اختلاف ادیان حاصل کج‌فهمی پیروان آنهاست
کد خبر: 3675975
تاریخ انتشار : ۰۸ دی ۱۳۹۶ - ۰۰:۵۱

اختلاف ادیان حاصل کج‌فهمی پیروان آنهاست

گروه دانشگاه: عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد با بیان اینکه فلسفه اسلامی بر فلسفه مسیحی تاثیرگذار بوده، اظهار کرد: اگر پیام حضرت مسیح(ع) به درستی شنیده می‌شد، هیچ اختلافی با مسلمانان پیدا نمی‌کردند و اساسا اختلاف ادیان حاصل کج‌فهمی پیروان ادیان آنهاست.

محمودرضا اسفندیار، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد و استاد فلسفه در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، در بیان فلسفه و عرفان مسیحیت و اشتراکات دین اسلام و مسیحیت، ضمن تبریک میلاد حضرت مسیح(ع) به هموطنان مسیحی، اظهار کرد: درباره مهم‌ترین پیام، آموزه‌ها و تعالیم حضرت مسیح(ع)، بر اساس آنچه که تاریخ، منابع موجود و قرآن کریم و نیز آثاری که از مسیحیت در دسترس است به ما می‌گوید، مهم‌ترین آموزه حضرت مسیح(ع)، محبت و عشق و شفقت به انسان‌هاست، در واقع ماموریت همه انبیاء(ع) این بوده که رحمت و محبت و لطف خداوند را به همه انسان‌ها ابلاغ کنند و آنها را به راه سعادت و نجات راهنمایی کنند.

وی ادامه داد: درباره حضرت مسیح(ع) موضوع محبت بسیار برجسته است، به این دلیل که دین یهود از مسیر صحیح خودش تا اندازه‌ای دچار اعوجاج و انحراف شده بود و تاکید بیش از حد مذهب یهود بر جنبه‌های ظاهری دین، آیین‌ها و شعائر بود، باعث شد حضرت مسیح(ع) بیشتر به باطن و جنبه‌های معنوی دین توجه دهد و تا حدی این تعادل را که باید در هر دین بین ظاهر و باطن برقرار باشد، مجددا به تعالیم یهود برگرداند، حضرت مسیح صراحتا می‌گفتند نیامدم دین جدید بیاورم، من آمدم آنچه که در مذهب یهود است، ضمن تایید، پاره‌ای از انحرافات را اصلاح کنم.

اسفندیار با اشاره به یکی دیگر از ویژگی‌های مهم حضرت مسیح(ع)، گفت: مبارزه با ریاکاری شماری از عالمان و مفتیان یهودی دیگر ویژگی بارز حضرت مسیح(ع) بود. در انجیلی که اکنون در اختیار ماست، مکرر به ریاکاری، زیاده‌خواهی و دنیادوستی این عالمان و روحانیون یهودی اعتراض می‌کند و به اصطلاح آنها را به سادگی، محبت و یکرنگی دعوت می‌کند.

وی افزود: آنچه که باید به آن توجه داشت این است که حضرت مسیح(ع) سعی می‌کرد با همه طبقات مردم، حتی با انسان‌هایی که از نظر مردم جامعه مطرود و بدنام بودند، در پیوند باشد. به ایشان اعتراض می‌کردند چرا شما وقت خود را با بدکاران می‌گذرانید؟ ایشان پاسخ می‌دادند آنهایی که خوبند در مسیر هدایت قرار دارند و نیازی به من ندارند، من آمدم که بندگان گمشده خدا را هدایت کنم.

عرفان و فلسفه مسیحیت

محمودرضا اسفندیار درباره عرفان مسیحیت تاکید کرد: اساسا مذهب مسیحیت یک روش عرفانی بوده و از آغاز تاکید حضرت مسیح بر توجه به جنبه‌های باطنی دین بود و این نشان می‌دهد که این دین به عرفان توجه دارد و به همین دلیل هم بسیاری از قدیسین مسیحی در طول تاریخ مسیحیت با اقتداء به حضرت مسیح(ع) سعی می‌کردند شیوه عرفانی زندگی این بزرگوار را به نمایش بگذارند، شفقت ورزیدن به مخلوقات و بندگان خداوند، بی‌دریغ محبت کردن و مهر ورزیدن، نکات برجسته‌ای است که در عرفان مسیحی می‌توانیم مشاهده کنیم.

اثرپذیری عرفان و فلسفه مسیحیت از عرفان و فلسفه اسلامی

وی ادامه داد: قطعا شباهت‌های فراوانی بین عرفان و فلسفه مسیحیت و عرفان و فلسفه اسلامی وجود دارد و می‌توانیم بگوییم حتی در بخش‌هایی، فلسفه اسلامی بر فلسفه مسیحی تاثیرگذار بوده و به اصطلاح جریانی در مسیحیت بوده به نام جریان «ابن رشدی‌ها» که پیروان ابن رشد، فیلسوف بزرگ مسلمان بودند، اساسا تبادلات فرهنگی خوبی بین مسلمانان و مسیحیان برقرار بوده است، البته متاسفانه در طی جنگ‌های صلیبی و بخشی از قرون وسطی مسیحیان نسبت به عالم اسلام و مسلمانان تعرضات زیادی داشتند و خاطره جنگ‌های صلیبی، خاطره بسیار تلخی در جهان اسلام و مسیحیت است.

این استاد فلسفه با اشاره به اختلاف‌های بین ادیان گفت: بی‌تردید اگر پیام حضرت مسیح(ع) به درستی شنیده می‌شد، هیچ اختلافی با مسلمانان پیدا نمی‌کردند و اساسا اختلاف ادیان حاصل کج‌فهمی پیروان ادیان آنهاست، اگرنه بین انبیاء(ع) الهی و مردان بزرگ معنوی در عالم، هیچ اختلاف قابل ملاحظه‌ای وجود نداشته و ما هم باید به تاسی از آن بزرگواران به دوستی، گفت‌وگو و به محبت متوسل شویم و‌ سعی کنیم تا آنجا که ممکن است جنبه‌های مشترک بین ادیان را برجسته کنیم و از اختلاف بپرهیزیم.

وی با بیان اینکه اعتقاد به منجی، جزء اشتراکات همه ادیان و آیین‌هاست و اگر هوشمندانه با این مسئله مواجه شد، یکی از نقاط اشتراک خواهد بود، گفت: طبیعتا ادیان توحیدی، چه یهودیت، چه مسیحیت و اسلام و حتی در آیین زرتشت که در خاستگاه با ادیان ابراهیمی تفاوت دارد، این اعتقاد وجود دارد و اعتقاد به منجی در پایان تاریخ جزء اشتراکات همه ادیان است و این اگر درست فهمیده شود، به شرط اینکه با تفکیک‌های غلط، نامعقول و ناصحیح، این نکته‌ای که می‌تواند تبدیل به زمینه مشترک و اشتراک شود، تبدیل به اختلاف نشود، اگر هوشمندانه و با خردورزی و درست‌اندیشی با مسئله منجی آخرالزمان مواجه شوند، می‌تواند یکی از نقاط مشترک باشد، اما بعضا همین امر از سوی بعضی گروه‌های افراطی، چه مسلمان و چه مسیحی و چه یهودی باعث اختلاف ادیان شده است.

captcha