شاخه‌های انتزاعی و عینی فلسفه به موازات هم رشد نداشتند/ بریده بودن پژوهش‌ها از صحنه کاربردی
کد خبر: 3684035
تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۶
محمد سعیدی‌مهر:

شاخه‌های انتزاعی و عینی فلسفه به موازات هم رشد نداشتند/ بریده بودن پژوهش‌ها از صحنه کاربردی

گروه دانشگاه: عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس با انتقاد به بریده بودن پژوهش‌ها از صحنه‌های عملی و کاربردی، عنوان کرد: به موازات رشد شاخه‌های انتزاعی و بنیادی فلسفه، شاخه‌های ملموس‌تر به مسائل روز جامعه، رشد نکرده و با فاصله‌ای چند دهه‌ای میان این دو حوزه مواجه هستیم و این یک نقیصه است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، محمد سعیدی‌مهر با اثر «ضرورت، دلالت و جهان‌های ممکن» در اختتامیه نهمین جشنواره بین‌المللی فارابی به عنوان برگزیده بخش بزرگسال در گروه فلسفه، کلام، اخلاق، ادیان و عرفان معرفی شد. سعیدی‌مهر در سال 1342 در تهران متولد شد، وی در سال 1360 در رشته ریاضی فیزیک از دبیرستان خوارزمی تهران فارغ‌التحصیل شد و به علت علاقه‌مندی به دروس حوزوی و مقارن با تعطیلی دانشگاه‌ها، در حوزه شهید بهشتی تهران تحصیلات حوزوی خود را آغاز کرد. وی در سال 1364 وارد حوزه علمیه قم شد و به تحصیل سطح ادامه داد و همزمان در دروس فلسفه نیز شرکت کرد.

در سال 1367 سطح حوزه را به اتمام رساند و به تحصیل در مقطع خارج فقه و اصول مشغول شد. سرانجام در سال 1379 با دفاع از رساله دکتری خود با عنوان «بررسی انتقادی «ضرورت» در فلسفه تحصیلی معاصر»، در دانشگاه تربیت مدرس فارغ‌التحصیل شد. وی از سال 1380 به عنوان عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تربیت مدرس مشغول و در حال حاضر استاد گروه فلسفه این دانشگاه است. در ادامه گفت‌وگوی ما با این برگزیده گروه فلسفه، کلام، اخلاق، ادیان و عرفان نهمین جشنواره بین‌المللی فارابی را می‌خوانید؛

سعیدی‌مهر با اشاره به کتاب خود که برگزیده این دوره از جشنواره فارابی شناخته شد، اظهار کرد: همان‌طور که از عنوان کتاب یعنی «ضرورت، دلالت و جهان‌های ممکن» پیداست، سه بحث محوری در کتاب مطرح شده، یکی مباحث مربوط به «ضرورت» است که در منطق جدید (منطق موجهات) که امروزه خیلی مورد توجه است و هم در برخی مباحث متافیزیک مورد بحث جدی است.

وی ادامه داد: محور دوم؛ مفهوم «دلالت» است که یک مفهوم مربوط به فلسفه زبان می‌شود که البته در این کتاب نه به شکل گسترده بلکه به طور خاص و در حد ضرورت و به تبعیت از بحث‌های معاصر به مسئله دلالت اسامی خاص و توصیفات معین پرداخته‌ایم که دو مقوله مهم زبان‌شناسی هستند و در‌باره اینکه اینها از منظر معنا و معلول چه وضعیتی دارند، دیدگاه‌های مهمی مطرح شده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس عنوان کرد: همچنین در بخش دیگری از کتاب، از مفهوم «جهان‌های ممکن» استفاده شده که این مورد نیز از مفاهیم بسیار مهم در حوزه منطق جدید و متافیزیک است و بسیاری از متافیزیک‌ها می‌کوشند مشکلات فلسفی را با اتکا به این مفهوم حل کنند و یا لااقل صورت مسئله را شفافیت ببخشند.

شاخه‌های انتزاعی و عینی فلسفه به موازات هم رشد نداشتند/ بریده بودن پژوهش‌ها از صحنه کاربردی

وی افزود: کلیت کتاب در حوزه فلسفه تحلیلی معاصر است و سه شاخه مهم از فلسفه تحلیلی را در بر می‌گیرد، نخست متافیزیک است، دیگری فلسفه زبان و مورد سوم؛ فلسفه منطق است، به نوعی مباحث کتاب در حد توان خود به دنبال یافتن حلقه ارتباط بین این سه گرایش و شاخه است.

سعیدی‌مهر اظهار کرد: البته ما در فلسفه سنتی و در حوزه فلسفه اسلامی مباحث مهمی در ارتباط با این مفاهیم داریم، اما در این کتاب به دلیل آنکه حجم بحث بسیار گسترده می‌شد، در حیطه فلسفه اسلامی وارد نشدیم و فقط به حوزه فلسفه تحلیلی در فلسفه غرب پرداخته شد، البته مباحث کتاب مباحث فنی و انتزاعی است و آن چنان که باید مستقیما با مباحث کاربردی و مباحث روزمره ارتباط ندارد و با چند واسطه می‌تواند در مباحث کاربردی هم ظهور و بروز یابد. شاکله اصلی کتاب، بحث‌های فنی در حوزه مباحث کم و بیش انتزاعی فلسفه معاصر تحلیلی است.

