به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) سیدمجتبی حسینی در تجلیل از شخصیت حضرت زینب(س) و نقش محوری ایشان در تکامل جریان عاشورا اظهار کرد: در زیارت عاشورا و زیارات دیگر خطاب به سیدالشهداء عرض میکنید: «اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخه و الارحام المطهره»؛ یعنی توی سیدالشهدا از نظر صلب، نسل در نسل صلب مطهر و از نظر رحم، رحم مطهر داری. همه آن سلسله که درباره حضرت حسین(ع) گفته میشود در مورد حضرت زینب(س) هم هست. حضرت زینب هم بهرهمند از همان اصلاب و همان ارحام است. اگر بخواهیم تکوینا حرف بزنیم میگویند وراثت و محیط.تمام آن چیزهایی که در وراثت و محیط سیدالشهداء هست در مورد حضرت زینب(س) تقریبا بدون کم و کاست هم هست. همان پدر، همان مادر، همان بیتی که در آن آیات خدا نازل میشد. در قضیه کربلا یک کسی که در مسیر با حضرت حسین(ع) ملاقات داشت یک مقدار در این امر تردید داشت. حضرت فرمودند اگر من تو را در مدینه میدیدم اثر جبرییل را در خانهمان نشانت میدادم. همان خانهای که امام حسین(ع) در آن بودند، حضرت زینب(س) هم در همان خانه بودند. فعلا دارم جنبه عمومی مشابهتها را میگویم.
وی ادامه داد: مقام حضرت انقدر بالاست که ما با این سخنان ارتباط معنوی خودمان را بیشتر میکنیم. وقتی حضرت به دنیا آمدند پیامبر(ص) مسافرت بودند. در مورد اسم ایشان میان امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) بحث شد به این نتیجه رسیدند که صبر کنند تا پیامبر بازگردد. وقتی پیامبر آمدند فرمودند صبر کنیم تا جبرییل نازل شود و اسم را بیاورد. من بحث مفصلی دراینباره دارم که خود نام مهم است. در سوره مریم درباره حضرت یحیی آمده است که: «لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا؛ قبلا همنامى براى او قرار ندادهايم (آیه 19)». آیه میگوید قبلا چنین اسمی نداشتهایم یعنی خود نام موضوعیت دارد.
کارشناس علوم دینی افزود: اهل بیت(ع) صبر کردند تا جبرییل نازل شد و گفت که خداوند اسم را زینب گذاشت. زینب در لغت به معنای درخت معطر و خوشبو است. یعنی خدا در همان روز اول حرف را زد و پیام را داد. مفهوم درخت در معارف ما معنای عمیق دارد: «مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ؛ مانند درختى پاك است كه ريشه اش استوار و شاخه اش در آسمان است (آیه 24 ابراهیم).» شجره طیبه اصلش ثابت است و میوههایش هر زمان هست و تا آسمان شاخ و برگ میدهد. بحث شجره یک مفهوم اساسی است که جزء مفاهیم کلیدی است. یکجا میشود شجره خبیثه، یکجا شجره طیبه.
وی اضافه کرد: نام حضرت را گذاشتند «درخت معطر». یعنی این درخت هر روز رشد خواهد کرد: «تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا؛ ميوهاش را هر دم به اذن پروردگارش مىدهد (سوره ابراهیم آیه 25)». درخت چند ویژگی دارد که آنها را مرور میکنیم: اولا دنبال نور میگردد. هر درختی ولو اینکه زیر تخت سنگی باشد دنبال نور میرود و در ارتباط با نور رشد میکند و میوه میدهد. یک درخت سیب بزرگ میشود و میوه میدهد. هنگام چیدن میوه، هیچ درختی به کسی نمیگوید تو مالکی یا نه. خودش دوست دارد که میوهاش چیده شود و اگر کسی نچیند خودش رها میکند. کار درخت این است که میوه بدهد. فلسفه وجودی خودش را این میداند که میوه بدهد. هر روز هم تلاش میکند میوه باکیفیتتری بدهد.
