چگونه از «پوتین» به «عشقولانس» می‌رسیم
کد خبر: 3682099
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۲
به بهانه اکران فیلم «عشقولانس»؛

چگونه از «پوتین» به «عشقولانس» می‌رسیم

گروه هنر: عبدالله باکیده نامی آشنا در سینماست که ما را به یاد سینمای دفاع مقدس می‌اندازد، زیرا تخصص اصلی او در این حوزه است، اما در نهایت تعجب؛ این سینماگر تهیه‌کننده فیلمی است که با سابقه او همخوانی ندارد.

چگونه از «پوتین» به «عشقولانس» می‌رسیم

عبدالله باکیده را ما در سینمای کشورمان با عنوان یک فیلمساز دفاع مقدسی می‌شناسیم. که در پرونده کاری خود فیلم‌هایی چون «پوتین» و «صلیب طلایی» را  دارد، اما شرایطی که بر سینمای ما حاکم است باعث شده، چنین فیلمسازی، تهیه فیلمی نظیر «عشقولانس» را بر عهده بگیرد، در همین راستا، خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) گفت‌و‌گویی با وی انجام داده تا درباره چرایی تولید این کار با او بحث کنیم.

- عبدالله باکیده که سابقه فیلم‌هایی چون پوتین را در کارنامه خود دارد چگونه ممکن است سراغ تهیه کنندگی فیلم‌های چون عشقولانس برود؟

 من این فیلم را جدا از کارهای دیگرم نمی‌دانم، بلکه آن را به نوعی در امتداد کارهای قبلی‌ام می‌دانم، زیرا حرف‌هایی که در آن زده می‌شود، ریشه در ارزش‌های ما دارد تنها فرق آن با آثار دیگرم این است که جنبه طنز این کار در مقایسه با کارهای دیگرم بیشتر است.

 موضوع اصلی این فیلم به عشق آسمانی مربوط می‌شود به همین جهت قضاوت‌های صورت گرفته پیرامونش ممکن است درست نباشد برای همین توصیه می‌کنم، ابتدا فیلم دیده شود و سپس درباره آن اظهار نظر صورت گیرد، البته این نکته را هم متذکر شوم که تلاش ما این بود که فرم بیان به گونه‌ای باشد که به معنا آسیب نرسد.

 هر فیلمی که در کشور ما تولید می‌شود ناخودآگاه یک پیام اخلاقی در خود دارد، زیرا ممکن آن فیلم در تقبیح دروغگویی و ربا باشد، اما این این ویژگی دلیل می‌شود تا یک کار بی‌کیفیت تولید شود؟ آیا اگر بخواهیم چنین اصولی را شرط لازم بدانیم باید به فیلم‌هایی نظیر «خالتور»، «پسر عمو و دختر عمو» نیز نمره قبولی بدهیم؟

 به نظر من پرداختن به موضوعات خاص در سینمای طنز نیازمند تجربه‌اندوزی است. برای مثال باید «مارمولکی» ساخته می‌شد تا امروز فرصت برای کارهای دیگر هم فراهم باشد، پس باید به کارهایی چون «عشقولانس» نیز اجازه بدهیم تا تجربه‌اندوزی کنند!

سوال اینجاست این فیلم‌ها مطمئناً باید در سینما تولید شود، اما کارگردانان چنین کارهایی مشخص هستند، ولی چرا باید عبدالله باکیده دست به تهیه «عشقولانس» بزند؟

 به هر حال ما نیز تابع شرایط حاکم بر سینما هستیم که سیلابش ما را نیز با خود خواهد برد. و باید به جای این‌که فیلمسازانی نظیر من را محاکمه کنید علت این امر را بررسی کنید که چرا سینما به این سمت متمایل شده است و چرا فیلمسازانی که فیلم‌های فاخر می‌سازند رو به سمت چنین کارهایی می‌آورند؟ همچنین من تهیه‌کننده این کار هستم و به این دلیل خود را گناهکار نمی‌دانم.

موضوع اصلی اینجاست که خود به آن اشاره کردید و منظور ما نیز همین نکته است، آن‌هم این‌که چنین فیلمی حاصل اندیشه باکیده نیست، بلکه اجبار شرایط است که باعث شده، باکیده «عشقولانس» بسازد!

من نمی‌توانم حرف شما را تایید کنم، چون این‌گونه اظهار نظرها نسبی است و نمی‌شود به طور قطع آن را تایید یا رد کرد، زیرا شرایط موجود به روی کار هر هنرمندی تاثیر می‌گذارد و من هم از این قاعده مستثنی نیستم، اما مهم آن است که در شرایط مختلف بتوانی حرف خود را با زبان‌های مختلف به تماشاگر منتقل کنیم. ولی جدا از امر باید بگویم این فیلم حرف فرد دیگری است که به عنوان کارگردان نامش در فیلم آمده و من در «عشقولانس» تنها موظف بودم از فیلمساز کار حمایت کنم. در همین رابطه سوالی از شما که از این فیلم انتقاد می‌کنید می‌پرسم. اگر من دست به تولید این فیلم سینمایی نمی‌زدم منتقدان یا مسئولان از من می‌پرسیدند، چرا سال‌هاست کار نمی‌کنم، پس وقتی شرایط اینگونه است، چرا باید یکی را اینگونه قضاوت کنیم.

در این گفت‌و‌گو من به دنبال محکوم کردن شما نیستم، چون شما فیلمسازی هستید که کارهای ارزشی خوبی در سینما تولید کرده‌اید، اما همانطور که پیشتر گفتم، این حیطه (فیلم‌های سخیف) حوزه کاری شما نیست، اما متاسفانه شرایط اقتصادی سینما به گونه‌ای رقم خورده که شما مجبور شده‌اید دست به ساخت چنین کاری بزنید.

 همانگونه که شما به آن اشاره کردید بخش اعظمی از سینما اقتصاد است، بنابراین نمی‌توان این شرط را در سینما نادیده گرفت. برای همین وقتی من با تولید کارهای دلخواهم نمی‌توانم سودآوری اقتصادی داشته باشم، مجبور می‌شود که به حوزه‌‌هایی ورود کنم که شاید قلباً باب میل من نیز نباشد. اما درباره این فیلم به‌‌خصوص باید بگویم قبل از هر قضاوتی توصیه می‌کنم ابتدا فیلم دیده شود، سپس نسبت به آن اظهار نظر صورت گیرد، زیرا با تکیه به تیزر فیلم نمی‌شود یک کار را نقد و بررسی کرد، به ویژه که در تبلیغات تلویزیونی معمولاً بخش‌های مد نظر قرار می‌گیرد که جذابیت عام دارد.

بحث دیگر من این است برخی مواقع احساس ما این است برخی موضوعات به شدت بی‌اهمیت هستند، درصورتیکه آن کارها ما را به سمت تعالی هدایت می‌کند. این نکته را نمی‌خواهم به «عشقولانس» ربط دهم، اما در این کار هم موضوعاتی مطرح می‌شود بر خلاف تصورات رایج درباره عشق است.

سوال پایانی؛ آیا به عنوان یک فیلمساز دفاع مقدسی از این‌که فیلمی چون؛ «عشقولانس» در پرونده کاری شما است رضایت دارید؟

بهتر است به این فیلم تا به این حد تاریک نگاه نشود، چون به هر حال من به عنوان تهیه کننده در این فیلم حداقل از 10 بازیگر مطرح استفاده کردم، برای همین چنین کاری نمی‌تواند اثری باشد که از تولید آن خجل باشم.

captcha