محمدحسن صانعیپور، پژوهشگر و مدرس علوم قرآن و حدیث در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، درباره رابطه انسان معاصر و قرآن گفت: یکی بخش از این موضوع به رابطه قرآن و انسان معاصر میپردازد، انسان است. خوب است در ابتدا یک موشکافی از انسان معاصر صورت بگیرد. برای انسان معاصر چند مؤلفه میتوان نام برد که پس از ذکر آنها میتوانیم به این مسأله بپردازیم که قرآن با این ویژگیهای خاص چه کمکی میتواند برای انسان امروزی باشد.
وی اظهار کرد: از جمله ویژگیهایی که انسان امروزی دارد دانایی و گستره دانش او است؛ انسان امروز با بهرهگیری از علوم مختلف و ابزارهای متنوعی که برای خود ایجاد کرده توانسته دامنه دانش خود را تا اقصی نقاط عالم خلقت پیش ببرد و از زوایای مختلف آگاهی پیدا کند و در قالب علوم دانشگاهی با دقت فراوان سعی میکند دانش خود را افزایش دهد. این یک روی سکه علم بشری است؛ اما از طرف دیگر شاهد هستیم اگرچه دانش بشری در حال گسترش است، از طرف دیگر تعداد مجهولات و سؤالات بشر هم به تناسب بالارفتن میزان دانش او زیادتر شده است.
صانعیپور به بیان مثالهایی در این رابطه پرداخت و گفت: تا زمانی که هیئت بطلمیوسی و محوریت زمین و سطح صاف زمین مطرح بود، مشکل خاصی نبود؛ اما دانش امروز که به کرویت زمین پی برد و بعد آسمانها و کهکشانها را کشف کرده و پا به عرصه فضا گذاشته الان احساس میکند با مجهولات بیشتری مواجه است. تا دیرزمانی ما دسترسی به قعر اقیانوسها نداشتیم اما الان که دسترسی پیدا کردیم سؤالات بیشتری برای ما پیش آمده است؛ تا آن جا که احساس میکنیم در مواردی نمیتوانیم بعضی سؤالات را در آن فضا پاسخگو باشیم.
سؤالات بشر به تناسب بالارفتن میزان دانش او زیادتر شده است
این پژوهشگر قرآنی تصریح کرد: انسان توانایی زیاد و ابزارهای بسیاری به دست آورده است؛ اما هنوز که هنوز است در مورد نقطه مرکزی کره خاکی که روی آن زندگی میکند مجهولات بسیار دارد. حتی در بُعد پزشکی هم انسان پیشرفتهای بسیاری به دست آورده؛ اما میبینیم در کنار آن با سؤالات بسیار و بیماریهای متنوعی نیز مواجه شده است و هر چه درهایی به روی انسان باز میشوند، پیش روی او درهای بسته بیشتری نیز هویدا میشود و انسان علیرغم گستره دانش خود پی میبرد آنچه نمیداند بیشتر از دانستههای او است.
وی گفت: بنابر این، این یکی از ویژگیهای انسان امروز است که به دانایی فراوانی مجهز شده است اما از طرفی مجهولات او هم بیشتر شده است. ویژگی دیگر انسان امروز ما این است که انسان قدرتمندی شده است؛ به نحوی که اگر تصمیم بگیرد کشتاری را راه بیندازد به راحتی و در زمان کوتاهی میتواند فاجعه انسانی بزرگی خلق کند. جالب است که در برابر این قدرت ما شاهد ضعف بیشتر بشر هم هستیم؛ یعنی هر کس که بتواند کشتار جمعی ایجاد کند مسلماً در نقطه مقابل عده زیادی هم ضعف دارند. یعنی هر چه فرد یا گروه انسانی قدرت فراوانی داشته باشد، در مقابل آن افراد زیادی هستند که مورد ظلم قرار میگیرند و ضعیف هستند.
انسان امروز با وجود دانش و قدرت بسیار، ضعف فراوانی در پاسخ به این سؤال دارد که برای چه زنده است؟
این مدرس علوم قرآن و حدیث دیگر ویژگی انسان امروزی را گم کردن معنای حیات انسانی دانست و گفت: انسان در حال حاضر معنای حیات انسانی را گم کرده است؛ انسان برای چه زنده است؟ انسان امروز با وجود دانش و قدرت، ضعف فراوانی در پاسخ به این سؤال دارد. این است که ما شاهد فجایع انسانی فراوانی در اقصی نقاط جهان هستیم(از جمله تخریب فزاینده محیط زیست). انسان امروز انسانی است که معنای زندگی دنیایی را از دست داده و غرق زراندوزی قدرتافزایی، منفعتطلبی و لذتجویی شده است. این فضایی است که بر جوامع انسانی حاکم است.
