علی الهبداشتی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، درپاسخ به این پرسش که آیا حیات طیبه یک شکل بروز و ظهور دارد و یا به لحاظ فرهنگی و اجتماعی میتواند اشکال مختلفی داشته باشد، گفت: حیات طیبه حیاتی است که از اجابت پیام رسول خدا(ص) برای انسانها حاصل میشود، خداوند میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید، چون خدا و پیامبر شما را به چیزى فرا خواندند که به شما حیات مىبخشد آنان را اجابت کنید و بدانید که خدا میان آدمى و دلش حایل مىگردد و هم در نزد او محشور خواهید شد» (انفال، ۲۴) رسول خدا (ص) انسان و بشریت را فرا میخواند که او را احیا کند.
الهبداشتی افزود: احیایی که رسول خدا(ص) میکند حیات طیبه را ایجاد میکند اما بحث فرهنگها که مورد اشاره شد مشکلی ایجاد نمیکند؛ زیرا اسلام اصول اساسی را بیان میکند که اینجا ایمان و عمل صالح به عنوان دو رکن هستند. ایمان که مشخص است و در هر ملتی و قومی اصول ایمانی در خصوص خدا، پیامبر و قیامت وجود دارد، اما عمل صالح نسبت به افراد، اجتماعات و موقعیتهای مختلف و متفاوت میشود، البته اعمال صالح اصولی مانند نماز، زکات و ... داریم که ارکان عمل صالح هستند و برای هر قومی گریزناپذیرند.
بخشی از عمل صالح به موقعیتهای انسانی بستگی دارد
ارتباط رتبی عمل صالح و ایمان
وی در پاسخ به این پرسش که بینشی که باید عمل صالح را تشخیص بدهد، چگونه شکل میگیرد و آیا وقتی عمل صالح ایجاد نشده است، بینش تشخیصدهنده آن میتواند شکل بگیرد و اینجا دوری صورت نمیگیرد؟ گفت: ما کلمه طیبه را داریم که مراد ایمان است و این ایمان از فرد آغاز میشود، بعد گسترش پیدا میکند و جامعه ایمانی میشود.
الهبداشتی ادامه داد: جامعه ایمانی اقتضائات خاص خود را دارد. این جامعه هم وقتی جامعه ایمانی میشود که هم ایمان گسترش پیدا کند و هم عمل صالح ترویج پیدا کند. عمل صالح از فرد آغاز میشود، من باید در زندگی خودم عمل صالح را نهادینه کنم تا بعد بتوانم آن را در جامعه گسترش دهم. یعنی اگر افرادی که جمعی بشوند و به واسطه اعمال صالح در میانشان و توسط موسساتی که تشکیل میدهند در قالب خیریه و انجیاو ها، کم کم جامعه به سوی جامعهای که در آن عمل صالح نهادینه شده است پیش میبرد و اینجا دوری پیش نمیآید.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم با بیان اینکه ایمان و عمل رابطه رتبی با هم دارند، گفت: اگر هر مرتبهای از ایمان یک مرتبه از عمل را پشت سر هم داشته باشد و «وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ؛ و كار شايسته به آن رفعت مىبخشد»(فاطر،10) عمل صالح ایمان را افزایش میدهد و انسان به پله بعدی ایمان صعود میکند و متناسب با آن عمل متناسب را انجام میدهد و به پله بالاتر ایمان صعود میکند. خود معرفت هم به عمل صالح منجر میشود، کار فرهنگی خود عمل صالح است. عمل به اصطلاح در اسلام معنای گستردهای دارد و شامل اعمال قلبی و جوارحی است، یعنی اعمالی که نمود خارجی دارد و اینها همه در حیطه عمل صالح میگنجد.
جایگاه عرفان و فلسفه در حیات طیبه
الهبداشتی در پاسخ به این پرسش که ما روشهای فلسفی، عرفانی و زاهدانه را در تمدن اسلامی داشتهایم که مبتنی بر دانش خاص نوع خاصی از عمل دینی را به دنبال داشتهاند، آیا ما میتوانیم از سبکهای مختلف زندگی در یک زمان مشخص نام ببریم که حیات طیبه را متبلور میکنند؟ گفت: ما در مرحلهای از حیات طیبه فردی و در مرحلهای از حیات طیبه اجتماعی بحث میکنیم. در خصوص فردی هر کسی متناسب با استعدادی که خداوند به او داده است عمل میکند و پیش میرود؛ برای مثال فردی استعداد اندیشه و تفکر عمیق دارد. فردی استعداد زندگی زاهدانه دارد و کسی استعداد زندگی عرفانی دارد و مهم این است که انسان استعداد خود را بشناسد و در بر اساس استعداد خود در چارچوب اسلام حرکت کند. گاهی عرفان اسلامی با جهاد اسلامی گره میخورد و عرفان اسلامی با عرفان هندی و بودایی و گوشهنشینی و غارنشینی و فاصله از اجتماع متفاوت است و در جای خود عمل اجتماعی را هم دارد.
