حجتالاسلام علی اکبر صافی، رئیس موسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی درگفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، اظهار کرد: اولین جلوههای بروز قشریگری یا همان ظاهرگرایی دینی در تاریخ اسلام، به زمان ظهور خوارج بازمیگردد که نمود کنونی آن نیز جریانهای تکفیری و وهابیت است. پیش از خوارج نیز رگههایی از قشریگری در زمان پیامبراسلام(ص) وجود داشته است، اما جریان قشریگری اولین بار بهصورت یک فرقه کلامی- اعتقادی از زمان خوارج به شکل یک گروه متشکل از ویژگیهای قشریگری در مقابل عقلگرایی و شرعگرایی شکل گرفت.
وی افزود: خوارج در تاریخ اسلام، خطر بزرگی بر سر راه حکومت امام علی(ع) بودند، بهگونهای که خطر آنها از خطر بنیامیه، معاویه و طلحه و زبیر شدیدتر بود. خوارج کمر حکومت امیرالمومنین(ع) را خم کردند و به ایشان اجازه ندادند حکومت عدل خود را که نمونه جامع یک حکومت اسلامی در تاریخ اسلام بود، عملی کنند و در نهایت، یکی از آنها، امیرالمومنین(ع) را به شهادت رساندند.
رئیس موسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی گفت: قشریگری مانع فهم عمیق معارف دین میشود و همواره زمینهای برای رشد کجفهمی، انحراف و بدعت بوده است. در زمان امیرالمومنین(ع) این گروه به برگهای کاغذی قرآن کریم تعرض نمیکردند، اما امام علی(ع) را که قرآن ناطق، مفسر و مبین آن و خانه ایشان، خانه نزول قرآن بود، رها کردند.
حجتالاسلام صافی افزود: قشریگری به معنای توجه کردن به ظاهر و لعاب دین و پرهیز از عقلگرایی، شرعگرایی، خرد دینی و اندیشه است.
وی گفت: در دوران ظهور امام زمان(عج)، یکی از بزرگترین موانع سر راه ایشان نیز همین قشریگری است، طبق روایتی از امام صادق(ع)، امام زمان(عج) در زمان ظهورشان در قیام خود با اموری روبهرو میشوند که رسول اکرم(ص) با آنها روبهرو نبود. آغاز قیام پیامبر(ص) ایشان با مردمی مواجه شدند که بت و چوبهای تراشیده میپرستیدند، اما در زمان ظهرور امام زمان(عج) افرادی هستند که میخواهند کتاب قرآن را برای امام زمان تعبیر و تفسیر کنند و بر اساس کتاب خدا نیز با امام زمان میجنگند. لذا بزرگترین مشکل در زمان حضرت قائم و در حکومت مهدوی، مبارزه با «قشریگرایی» است.
صافی گفت: در مقابل «قشریگری»، عقلگرایی محض قرار دارد که البته این نیز نوعی آسیب است. اینکه افرادی بخواهند در عرصه دین، همه چیز را پس از اثبات قطعی عقل بپذیرند، منطقی نیست. قشریگرایی و عقلگرایی محض هر دو انحراف و لغزش است و حتی یکی از بزرگترین آسیبها در مسیر تربیت دینی و تربیت مهدوی، وجود افرادی با اندیشههای ناپرورده و خام میباشد که معارف و حکمتهای دینی را در حد فهم قاصر خودشان محصور میکنند.
وی افزود: تربیت دینی این چنین حکم میکند که در حوزه شناخت معارف و اطلاعات دینی، هم به شرع و هم به عقل توجه شود، و این نوعی عقلگرایی شرع محور است، این مهم از نظر تربیت دینی مهر قبولی میخورد، ولی عقلگرایی فارغ از شرع یا شرعگرایی ظاهری و قشری مورد تایید تربیت دینی و اسلامی نیست.
صافی با بیان اینکه ادامه جریان خوارج در تاریخ اسلام، اهل حدیث، حنابله و وهابیت هستند، گفت: هر چند حکومت خودخوانده این گروهها در عراق و سوریه منقرض شد، اما ریشههای فکری و کلامی آنها تحت عنوان حنبلیها، وهابیها، اهل حدیث و گروههای تکفیری همچنان ادامه دارد. آنها شعار «الله اکبر» سر میدهند و آیات قرآن را برروی پرچمهای خود حک میکنند، اما ذهنهایی تهی از تامل، تعقل وژرف نگری دارند و براساس ظاهرآیات و روایات قضاوت میکنند و به همین دلیل دنیای اسلام را با خرابیهای مادی و معنوی به تلاطم و چالش کشاندهاند.
رئیس موسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی در پاسخ به این سوال که آیا میتوان گفت که «اخباریگری» به نوعی قشریگری دینی را شیعه رقم زده است، تصریح کرد: در مواجهه با جریان «اخباریگری» دو حوزه را باید از هم تفکیک کرد. یکی حوزه نخبگان و فضای آکادمیک این جریان که مبتنی بر یک نوع روش و ایده میباشد و دیگری ارتباط آن با تودههای مردم است. غالب توده مردم بدون تعقل، بینش و اندیشه ورزی وارد مباحث فهم دین و قرآن میشوند و برهمین اساس خطر بروز «قشریگری» نیز وجود دارد، زیرا اینها بدون پژوهش و صرفا به دنبال یک برداشت ناقص از قرآن و سنت هستند.
وی در ادامه افزود: در فهم آیات قرآن منابع زیادی وجود دارد که یک نمونه آن آموزههای روایی است، لذا روش تحقیق و پژوهش حوزه نخبگان در این زمینه، پرداختن به روایات و احادیث مطمئنتر است و در منابع قرآن و فهم دین، اولویت را به اثر روایی میدهند و در واقع روش تحلیل و تفسیر آنها روش روایی است، این زوایه «رواییگری»، یک شیوه تفکر و پژوهش بوده و در سطح عالمان و اندیشمندان در حوزه آکادمیک یک نوع روش تفکر دینی قلمداد میشود.
این استاد حوزه بیان کرد: «اخباری گری» زمانی که به توده مردم وارد و از محافل آکادمیک خارج شود، به تبع آن شیوههای تعقل و اندیشهورزی نیز کنار گذاشته خواهد شد. عدم توجه به سندیت احادیث و روایات و آمیخته شدن آن با خرافات، خطر ظهور سطحینگری و ظاهرگرایی در دین را به وجود میآورد.
صافی ادامه داد: نمونههای این نوع رویکرد به دین، جریان حجتیه پیش از انقلاب یا جریان شیرازیها بعد از انقلاب است که بهعنوان توده ظاهرگرا، عاری از اندیشه، تعقل و حتی معارض با اهداف انقلاب اسلامی شناخته شدند.