چرا ديگر درباره حجاب نمی‌‌نويسم؟
کد خبر: 3687334
تاریخ انتشار : ۱۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۶:۳۶

چرا ديگر درباره حجاب نمی‌‌نويسم؟

گروه شبکه‌ اجتماعی: حجت‌الاسلام زائری پیامی را در کانال شخصی خود در خصوص چرایی نپرداختن خود به موضوع حجاب منتشر کرد.

‌به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، حجت‌الاسلام محمد زائری، مدیر مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی و کارشناس مذهبی در آخرین پیام کانال تلگرامی خود به دلایل نپرداختن خود به مسئله حجاب اشاره کرد که متن این پیام به شرح زیر است.
Image result for ‫زائری‬‎
دوستی گفت: عجیب است که پس از سال‌ها حرص خوردن و حرف زدن و چیز نوشتن برای موضوع حجاب این روز‌ها هیچ خبری از تو نیست!
گفتم: معروف است که مغازه داری یک کوزه سفالین ارزشمند داشت و همیشه با نگرانی برای مراقبت از این کوزه به شاگردش سفارش می‌کرد و به هر بهانه‌ای حساسیت و وسواس خود را در باره آن یادگار کهنه خانوادگی و یادگار قدیم خاندان یادآور می‌شد، چنان که شاگرد فهمیده بود این کوزه چه قدر اهمیت دارد و به قول معروف به جان صاحب مغازه بسته است!
تا این که روزی از قضای روزگار هنگامی که شاگرد مشغول تمیز کردن مغازه بود تصادفا دستش به این کوزه خورد و کوزه هم افتاد و قطعه قطعه شد! شاگرد که نزدیک بود از ترس سکته کند یقین داشت که روزگارش سیاه است و اگر صاحب کارش او را نکشد حتما زیر کتک کبودش خواهد کرد با عجله مشغول جمع کردن خرده‌های شکسته کوزه شد که همین موقع صاحب مغازه رسید و این صحنه را دید، اما در کمال تعجب هیچ واکنشی نشان نداد و بی آنکه سخنی بگوید به کار خود مشغول شد!
شاگرد از سویی تعجب کرده بود و از سوی دیگر به خاطر سکوت صاحب مغازه بیشتر می‌ترسید و با خود می‌گفت: لابد نقشه‌ای وحشتناک برای تنبیه من کشیده است! دو سه روز که گذشت جان شاگرد بر لب آمد و طاقتش تمام شد و به صاحب مغازه گفت: با آن حساسیت و حرص و وسواس شما در باره آن کوزه گمان می‌کردم وقتی دستم خورد و کوزه افتاد و شکست، شما من را خواهید کشت! پس چرا حالا که کوزه شکسته سکوت کرده اید و به روی خود نمی‌آورید؟
صاحب مغازه نگاهی عمیق کرد و گفت: راستش این کوزه خیلی برای من مهم بود و ارزش داشت، به همین خاطر نگران بودم و دائم سفارش می‌کردم تا نیافتد و نشکند و آسیب نبیند! همه حرص و وسواس من برای مراقبت از کوزه بود و حفظ شدنش و نیافتادنش و نشکستنش! حالا که کار از کار گذشته و افتاده و شکسته دیگر حرص و ناراحتی من چه فایده‌ای دارد؟ من همه زورم را می‌زدم که این نیافتد، حالا که افتاده حرف زدنم و ناراحتی ام چه سودی خواهد داشت؟
حالا حکایت ماست! تمام نگرانی و تأکیدی که در طول این سال‌ها در مورد حجاب داشتم از آن رو بود که از هشت، نه سال پیش این روز‌ها را -و متأسفانه بدتر از این روز‌ها را - می‌دیدم و برای همین با وسواس و حرص می‌کوشیدم تا به سهم خودم راهی پیدا کنم که چنین نشود!
حالا که متأسفانه به دلیل ندانم کاری‌ها و اشتباه‌ها و بی توجهی‌ها و نادانی‌ها امروز چنین شده است، دیگر تکرار آن حرف‌ها چه فایده‌ای دارد؟ و غصه خوردن و ناله کردن اکنون چه سودی خواهد داشت؟
captcha