به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، اختتامیه بیستمین جشنواره قصهگویی اوایل بهمن ماه با حضور قصهگویانی از هشت کشور خارجی برگزار میشود، در راستای بررسی این رویداد مهم فرهنگی با محمد سیمزاری، یکی از نویسندگان و داورانی که از دوره نخستین با این جشنواره همراه بوده است، گفتوگویی را انجام دادهایم که در ادامه از نظر میگذرد؛
-با توجه به اینکه بیستمین دوره جشنواره بینالمللی قصهگویی در حال اجرا است و 20 دوره را پشت سر گذاشتهایم، ارزیابی شما از چگونگی برگزاری این جشنواره چیست و آیا در جایگاه مناسبی قرار داریم یا خیر؟
در این بیست دوره از اول جشنوارهها حضور داشتم و تاکنون یک زمان به عنوان مدیر کانون، قصهگو فرستادم و یا نویسنده قصه و قصهگو بودم. از این رو میتوانم عنوان کنم که این جشنواره امسال نسبت به سالهای گذشته پیشرفت محسوسی داشته است؛ چرا که در سالهای قبلتر سلیقه در داوریهای مناطق و استانها دخیل بود، اما اکنون داوریها به صورت مشترک بود و سعی شد از اعمال سلیقه در داوریها جلوگیری شد و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان طی این سالها توانسته، در تعریف مؤلفهها و چیستی و چرایی قصهگویی و کتابخوانی گامهایی بردارد.
قصهگویی گاهی خانگی است که در شبهای دراز زمستان نقل میشد و ما با آنها بزرگ میشدیم و یا روز قصهگویی قهوهخانهای رواج داشت که در این جشنواره، قصهگویی کتابخانهای مدنظر است و باید مؤلفههای قصهگویی مشخص میشد که در این زمینه توفیقهایی به دست آوردهایم هر چند نمیتوان گفت به تمام اهداف رسیدهایم، اما در جایگاه رضایتبخشی قرار داریم.
-در رابطه با قصهگویی کتابخانهای بیشتر توضیح دهید.
این نوع قصهگویی هم در قالب و هم فرم و هم محتوا با قصهگوییهای رایج تفاوتهایی دارد، هر چند اشتراکات هم زیاد است. در این نوع قصهگویی از ابزار تربیتی نیز استفاده میکنیم و قصهگو باید یا «قصه خوب» بگوید و یا «خوب، قصه بگوید» و این قصهگویی در مسیر و خدمت تربیت باشد و طبیعی است که قصههای خانگی در نهایت منجر به خواب مخاطب میشوند، اما در این نوع، این گونه نیست و مخاطب باید پویا باشد و قصهگو با بهرهگیری از زبان بدن بتواند نگاه و توجه مخاطب را جلب کند. البته نوع دیگر قصهگوییها که در قهوهخانهها از سوی نقالهای شاهنامه یا عاشیقهای آذربایجان اجرا میشود بسیار کمرنگ شده و در دست فراموشی است که باید برای آنها نیز برنامهریزی کرد تا فراموش نشوند؛ چرا که جزء فرهنگ و ادبیات بومی ما به شمار میروند.
-همانطور که اشاره کردید، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان برای قصهگوییهای سنتی و بومی برنامهای ندارد؟ به ویژه که در منطقه آذربایجان این قصهگوییها از رونق خاصی برخوردار بود و اکنون به این شکل نیست، چه باید کرد؟
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ظرفیت محدودی دارد و قریب به هزار کتابخانه دارد که براساس توانایی و ظرفیت خود در این راستا عمل میکند، اما در مجموع قصهگویی با گسترش تکنولوژی به دست فراموشی سپرده میشود، در حالی که هر اتفاقی در عالم ارتباطات باشد، نمیتواند جای عاطفی انسانی را بگیرد؛ چرا که در قصهگویی ارتباط چهره به چهره بوده و تأثیرگذاری بسیاری دارد؛ از این رو با توجه به امکانات و ظرفیت محدود کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، رونق و احیای دوباره قصهگویی و نقالیهای قهوهخانهای همت همگانی میخواهد و سازمانهای فرهنگی باید به کمک بیایند، البته در برخی از استانها به کمک شهرداریها و مراکز فرهنگی اقداماتی انجام شده است؛ از این رو نسبت به آینده امیدواریم.
-کتاب نقش مهمی در قصهگویی کتابخانهای دارد، آیا از منابع خوبی در رابطه با قصهگویی برخوردار هستیم؟
کتابهای داستانی برای قصهگوها، منبع خوبی هستند، اما قصه با داستان متفاوت است، هر چند در بسیاری از موارد قصه با داستان، یکی دانسته شده است. قصهگو باید قصه را از دل داستان استخراج کند، همانند نمایشی که از سوی یک بازیگر تئاتر اجرا میشود، قصهگو نیز با تمام ابزاری در اختیار دارد، نظیر زبان بدن، استفاده کرده و قصه خود را به مخاطب انتقال میدهد و در واقع در بیان قصه، از داستان الهام میگیرد، مگر اینکه کتابی، ویژه قصهگویی وجود داشته باشد. همچنین منبع سرشاری از قصههای کلیله و دمنه، متون کهن، شاهنامه و ...وجود دارد و کتابهای نویسندگان معاصر نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
-هدف نهایی این جشنواره چیست؟
در جشنواره تلاشمان این است که این جشنواره سبب ترویج قصهگویی شود، بنابراین حضور در جشنواره هدف نیست، بلکه وسیلهای است تا بتوانیم از اندوختههای فرهنگی خود بهره برده و کاربرد آن را در میان کودکان و نوجوانان بیش از پیش شاهد باشیم و در واقع قصهگویی را تقویت کنیم؛ از این رو اگر خود جشنواره هدف باشد، آفت و آسیب است.
-آیا جا ندارد، قصهگویی به مدارس نیز ورود کند و در میان مخاطبان خود قرار گیرد؟
یکی از ایدههای عملی و مهم، این است که قصهگویی وارد مدارس ابتدایی شود، چرا که میتوان از آن به عنوان ابزار تربیتی و آموزشی استفاده کرد و از سوی دیگر دانشآموزان را به کتاب و کتابخوانی علاقهمند کرد.