وی  درباره اهمیت اثر خود تصریح کرد: تحلیل پیوند میان سه محور یادشده و نیز نقد و بررسی بسیاری از دیدگاه‌های فیلسوفان تحلیلی معاصر که در این حوزه قلم زده‌اند از ویژگی‌های این کتاب است، اما نقشی که این کتاب می‌تواند برای خواننده فارسی زبان کشورمان داشته باشد، این است که در حدی بتواند یک روزنه‌ای باز و علاقه‌مندان داخلی را با این مباحث آشنا کند و آنها را در جریان روند کنونی مباحث فلسفه تحلیلی قرار دهد و این مسئله می‌تواند محرکی برای اندیشمندان داخلی باشد تا بکوشند مباحث سنتی را به زبان امروزی بازخوانی و تبیین کنند تا به‌نوعی بتوانند با فیلسوفان غربی تفاهم و فهم متقابلی داشته باشند و در بخش محدودی هم بتوان گفت‌وگوهای خوبی میان فلسفه بومی و فلسفه غرب ایجاد کرد.

برگزیده نهمین جشنواره بین‌المللی فارابی در بخش فلسفه در پاسخ به این پرسش که با توجه به عدم ارتباط پژوهش‌های فلسفی با نیاز روز جامعه، علل ناکارآمدی این پژوهش‌ها و به طور عام پژوهش‌های علوم انسانی چیست؟ اظهار کرد: بنده اعتقاد ندارم همه پژوهش‌های علوم انسانی ناکارآمد است بلکه مشکل به صورت موردی وجود دارد. البته برای پاسخ دقیق و مستند به این پرسش باید ساعت‌ها تحقیق و پژوهش شود.

بریده بودن پژوهش‌ها از صحنه‌های عملی و کاربردی

سعیدی‌مهر در پاسخ به پرسش ایکنا مبنی بر علل ناکارآمدی پژوهش‌های حوزه فلسفه در کشور گفت: فلسفه امروزه دچار یک تکثر طبیعی شده و آنچه که در گذشته تحت عنوان واحد فلسفه نامیده می‌شد، منشعب به رشته‌های گسترده و متنوعی شده که همگی زیرمجموعه عنوان کلی فلسفه است. این رشته‌ها بالغ بر ده‌ها رشته‌، از جمله متافیزیک، معرفت‌شناسی، فلسفه زبان، فلسفه منطق، فلسفه هنر، فلسفه حقوق، فلسفه اخلاق، فلسفه دین، فلسفه علم، فلسفه علوم اجتماعی و ... می‌شوند.

وی افزود: در این بحث که این رشته‌ها چه ارتباطی با مسائل روزمره زندگی ما دارند، اینها وضعیت یکسانی ندارند و با هم متفاوتند، برخی از این رشته‌ها به مباحث عملی، ملموس و کاربردی، نزدیک‌ترند، فلسفه هنر یکی از آن شاخه‌هایی است که با مباحث عملی نزدیک‌تر است، فلسفه اخلاق به همین ترتیب، فلسفه سینما، فلسفه ورزش نیز به‌تازگی پدید آمده‌اند که از عنوان آنها نیز پیداست که به جنبه‌های روزآمد، ملموس و عینی توجه دارند.

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: این به این معنا نیست که آن جنبه‌هایی که بنیادین و زیربنایی هستند و از عمل و کاربرد دور‌اند، بدون کاربرد باشند، بی‌انصافی است که به آنها بگوییم باید کنار بروند و تنها عرصه عمل را بپذیریم.

هماهنگی توقعات با اهداف شاخه‌های فلسفه

وی گفت: فلسفه طرح پرسش‌های عقلی و فلسفی در یک حوزه خاص است. گاهی این پرسش‌ها ممکن است در حوزه مباحث کلان در کل هستی، کیهان، آغاز هستی، انجام هستی، وجود، علیت و ... باشد که اینها مباحث زیربنایی است. یک زمان هم مانند فلسفه ورزش، پرسش‌ها روزآمدتر و ملموس‌تر است.

سعیدی‌مهر ادامه داد: ما باید حق هر کدام از این فلسفه‌ها را بشناسیم و توقع‌مان را هماهنگ با اهداف و جایگاه آن شاخه قرار دهیم، آن انتظاری که از فلسفه اخلاق داریم از این جهت که مشکلات عینی ما را می‌تواند مستقیما حل کند، با متافیزیک متفاوت است، نباید از شاخه متافیزیک هم این انتظار را داشت.

عدم رشد فلسفه انتزاعی و عینی به موازات هم

وی در پایان گفت: مشکل اکنون فلسفه در کشور، این است که به موازات رشد شاخه‌های انتزاعی و بنیادی‌تر، شاخه‌های عینی‌تر و ملموس‌تر و نزدیکتر به مسائل روز جامعه، رشد نکرده و با فاصله‌ای چند دهه‌ای میان این دو حوزه مواجه هستیم و این یک نقیصه است.

captcha