به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در راستای گرامیداشت و تجلیل از مقام شهدا و نیز تکریم خانواده شهدای قرآنی، دیدارهای هفتگی جامعه قرآنی از خانوادههای معظم شهدای قرآنی با حضور اساتید، قاریان و مدیران قرآنی، در روزهای چهارشنبه هر هفته انجام میشود. چهارشنبه این هفته 20 دی ماه جامعه قرآنی، میهمان منزل برادر شهید محمدرضا شیخ حسین بودند.
ابتدا رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ با اشاره به این موضوع که دیدار جامعه قرآنی با خانوادههای معظم شهدای قرآنی از سال 92 آغاز شده است، گفت: در ادامه روند دیدارها، اقدام به شناسایی و معرفی شهدای قرآنی کردهایم و بیش از 150 مستند، کتاب، نرمافزار و نماهنگ از نتایج دیدارها منتشر شده است.
وی افزود: شهدای قرآنی به آیههای قرآن عمل و تفسیر کردهاند و خداوند به ازای آن اجر و پاداش، شهادت را به آنها تقدیم کرده است.
سپس محمدحسین شیخحسین، برادر شهید شیخحسین با اشاره به علاقه محمدرضا به قرآن از دوران کودکی اظهار کرد: محمدرضا از دوران کودکی به قرآن، مداحی و هیأت علاقه بسیار داشت و در محله قدیمیمان در پایگاه آیتالله سعیدی فعالیتهای بسیاری را انجام میداد. از دوران کودکی تا سن 18 سالگی که به شهادت رسید، در حوزه قرآن و اهل بیت(ع) به فعالیتهای ارزشی میپرداخت.
وی افزود: پدرم مغازه کوچکی به محمدرضا داده بود و محمدرضا زمانهایی که کارش کمتر بود، به تلاوت و تمرین قرآن میپرداخت وانصافا اخلاق و رفتارش قرآنی بود تا جایی که از جبهه برایمان نامه نوشته بود که من یک نان از همسایه قرض گرفتم و آن یک نان را به او بدهید.
برادر شهید شیخحسین تصریح کرد: محمدرضا به خمس بسیار اهمیت میداد تا جایی که یک روز مبلغی را برداشت و نزد حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی طباطبایی، امام جماعت مسجد موسی ابن جعفر(ع) رفت و خمس و زکاتش را پرداخت کرد. به نظرم همه شهدا همین رویه را پیش گرفتند که به توفیق شهادت دست یافتند.
وی بیان کرد: زمانی که محمدرضا شهید شد، پدرم گفت که خوشحالم پسرم را در این راه دادم و انگار امروز عروسی پسرم است. پدرم، شش سال قبل و مادرم، چهار سال قبل در شب شهادت حضرت زهرا(س) به رحمت خدا رفتند.
برادر شهید شیخ حسین ادامه داد: محمدرضا 15 اسفند سال 62 در عملیات خیبر، منطقه به شهادت رسید. آنها جز اولین نفراتی بودند که به دلیل حملات شیمیایی بعثیها آلوده این گاز شدند. محمدرضا متولد 1344 بود که در سن 18 سالگی به توفیق شهادت نایل شد.
وی بیان کرد: محمدرضا دوران ابتدایی را که به اتمام رساند، ترک تحصیل کرد و در مغازه کوچک پدرش مشغول به کار شد و به هنگام جنگ، مغازه و زندگی را رها کرد و به جبههها رفت.
شیخحسین تصریح کرد: تلاوتهای محمدرضا زیبا بود اما آن دوره امکان ضبط صدایش را نداشتیم؛ چرا که تا پیش از انقلاب پدر اجازه ورود رادیو و تلویزیون را به خانه نمیداد. پدر بسیار مقید بود و ما گاهی برای کمک به مغازهاش میرفتیم و زمانی که مغازه را به ما میسپرد، همیشه تأکید میکرد که مبادا کم فروشی کنیم و به اصطلاح ترازو به سمت مشتری باشد.