صانعیپور برونداد گم کردن معنای حیات انسانی را بحران معنویت عنوان کرد و افزود: این معنویت همانی است که میتواند تضمین کننده اخلاق انسانی باشد و حقوق و حقالناس را احقاق کند و مبانی فکری و عقلی بایدها و نبایدها را بنا بگذارد و بُعد اخلاقی انسان را کامل کند و به عمل وادارد.
این پژوهشگر قرآنی در ادامه با بیان اینکه موضوع دیگر در این رابطه قرآن است؛ گفت: قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی چند مؤلفه را در جامعه بشری به دوش میکشد؛ اینجا به گزارههای قرآنی و محتوای علمی آن کار نداریم؛ بلکه کارکرد قرآن در جامعه امروز را میخواهیم مورد مداقه قرار دهیم. اولین نکته این است که قرآن به عنوان کلام الهی شناخته میشود؛ مداری است که بر حضور خداوند متعال در جامعه کنونی ما دلالت دارد. قرآن پر از افعالی است که خداوند به خود نسبت میدهد، «نحن نزلنا الذکر»، «انّا انزلناه» و «خلقتُ» و ... که نشان از این است که قرآن نشانهای از حضور خدا در جامعه است.
قرآن دائرمدار حضور خداوند در جامعه است
وی ادامه داد: یکی از گمشدههای انسانی که معنویت است؛ ریشه در این دارد که خدا از جامعه رخت بربسته است و علیالقاعده خدا که حضور فیزیکی ندارد؛ پس نشانه ای از او میتواند دال بر این موضوع باشد و اکمل و اتم این نشانهها خود قرآن است؛ تنها فرستنده قرآن خداست و وقتی قرآن باشد یعنی خداوندی هست و میتوانیم بگوییم والاترین هدف اعجاز پیامبر ما که قرآن است، دالّ بر این است که خدایی هست و قرآن دائرمدار حضور خداوند در جامعه است.
این مدرس علوم قرآن و حدیث گفت: قرآن میتواند دائرمدار بیم و امید به آینده باشد؛ انذارها و تبشیرهایی در قرآن هست و پیامبر(ص) که پیامآور خداوند است این بیم و امید را به انسان تزریق میکند. این همان مداری است که اخلاقمحوری را در جامعه تبلور میدهد. بعد دیگری که قرآن دارد، بُعد غیبباوری است. قرآن از طریق فرشته وحی بر پیامبر(ص) نازل شده است. قرآن نشانهای از غیبباوری ما است؛ یعنی اگر قرآن را کلام الهی میدانیم باید باور کنیم غیبی هست و غیر از این دنیا که ما را در چنبره خود گرفته روی سکه دیگری هست که نشان از اصل و محتوای این جهان دارد. قرآن دالّ بر این است که علاوه بر عالم شهادت (دنیا)، عالم غیبی هست که دور از دسترس ما است: «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ».
صانعیپور در ادامه گفت: قرآن دائرمدار آرامش است، آن چنان که میفرماید: «أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مى شوند»(یونس، 62) این آیه دال بر آن آرامشی است که از زندگی انسان معاصر ما رخت بر بسته است؛ این فضایی است که قرآن میتواند با پشتوانه غیبی خود که متصل به غیب و ذات اقدس الهی است برای ما فراهم کند.
عقلانیت قرآنی میتواند تزریق کننده آرامش در جان بشر شود
وی توضیح داد: قرآن این آرامش را در بُعد اعتقاد و عقلانیت به ما میدهد یعنی قرآن پشتوانه این میشود که شک و تردیدها از بین میرود. اگر قرآن کارآمدی خود را در زندگی انسان معاصر داشته باشد باید شک و تردیدها برطرف شود. عقلانیت قرآنی میتواند تزریق کننده آرامش در جان بشر شود؛ آرامشی که متأسفانه درّ نادری در این دوره شده است.
این مدرس قرآن گفت: بُعد دیگر آرامش، آرامش روحی و روانی است؛ همانی است که حضرت ابراهیم در آیه 260 سوره بقره میفرماید: «وَلَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي» احساس میکنیم پیامبر اولوالعزم هم در این فضا به این آرامش و اطمینان قلبی نیاز دارد، چه برسد به انسان معاصر که میتواند کنار قرآن عزیز که متصل به وحی الهی است به این آرامش روحی دست یابد. اگر این اتصالات برقرار باشد در نهایت نه تنها میتواند معنویت را به زندگی بشر تزریق کند و معناداری را به زندگی انسانی بدهد، بلکه میتواند آرامش را در بُعد عقلانی و روحی برای انسان به ارمغان آورد.