وی خاطر نشان کرد: این اسم بدون مسمّا نبوده است. ما معمولا میگوییم که «زینب» یعنی «زین اب». یک وقتی معنای لغوی را نگاه میکنیم که چیست. اگر خدا اسم را میگذارد یعنی یک معنایی مدنظر هست. همه حرفهای ما درباره همین درخت معطر است. خود عطر یک موج است که به یک جایی منتقل میشود و در محورهای مختلف است. امروزه اگر شما حسب ظاهر یا طبق نقشه خدا اسمی از کربلا و امام حسین(ع) داریم این عطر را زینب(س) در کل عالم پراکنده است. «وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ؛ و چه بسيار پيامبرانى كه همراه او توده هاى انبوه كارزار كردند (ال عمران آیه 146)». همه انبیا از این ماجراها داشتهاند اما کسی چیزی نمیداند. این حوادث در تاریخ ادیان و تاریخ اسلام بسیار بوده است اما اتفاق عاشورا که حسب ظاهر نصف روز بود عطرش بواسطه حضرت زینب(س) به همه جا انتقال پیدا کرد.
حسینی در ادامه تأکید کرد: فرض کنید زینب(س) نبود و یک مورخ میآمد روز جریان کربلا تحقیق میکرد. اصلا مشخص نمیشد که دعوای کربلا سر چه بود. سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود، کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود. خداوند خواست که مسئولیت اینکار بروی دوش زینب(س) باشد. کل قضیه عاشورا در نصف روز تمام شد اما زینب(س) از عاشورا شروع شد و عاشورا را زنده کرد. پیام عاشورا را زنده کرد. پیام عاشورا را وجود مقدس حضرت زینب(س) منتقل کرد. رمز قضیه عاشورا را هیچ کس نمیدانست. آدمهای معمولی به جهت تبعیت با حضرت همراه شدند. آدمهای اهل فکر اصل این حرکت را خطرناک میدانستند میگفتند حضرت از دست میرود. امثال محمد حنفیه و ابن عباس آدمهای بزرگی بودند.
وی عنوان کرد: بعضی خطابهای نهجالبلاغه مستقیم به محمد حنفیه است. ایشان خیلی بزرگ بود. او نفهمید قضیه کربلا چیست و آن را از نظر خودش تحلیل کرد. امام حسین(ع) هم از ایشان تشکر کرد که خیرخواهی میکند اما محمد حنفیه رمز کربلا را نفهمید. رمز کربلا را فقط حضرت زینب(س) میدانست و سیدالشهدا. در مسیر کربلا به امام حسین(ع) فرمودند که در حال خواب و بیداری کسی شعری در گوش من میخواند: ای اشک نمیخواهی گریه کنی برای قومی که مرگ به دنبالشان میدود. حضرت زینب(س) با این سخنان دارد به حضرت عرض میکند که خیالت از جهت من راحت باشد. امام حسین(ع) در جواب فرمودند آن چیزی که قرار است بشود همان میشود.
وی در پایان گفت: هنوز دنبال همان معنای درخت معطر هستیم. الآن هم بعد از هزار و چهار صد سال به عطر همان درخت دور هم جمع شدهایم. عطر زینب(س) شما را به اینجا آورد. اگر زینب(س) نبود فقط یک گزاره تاریخی از عاشورا باقی میماند. بعد هم تردید میکردیم که واقعیتش چه بوده است. آن وقت پیامهای عاشورا را کسی نمیفهمید. از ماجرای عاشورا کلی افسانه به دست میآمد. چقدر شک و شبهه هست در بسیاری از حوادث تاریخی که ما آن را میشناسیم اما نسبت به عاشورا همه یقین دارند. این موج از یک انرژی ناشی شده است و آن انرژی حلقه صلب علی بن ابیطالب(ع) است. آن نور، نور رحِم فاطمه(س) است. اصلا یکی از القاب حضرت زینب(س) «نائبهالزهرا» است. همچنانکه قبر حضرت فاطمه(س) مجهول است قبر حضرت زینب(س) هم مجهول است.