وی افزود: محمدرضا بچه محل ابراهیم هادی بود و در مساجد موسی بن جعفر(ع) پایگاه شهید سعیدی(حوالی میدان غیاثی تهران) و مسجد باب الجنة، پایگاه آیتالله قمشهای فعالیت میکرد.
برادر شهید شیخحسین تصریح کرد: راستگویی بارزترین ویژگی محمدرضا بود و حتی اگر تنبیه میشد، حاضر به دروغ گفتن نبود. او در وصیتنامهاش قید کرده بود که از ولی فقیه پیروی کنید که اگر این امر محقق شود، انقلاب به سرانجام خواهد رسید.
وی در ادامه گفت: محمدرضا در وصیتنامهاش عنوان کرده بود که اگر خواستید برایم گریه کنید، برای امام حسین(ع) گریه کنید.
شیخحسین اظهار کرد: از ملت ایران میخواهم راه شهدا را ادامه دهند. ما در هجمه فرهنگی هستیم. ملت ایران در معرض خطر هستند و باید راهنمایی شود و فرزندانشان را راهنمایی کنند.
وی افزود: امروز ملت ایران دچار مشکلات معیشتی هستند و البته پولهای غیر حلال در زندگیها ورود کرده است؛ باید تلاش کنیم تا از این وضعیت رها شویم. راه خطرناکی پیش آمده و بزرگترها باید مراقب جوانان و خودشان هم مراقب تلهها باشند تا راه شهدا تداوم داشته باشد. ان شالله که ملت ایران به تمامی خواستههایش برسد.
در ادامه راضیه خوبسخت، همسر برادر شهید محمدرضا شیخحسین با اشاره به اینکه مادر شهید در روضهای که به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س) برپا شده بود، به رحمت خدا رفت، گفت: چهار سال گذشته در روضهای که برگزار کرده بودیم، به راحتی و با گفتن چند یا علی به رحمت خدا رفت. مادر شهید بسیار خانم مؤمنه بودند تا جایی که بیشتر روزها از جمله ماههای رجب و شعبان روزه میگرفت. شهید محمدرضا نیز هر زمان که پیکر شهیدی به محل میآوردند، دست بچههایم را میگرفت و به مراسم تشییع میبرد و میگفت که این صحنهها باید در ذهن بچهها بماند. همچنین محمدرضا به موضوع حجاب بانوان و نیز رعایت مسئله محرم و نامحرمی بسیار اهمیت میداد.
وی در پایان صحبتهایش افزود: نام یکی از نوههایم را به یاد شهید خانوادهمان، محمدرضا گذاشتم.
در ادامه وصیتنامه شهید محمدرضا شیخحسین توسط نوه دختری برادر شهید «محمدرضا امیری» قرائت شد و در پایان هم هر یک از میهمانان هدایای خود را تقدیم خانواده شهید کردند و عکس یادگاری گرفته شد.
یادآور میشود، عَمَلیات خِیبَر یکی از عملیاتهای تهاجمی نیروهای مسلح ایران در جریان جنگ ایران و عراق بود. این نبرد در ۳اسفند ۱۳۶۲ آغاز شد و تا ۲۲اسفند همان سال ادامه یافت. عملیات خیبر بخشی از تهاجم نیروهای ایران در جریان نبرد نیزارها محسوب میشود. در ۳ اسفند۱۳۶۲ نیروهای ایرانی توانستند به سمت جزیرهٔ نفتخیز مجنون یورش برند. این عملیات اولین عملیات استراتژیک تهاجمی نیروهای ایرانی در جنگ ایران و عراق بهشمار می آید. در این زمان، نیروی هوایی ایران زمینگیر بود و تنها میتوانست در حدود ۱۰۰ سرتی عملیاتی انجام دهد. این کار دست نیروهای عراقی را در استفاده از بالگرد برای نبرد با ایرانیها باز میگذاشت. با این حال ایرانیها توانستند نیروهای عراقی را از جزیرهٔ مجنون بیرون کنند که فاجعهٔ بزرگی برای عراق محسوب میشد. در این عملیات نیروهای عراقی از سلاحهای شیمیایی استفاده کردند.