وی افزود: فلسفه اسلامی هم به همین ترتیب، فارابی به عنوان یک فیلسوف برجسته که در عالم اسلامی شناخته میشود، هم تاملات فلسفی عمیقی دارد و هم کتابی با «آراء مدینه فاضله» مینویسد که در آن یک نظام اجتماعی که بر اساس عدل استوار شده است، مدینه فاضله میداند که هر کسی با توجه به استعدادهای فرهنگی و اجتماعی خود در جای خود قرار میگیرد و این مدل یک جامعه پیشرفته را برای ما با توجه به زمان خودش نشان میدهد. هرچند ما نباید و نمیتوانیم بر اساس آنچه فارابی گفته است متصلب شویم اما اندیشه او کلیاتی دارد که در هر جامعه باید باشد.
حیات طیبه مبتنی بر عدالت است
الهبداشتی تصریح کرد: امروز هم میتوانیم مدل مدینه فاضله که هر کسی در جای خود قرار گرفته است را در نظر بگیریم، مدل مدینه فاضله که مبتنی بر عدالت است بر این اساس است که هر کسی در جای خودش قرار بگیرد.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم افزود: عدالت یعنی هر کسی در جای خود باشد، اگر یک پزشک متخصص که باید رئیس یک بیمارستان شود، مدیر یک کارخانه شود، جامعه از عدالت دور خواهد شد و جامعه پیش نخواهد رفت. آن عدالتی که مدنظر هست ابعاد گستردهای دارد و حیات طیب اجتماعی و مدینه فاضله در یک مقوله جای میگیرند. جامعهای به حیات طیبه میرسد که در درجه اول عدالت اجتماعی در آن حاکم شده باشد. جامعهای که در آن عدالت سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قضایی و حقوقی در آن حاکم نیست، نمیتواند ادعای حیات طیب داشته باشد.
وی ادامه داد: خود مفهوم طیب یعنی پیراسته بودن از آلودگی و کجیها و این را باید ما اول معناشناسی کنیم. مراد از حیات طیب چیست؟ آنچه جامعه را آلوده میکند ظلم است که ابعاد مختلفی در مرتبه قضا، فرهنگ، دانشگاه، اقتصاد دارد و ابعاد مختلف عدل که ما برشمردیم که در حیات طیب یک اجتماع نقش محوری دارد به عکس مقابلی دارد به عنوان ظلم که جامعه را آلوده میکند. ظلم و گناه جامعه را آلوده میکند و حیات طیب این است که در جامعه گناه صورت نگیرد. گناههای فردی در حیات طیب فردی تاثیرگذار است و گناهان اجتماعی در حیات طیب اجتماعی موثر است.
حیات طیبه مبتنی بر آزادی است
الهبداشتی در پاسخ به این پرسش که آیا حیات طیبه مبتنی بر مفهوم آزادی و یا زور است، گفت: حیات طیبه یعنی همه امور جهان و اجتماع بشری هم در زندگی فردی و هم اجتماعی بر اساس اختیار شکل میگیرد. خداوند منان میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ در حقيقت خدا حال قومى را تغيير نمىدهد تا آنان حال خود را تغيير دهند»(رعد/ 11)؛ یعنی خداوند سرنوشت هیچ جامعهای را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان را تغییر دهند و این یعنی اینکه اگر جامعهای میخواهد به حیات طیب برسد پیامبر برای آن جامعه سمت راهنمایی دارد اما در نهایت این خود مردم هستند که اگر به پیامبر ایمان آوردند، جامعه را حاوی مقتضای حیات طیبه میکنند، اگر مردم جامعه به پیامبر پشت کردند، مانند بسیاری از جوامعی مانند قوم هود، لوط و ... که از نظر اجتماعی از پیامبر رویگردان بودند و نه از حیث فردی، خداوند این جامعه را به خاطر گناهانشان نابود کرد و این جوامع نهتنها به حیاط طیبه نرسیدند که حیات بشری را هم از دست دارند.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم تصریح کرد: پیامبر اسلام(ص) یک جامعه طیب و نمونه اسلامی درست کرد، گر چه در جامعه پیامبر یک عده منافق بودند اما اینها در کلیت جامعه تاثیر اساسی نداشتند، این است که روح اجتماعی برای رسیدن به حیات طیب، بسیار میتواند نقشگذار باشد و همه اینها هم بر اساس اختیار فردی و جمعی است.