به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، یکی از وظایف جدی که برای سینما تعریف میشود، ترویج فرهنگ قانونمداری است، رویکردی که میتواند جامعه را به سمت کمال هدایت کند. این مسئله زمانی پر اهمیتتر میشود که بدانیم سینما در زمان حال برای بسیاری از کشورهای دنیا وسیلهای برای ترویج فرهنگ و سیاست است، اما این مزیتها زمانی میتواند به شکل عینی نمود داشته باشد که بدانیم سینما خود نیز پایبند قانون است، اما وقتی ما در این حوزه کم کار هستیم، چگونه انتظار داریم تا عوامل سینما نیز پایبند قانون باشد.
مقدمه فوق را به این دلیل ذکر کردم تا به بحثی اشاره داشته باشم که در سالهای اخیر سینما به شدت با آن درگیر است. آن هم دادن مجوز ساخت و اکران به فیلم و در ادامه ممنوعیت آنها از نمایش است! این اتفاق شاید اگر در کشوری دیگر بازگو شود همانند یک لطیفه بتوان به آن اشاره کرد، اما این مسئله متاسفانه در جامعه عینیت پیدا کرده و ما میبینیم که مسئولان سینمایی برای احکام خود نیز احترام قائل نیستند؛ برای همین چنین افرادی چگونه میخواهند نسبت به هنرمند احترام قائل شود.
برخوردهای فراقانونی با فیلمهایی که با داشتن پروانه نمایش فرصت دیده شدن را پیدا نمیکند، تنها ضربه زدن به چند فیلم سینمایی نیست، بلکه نوعی نابود کردن کل سینماست، زیرا وقتی چنین برخوردهایی را شاهد هستیم، طبیعی است، سرمایه گذاری تمایلی برای صرف کردن پولشان در سینما داشته باشند، چراکه هیچ ضمانتی وجود ندارد تا آنها به سرمایه خود برسند. این اتفاقی است که به نوعی در هنر هفتم ما روی داده است. با این توضیحات میخواهیم نظر دو تن از سینماگران را هم در این حوزه داشته باشیم تا بحثمان شکلی شخصی به خود نگیرد.
حبیب اسماعلی تهیهکننده و بازیگر سینما درباره موضوع مطرح شده اینگونه اظهار نظر کرد: سالهاست که درخواست ما از مدیران سینمایی این است که برای مجوز و پروانه ساخت خود که در حکم قانون است احترام قائل باشند و خود با پای گذاردن به روی قانونی که تعیین کردن مروج بیقانونی در جامعه نباشند، نکته دیگر اینکه یک فیلم سینمایی از زمانی که میخواهد ساخته شود تا هنگامیکه روی پرده رود از فیلترهای نظارتی متعدد میگذرد، بنابراین نمیتوان گفت که در این آثار موضوعاتی مطرح شده که به نظام یا موضوعات اعتقادی ضربه میزند، پس تحریمهای در زمان اکران به هیچ وجه برایم قابل درک نیست.
وی ادامه داد: مطلب دیگر اینکه ما فیلمهایی را با وجود داشتن پروانه ساخت و نمایش از اکران محروم میکنیم. همین فیلم چند سال بعد توسط یک تیم مدیریتی دیگر، روی پرده میرود و هیچ اتفاقی نیز روی نمیدهد. برای مثال از فیلم سینمایی «به رنگ ارغوان» چند سال از نمایش باز ماند، اما در نهایت روی پرده رفت و هیچ اتفاقی نیز روی نداد. این اتفاق نیز برای فیلمهای دیگری نیز رخ داد و در زمان حال نیز این مسئله وجود دارد، اما افسوس که انگار قرار نیست یک راهکار منطقی و قانونی برای این رویکرد غیرقانونی (جلوگیری از نمایش فیلمهای دارای پروانه نمایش) اندیشیده شود!
این تهیهکننده در پاسخ به این سوال که چرا چنین رفتاری از سوی برخی مدیران سینمایی صورت میگیرد؟ گفت: معتقدم برخی تصورات اشتباه باعث میشود چنین اتفاقی رخ دهد. در ضمن حفظ میز مدیریت به هر قیمتی، دلیل دیگری است که برای این معضل میتوان متصور بود. با این توصیح به مدیران توصیه میکنم بیشتر به هنرمندان اطمینان کنند، چون بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی هنرمندان ما به خوبی با فضا و قواعد فیلمسازی در انقلاب اسلامی آشنا هستند.
وی در انتهای سخنانش تاکید کرد: باور من این است، اگر این رفتارهای فراقانونی در سینما ادامه پیدا کند، امنیت شغلی از بین خواهد رفت، چون دیگر کسی جرات نمیکند سرمایه شخصی خود را در سینما هزینه کند، برای همین همه ترجیح خواهند داد به سمت فیلمهای گیشهای روی بیاورند تا نه کارشان با خطر تحریم رو به رو شود هم اینکه بتوانند ثروت اندورزی کنند؛ اتفاقی که اگر رایج شود باید از پایان سینمای متعهد و متفکر نام برد.
عماد افروغ، جامعه شناس و یکی از اعضای سابق شورای پروانه نمایش درباره موضوع مورد نظر چنین اظهار نظر کرد: از نگاه من عدم نمایش فیلمهایی که پروانه نمایش دارند به هیچ وجه اتفاق فرخندهای نیست، زیرا وقتی یک فیلمی در مرحله فیلمنامه نظارت میشود و بعد از ساخت نیز مورد ارزیابی دقیق قرار میگیرد، چگونه این فرصت به آن داده نمیشود که در سینماها روی پرده رود. این اتفاق را من درک نمیکنم و نمیتوانم برای آن یک توجیه منطقی و عقلانی پیدا کنم.
وی افزود: من روز اولی که وارد شورای صدرو پروانه نمایش سازمان سینمایی شدم، مصاحبهای انجام دادم که در آن به روشنی گفتم، اگر فیلم از فیلترهای نظارتی پروانه ساخت و نمایش مجوز لازم را پیدا کرد، ولی باز هم اجازه نمایش به آن کار داده نشد، باید حضور ما را در این شورا بدون تاثیر دانست که کارکرد لازم را ندارد. مطلب دیگر اینکه من برخوردهایی اینچنینی را به هیچ وجه به نفع سینما نمیدانم و برای آن خیری را هم متصور نیستم.
وی در پایان این گزارش تاکید کرد: این رویه ناشایست که چند سالی است باب شده در نهایت منجر به ناامنی در سینما خواهد شد، به نحویکه دیگر هیچ سرمایه گذاری مایل نخواهد بود درخصوص موضوعات حساس و اجتماعی سرمایه گذاری لازم را انجام دهد.