شهید آبشناسان؛ انسانی خودساخته و فرماندهی موفق
کد خبر: 3673582
تاریخ انتشار : ۲۷ آذر ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۷

شهید آبشناسان؛ انسانی خودساخته و فرماندهی موفق

گروه ادب: نگاه نویسنده کتاب «او نگاهش را به ارث گذاشت» نشان می‌دهد که او پیش از آن که شهید آبشناسان را فرماندهی موفق بداند،‌ شهید را انسانی خودساخته می‌داند که به زندگی و تفکرات خود جهت داد.

شهید آبشناسان؛ انسانی خودساخته و فرماندهی موفق

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)،

«او نگاهش را به ارث گذاشت» نام بیست‌وهشتمین کتاب از مجموعه قصه فرماندهان است. این اثر به داستان زندگی سرلشکر شهید حسن آبشناسان اختصاص دارد که به قلم گسلتان جعفریان نوشته شده است. سوره مهر ناشر این اثر دفاع مقدسی است.

روز‌های بی‌آینه، قصه‌های شهر جنگی، زود بزرگ شدیم، همه ۱۳ سالگی‌ام و ... از جمله آثار این نویسنده است. داستان زندگی شهید کلاهدوز از دیگر آثار این مجموعه است که به قلم این نویسنده حوزه هنری به نگارش درآمده است.

کتاب مورد نظر در دوازده فصل به نگارش درآمده است. در اشاره‌ای کوتاه از نویسنده در آغاز کتاب آمده است: «این نوشته داستان‌واره‌ای است از زندگی پرفراز و نشیب حسن آبشناسان. او پیش از آن که فرماندهی توانا، چریکی بی‌نظیر در برنامه‌ریزی، اجرا و طراحی نقشه‌های جنگ باشد، از نظر شخصیتی فرد مهمی است. وی در کودکی و نوجوانی پسری پرمسئولیت بود؛ چرا که در خانواده‌ای فقیر،، اما با فرهنگ بزرگ شده بود. جوانی بود پرجنب و جوش و با محبت. آن زمان در شخصیت‌های فیلم‌های تاریخی، او عشق به زندگی و هدف‌های بزرگ را جستجو می‌کرد. این اهداف والا به تدریج در ذهن وی شکل می‌گرفت، کامل و کاملتر می‌شد و از او چریک جوانی می‌ساخت که آرمانش خدمت به مردم میهن و دفاع از دین و آب و خاکش بود...»

دلیل اینکه نویسنده نام کتاب را «او نگاهش را به ارث گذاشت» گذاشته، آن بوده است که از نظر وی، حسن آبشناسان پیش از آن که فرماندهی موفق باشد، استادی بود که در زندگی، مرحله به مرحله با آموزش و پیشرفت، به تفکر و اعتقاداتش جهت داد و در نهایت توانست به انسان خودساخته‌ای بدل شود.

رابطه حسن آبشناسان با فرزندان جوانش، امین و افشین، جذاب و آزادمنشانه بود و با دختر کوچکش مهربانانه. نگارنده در این اثر تلاش کرده است که بیش از آن که به ابعاد نظامی شخصیت حسن آبشناسان بپردازد، نوع نگاه او به زندگی را مورد توجه قرار دهد. از جمله عشق‌ورزی به خانواده و بهره بردن او از لحظه‌های زندگی با تمام تلخی‌ها و شیرینی‌هایش.

زندگی‌نامه کوتاهی از شهید در این کتاب ارائه شده که در آن آمده است؛ سرلشکر شهید حسن آبشناسان در سال ۱۳۱۵ در تهران و محله نازی‌آباد چشم به جهان گشود. وی در سال ۱۳۳۶ وارد دانشکده افسری شد و در سال ۱۳۳۹ با درجه ستوان دومی تحصیلاتش را به پایان برد. وی در سال ۱۳۴۰ دوره مقدماتی را به پایان رساند و جزء شاگردانی بود که نخستین دوره چتربازی و تکاوری را در داخل و خارج از کشور پشت سر گذاشت.

آبشناسان به کسب علوم و فنون نظامی علاقه بسیار داشت، به طوری که تا سال ۱۳۵۶ دوره‌های عالی و فرماندهی دافوس را با موفقیت به پایان رساند. با پیروزی انقلاب اسلامی حسن آبشناسان به تعلیم نیرو‌های ارتش و سپاه پرداخت و شاگردان چریک زبده‌ای را تربیت کرد. شاگردانی که با توجه به درگیری‌های اوایل انقلاب در کردستان، در برقراری آرامش در این منطقه نقش بسزایی ایفا کردند.

با آغاز جنگ عراق علیه ایران، آبشناسان به منطقه جنوب اعزام شد و در ستاد جنگ‌های نامنظم به فعالیت پرداخت و در همان روز‌های آغازین جنگ توانست اولین گروه اسرای عراقی را روانه اردوگاه‌های ایران کند. این مرد با تجربه توانست با آوردن موتورسیکلت سواران به میدان‌های جنگ پشت جبهه دشمن دست پیدا کند.

آبشناسان برای نفوذ به پشت جبهه نیرو‌های عراقی از افراد بومی دوره دیده مسلط به زبان عربی استفاده می‌کرد و با کمک آن‌ها اطلاعات ارزشمندی را از وضعیت نیرو‌های عراقی به دست می‌آورد. اهالی دشت عباس، لقب شیر صحرا را به این فرمانده چریک داده بودند که رادیو عراق هم به تدریج با همین لقب از او نام می‌برد.

وقتی مدت زمانی از آغاز تهاجم عراق به ایران گذشت، جنگ حالت کلاسیک و رسمی پیدا کرد و نیرو‌های ایران در مقابل دشمن متجاوز صف‌آرایی کردند. این شهید به فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا منصوب شد و توانست با تلفیق نیرو‌های ارتش و سپاه و عقد پیوند برادری میان خود و محمد بروجردی، پیروزی‌های بزرگی در منطقه کردستان به دست آورد.

آخرین مسئولیت شهید آبشناسان فرماندهی لشکر ۲۳ نیرو‌های مخصوص بود که بیش از چهار سال طول کشید. این مرد بزرگ که چریک پیر هم لقب گرفته بود، در تاریخ هشتم مهرماه سال ۶۴ طی عملیات قادر که طراحی و فرماندهی آن را نیز خودش برعهده داشت، در منطقه سرسول به شهادت رسید.

پشت جلد کتاب به میراث ماندگار شهید آبشناسان اشاره شده و آمده است: «این مرد بزرگ پس از شهادتش میراثی نداشت جز چهار هزار جلد کتاب و و انبوهی از یادداشت‌های عرفانی که از روح زیبای او سخن می‌گفت. به پسرش افشین گفته بود: پسرم، من برای تو پول، ملک و فرش به ارث نگذاشته‌ام. من در زندگی به دنبال بهتر کردن منزل، وسایل زندگی یا پس‌انداز پول‌هایم در بانک نبوده‌ام. من در زندگی به دنبال ساختن شخصیت خودم بودم. به دنبال شکل گرفتن نگاه و دیدگاهم به دنیا و مسائل جاری در آن. امیدوارم آنه در من نسبت به دین، اعتقادات و حس بندگی و تسلیم در مقابل پروردگارم محقق شده، برای شما هم توشه‌ای باشد و چراغ راهی.»

این کتاب که به کوشش سوره مهر منتشر شده است در ۱۱۰۰ نسخه، به بهای ۵ هزار تومان و ۱۴۰ صفحه منتشر شده است.
captcha