به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، یکی از رویکردهای بسیاری جدی در سینمای جهان به ویژه هالیوود تصویرگری از پیروزهای ملی و نظامی کشورهای مربوطه است. این رویکرد هم میتواند عظمت ملی را تصویر کند هم اینکه برای آن کشور اعتبار و جایگاهی شایسته در دنیا ترسیم کند. برای همین نیز تولیدات سینمایی و تلویزیونی آمریکا به طور ویژه به موضوعات جنگی توجه دارد، اما این مقدمه بهانهای است تا ما نیز به این موضوع بپرازیم، موضوعی که متاسفانه برای ما خوشایند نیست، زیرا متاسفانه در فیلمهای ایرانی موضوعاتی که به اقتدار نظامی ما پرداخته میشود توجه کافی نمیشود.
جدا از بیتوجهی در برخی مواقع هم میبینیم که پیش روی کارهای مورد نظر سنگ انداخته میشود. برای مثال فیلم «مزار شریف» که حدوداً چند سال پیش تولید شد به نوعی نمایشگر اقتدار ما بود، اما منتقدان با توجیهاتی چون سفارشی بودن کار آن را رد میکرد، منتقدانی که اگر نسخه آمریکایی چنین کارهایی را ببینند از آن تمجید میکنند! این نوعی از خود بیگانگی است که متاسفانه بر فضای روشنفکری ما حاکم شده است. با این توضیحات میخواهیم با مهدی فیوضی یکی از فیلمسازان سینمای دفاع مقدس و انقلاب گفتوگویی داشته باشیم. پیرامون این موضوع که چرا سینمای ایران چشم خود را به روی پیروزی مدافعان حرم در سوریه و عراق بستهاند.
شما در سینمای دفاع مقدس کار کردهاید و در حوزه مدافعان حرم نیز کار خوب «جشن تولد» را دو سال پیش تولید کردهاید. به نظر شما چرا سینمای ما نمیتواند تصویرگر خوبی برای صلابت نظامی ما باشد؟
پرواضح است که فیلمسازی در حوزه موفقیتهای نظامی یکی از ضروریات سینمای ما است، به ویژه که ما هشت سال جنگ تحمیلی را هم تحمل کردهایم. در شرایط حاضر نیز ما چنین اتفاقی را تجربه کردهایم. آنهم به پیروزی مدافعان حرم مربوط میشود. جوانان این مرز و بوم توانستند دست دژخیمان را کوتاه کنند که دنیا از آنها ترس داشت، ولی حضور مدافعان حرم در سوریه، سر این گمراهان را به زمین کوفت تا دیگر کسی اجازه هتک حرمت به حرم اهلبیت(ع) را نداشته باشد، ولی اینکه چرا چنین ظفرمندی در سینما تصویر نمیشود به این امر بر میگردد که سیاستگذاریهای لازم در این حوزه انجام نمیشود، زیرا تا حمایت دولتی نباشد مطمئن باشید چنین کارهای تولید نخواهد شد.
دولت به عنوان حامی کارهای ارزشی و انقلابی باید بودجه خاص برای تولید کارهای مورد نظر تخصیص دهد تا کارهای خوبی در این حوزه ساخته شود، البته وقتی از بودجه حرف میزنیم، منظورمان این نیست که حق دیگر بخشها خورده شود، بلکه این بودجه مجزا باید از طرف مجلس به صورت اختصاصی به کارهای مورد نظر داده شود. در ضمن بودجه مورد نظر باید در اختیار آدمهایی قرار گیرد که دغدغه این حوزه را داشته باشد و اصولاً علاقمند آرمانهای مدافعان حرم باشد، والا فیلمسازی که نسبت به حضور ایران در سوریه معترض باشد هر اندازه هم که حرفهای باشد نمیتوان فیلم خوبی در این حوزه تولید کند. تاکید دیگر من به فیلمنامه این دست کارها است که به نظرم در کارهای اینچنین معمولاً مظلومترین بخش است، درصورتیکه اهمیت این بخش به اندازهای بالاست که به روی تمامی قسمتهای فیلم تاثیر مستقیم میگذارد.
وقتی از حمایت از فیلمهای مورد نظر حرف میزنید ممکن است این تصور در ذهن پیش بیاید که منظور شما تنها به مسائل مالی بر میگردد، در صورتیکه حمایت بخشهای متعددی دارد که موضوع مالی تنها قسمتی از آن را در بر میگیرد. پیرامون این موضوع چه نظری دارید؟
اتفاقاً نظر من این است که اصلیترین بخش به مسائل مالی مربوط میشود، چون تا حمایت مالی وجود نداشته باشد، هیچ فیلمی در این حوزه تولید نخواهد شد، برای همین خیلی روشن میگویم، رونق تولیدات موضوعات نظامی تنها به مسائل مالی برمیگردد، والا اگر این شرط فراهم باشد، باور من است که در جمع هنرمندان ارزشی کشورمان، افرادی حضور دارند که قادرند کارهای خوبی را در این حوزه جلوی دوربین ببرند.
مطلب دیگر به مشارکت بخش خصوصی در این حوزه بر میگردد. عدهای باور دارند که میشود بخش خصوصی را تشویق کرد تا در این حوزه سرمایه گذاری کند. این گفته به نظرم کمی سادهلوحانه است، چون بخش خصوصی نه توانایی تامین هزینههای این دست کارها را دارا است نه اینکه تمایلی در این حوزه وجود دارد، چون آنها بیش از هر چیز به بازگشت سرمایه خود فکر میکنند. بنابراین وقتی با ساخت کارهای سخیف طنز میتوانند به راحتی سرمایه خود را بازگردانند، دیگر چه انتظاری دارید که آنها به سمت تولیدات جنگی روی بیاورند.
با موفقیت فیلمهایی چون؛ «خالتور»، «آیینه بغل»، «دختر عمو و پسر عمو» و... در گیشه آیا میتوان انتظار داشت فیلمهایی با محوریت موضوعات انقلابی و دفاع مقدس، مجددا شکوه گذشته خود را داشته باشند؟
اگر نگاه شخصی من را بخواهید باید بگویم داشتن چنین انتظاری دور از ذهن است، چون وقتی فیلمهایی نظیر «خالتور» میفروشد، مسلماً کسانی که دغدغه کار تجاری در سینما را دارند انگیزه بیشتری برای تولید این قبیل کارها را دارند. به همین جهت با جدیت بیشتری در این زمینه فعالیت میکنند. برای همین تا سیاستگذاری دولتی در این حوزه انجام نشود نباید انتظار روزهای خوبی را در سینما داشت.
جدا از سیاستگذاری حمایتی، راهکاری نیز وجود دارد تا به نوعی حرفهای جلوی کارهای سخیف گرفته شود، اتفاقی که در دهه 60 وجود داشت و ما از آن به عنوان درجهبندی کیفی آثار نام میبردیم. به نظرم این مسیر اگر با فرم جدید برگزار شود میتواند اتفاقات خوبی را در سینما رقم بزند، چون اگر تهیهکننده بداند بعد از تولید چند کار بد، نشان بیکیفیتسازی میخورد حداقل از میزانش تمرکز به روی این حوزه میکاهد.
سخن پایانی به نوعی به بیانات مقام معظم رهبری مربوط میشود. ایشان در سخنان خود تاکید داشتند برای رشد سینمای ارزشی باید نیروهای متعدد را شناسایی و به کار گرفت، اما آنگونه که به نظر میرسد در شرایط فعلی به جای شناسایی نیروهای مورد نظر به نوعی آنها به حاشیه رانده میشوند!