيست، زيرا امت اسلام نه تنها قرآن را کنار نگذاشتهاند و آن را ترک نکردهاند بلکه به آن ميل و رغبت نيز نشان ميدهند و آن را در اختيار ميگيرند، اما در اين ميان ميتوان با استفاده از راهکارهايي حضور و بروز هدايت قرآني را در متن زندگيها به وضوح لمس نمود راهکارهايي مانند:
- درک صحيح و شناخت اصولي و استفاده شايسته از قرآن در کلاسهاي تعليم و تعلم قرآن و همايشها و مسابقات گوناگون.
- انتشار کتابهايي در زمينه چگونگي استفاده عملي از قرآن در متن زندگي براي عموم مردم به جاي انتشار روز افزون کتابهاي تفسير و فصاحت و بلاغت قرآن.
- جذابيت برنامههاي قرآني در رسانهها بهمنظور جذب علاقه بينندگان و ارائه راهکارهاي قرآني براي مواجهه با مشکلات در اين برنامهها.
- بازيابي نقش و جايگاه قرآن در زندگي از طريق نظام آموزشي و معلمان در مدارس.
- توجه به تاثير رفتار والدين بر فرزندان و ترغيب آنان به استفاده از قرآن در زندگي، تلاوت آن و عمل به دستواراتش.
-ترغيب جوانان به تلاوت و عمل به قرآن از طريق ايجاد برنامهها در فضاي مجازي.
-جلوگيري از بروز خرافه و اعتقاد مردم به اعمالي مانند سحر و جادو و خواب و ترويج مفاهيم قرآني و جايگاه آن در رفع مشکلات روزمره.
بيشک، تربيت و تزکيه انسانها، برخورداري از جامعهاي ايدهآل و سعادت جاودانه در گرو شناخت قرآن، کسب معارف والاي آن و عمل به احکام و دستورات اين کتاب الهي است، چرا که تنها زماني ميتوان به سعادت افراد بشر و جوامع اميدوار بود که قران در متن زندگي آنها جريان داشته باشد. همانگونه که پيامبر اکرم (ص) در حديث قدسي ثقلين قرآن و اهل بيت را نجات دهنده امت خود از گمراهي و تنها راه رسيدن به سعادت دنيوي و اخروي معرفي نمودند و آن را به عنوان وديعهاي در ميان امت خود به امانت باقي گذاشتند.
یادداشت از اعظم شجاعی