فصل اول برنامه هفت توسط فریدون جیرانی پخش شد. در این برنامه که به گواه اکثر مردم بهترین دوره برنامه هفت بود هر آنچه در سینما روی میداد مورد ارزیابی قرار میگرفت. درباره چرایی موفقیت فصل نخست هم میتوان یک عامل را بهعنوان شرط اصلی نام برد. آن هم نیز به نحوه اجرای فریدون جیرانی مربوط میشود.
جیرانی در برنامه هفت سعی کرد میل شخصی خود را کار دخیل نکند. به ویژه در ایام جشنواره، خود را در کرسی هیئت داوران ندید، البته در فصل اول نیز، مسعود فراستی کارشناس جنجالی برنامه تا حدودی به فیلمها تاخت میتاخت، اما جیرانی در مواقع لزوم او را کنترل کرده و اصطلاحاً برنامه را در دست میگرفت. نکته دیگر اینکه در سری اول این برنامه اهالی سینما به این برنامه اعتماد داشتند و با آن ارتباط برقرار کردند.
در فصل دوم، یک فعال رسانهای عهدهدار اجرای این برنامه شد. محمود گبرلو منتقد و روزنامهنگار در سری دوم هفت سعی کرد تا میتواند از حاشیه پرهیز کند، بنابراین در اولین قدم فراستی را از برنامه کنار گذاشت. این رویکرد که به شکل افراطی خود انجام شد تا حد زیادی از جذابیت ظاهری این برنامه کاست، حتی در ایام جشنواره فیلم فجر هم این برنامه به نحو خنثی عمل کرد و از تمامی حواشی جشنواره گذشت.
اما سومین فصل که به نوعی از آن میتوان به عنوان جنجالیترین سری «هفت» نام برد، برنامهای بود که به نوعی باعث تعطیلی این برنامه شد، به نحویکه بعد از یک سال که از تعطیلی این برنامه میگذرد هنوز این برنامه نتوانسته روی آنتن رود. مهمترین دلیل این امر هم این بود که بهروز افخمی کارگردان سینما عهده دار اجرای آن بود. وی این برنامه را جولانگاهی برای نظرات شخصی خود فرض کرده بود.
در فصل سوم مسعود فراستی به هفت بازگشته و مطابق گذشته به فیلمها میتاخت، حتی گاهی مواقع از بیان کلمات رکیک نیز دریغ نداشت، اما در سری سوم یک فرق آشکار را هم در برنامه شاهد بودیم. آنهم اینکه مجری برنامه با منتقد همراه میشد تا یک برنامه را بکوبد! در صورتیکه انصاف این بود، برای نقد منصفانه در کنار یک منتقد از یک حامیان فیلم نیز در برنامه حضور داشته باشد. همانند اتفاقی که در برنامه مربوط به فیلم «جرم» یا «سلام بمبئی» رخ داد.
اوج حاشیه سری سوم به جشنواره سیوپنجم برمیگردد. در این زمان، افخمی و فراستی برنامه را فرصتی برای تسویه حساب با مسئولان، فیلمسازان و نظرات مخالف خود میدیدند و از رسانه ملی به عنوان وسیله شخصی خود بهره میبردند. در این مسیر نیز از هیچ توهینی دریغ نکردند، زشتی رفتار مورد نظر به حدی بود که برای داوران و هیئت انتخاب بیانیه صادر میکردند و به نوعی از مسائل شخصی برای کوبیدن دیدگاههای مخالف خود بهره میبردند.
در شرایط به وجود آمده به اندازهای نارضایتی از هفت بالا گرفت که بهترین راه را تلویزیون در تعطیلی برنامه دید. بعد از تعطیلی مدیران سیما در مصاحبههای مختلف ابراز میکردند که به زودی برنامه با تیم جدید رو آنتن میرفت، اما هیچگاه این وعدهها عملی نمیشد. درباره اجرای این برنامه حرفها و حدیثهای بسیاری مطرح میشد که آخرین آن نیز به شایعه حضور مهران مدیری به عنوان مجری برنامه مربوط میشود.
اینکه اجرای برنامه هفت را مهران مدیری عهدهدار باشد، امری کاملاً دور از ذهن بود، چون تخصص این برنامهساز و کمدین محبوب کشورمان حوزهای دیگر است، ولیکن چنین انتخابی، نشان میداد مدیران شبکه سه، تنها به فکر جذابیت ظاهری کارشان بودند. به هر حال با عکسالعمل منفی در فضای مجازی این تصمیم تغییر کرد، اما هنوز هم بازار شایعه داغ است. برای مثال اجرای برنامه توسط رضا رشیدپور جدیدترین تصمیمی است که برای این برنامه گرفته شده است.
وقتی چنین انتخابهایی را در برنامه هفت میبینیم این سوال در ذهن پیش میآید، چرا در فضایی که سینما نیروهای خلاق و بسیاری دارد تا این اندازه کار برای تلویزیون دشوار شده به نحویکه گاهی سراغ یک کمدین رفته و گاهی دیگر یک شومن را برای اجرا انتخاب میکند! موضوع دیگری که در سری جدید باید به صورت جدی مدنظر قرار گیرد به استقلال برنامه بر مربوط میشود، زیرا ممکن است به بهانه کنترل برنامه و پرهیز از حاشیههای مخرب برنامه شکلی خنثی به خود گیرد، همانند اتفاقی که در «هفت» گبرلو رخ داد.
نکته دیگری که به عنوان پیشنهاد مطرح میشود این است که برای دوره جدید نه برای جلب تماشاگر به دام ابتذال گرفتار آییم نه اینکه شکلی سفارشی به کار دهیم برای همین اگر تلویزیون الگوی جیرانی را مد نظر قرار دهد، مطمئناً تصمیمات گرفته شده به نفع سینما خواهد بود، همچنین تاکید جدی میشود که برنامه از یک کارشناس ثابت بهره نبرد، بلکه منتقدانی را به برنامه دعوت کند که جدا از نقد با ادبیات اجتماعی نیز آشنا باشند. در این حوزه نیز ما منتقدان خبره و بزرگ خوبی داریم که خسرو دهقان، جواد طوسی و... نمونهای از این دست کارشناسان هستند.
در انتهای این مطلب باید موضوعی را مد نظر قرار دهیم که عموماً در برنامه هفت مغفول واقع شده است. در این برنامه سینمایی هیچگاه به صورت مداوم به سینمای دینی نگاهی کارشناسانه نشده، بی توجهی که در حوزه سینمای دفاع مقدس نیز وجود دارد، البته به صورت تک برنامه، مفاهیم مد نظر در «هفت» مطرح شده، اما نگاه پراکنده به این موضوع به نوعی جریان سازی را در این حوزه از بین برده است، برای همین پیشنهاد می شود تا در دوره جدید موضوعات مورد نظر به صورت یک آیتم در تمامی برنامههای هفت مد نظر قرار گیرد.
به قلم؛ داود کنشلو