به گزارش ایکنا از اصفهان، روحانیت از جمله گروههای فکری مهم در تاریخ اسلام است که همواره نقش برجستهای در شکلدهی به افکار عمومی جامعه و گفتمانسازی ایفا کرده است. امام خمینی(ره) در سوم اسفندماه سال 67 با صدور منشور روحانیت، ضمن بیان نقش تأثیرگذار و برجسته روحانیت در عرصههای مختلف، به بیان برخی آسیبها و نقاط ضعفی که میتواند کارکرد اصلی روحانیت را تنزل دهد، اشاره کردند در همین رابطه خبرگزاری ایکنا گفتوگویی با حجتالاسلام مجتبی سپاهی، مدیرگروه معارف دانشگاه اصفهان داشته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
ایکنا:امام خمینی چه انتظاراتی از روحانیت و حوزههای علمیه داشتند؟
سپاهی: در نگاه تاریخساز حضرت امام خمینی، روحانیت از تنها مراجع فرهنگی کشور است که میتواند با عمل به لوازمی که در فرمایشات ایشان است، تداوم انقلاب اسلامی در گذر تاریخی و منتهی شدن به یک تمدن اسلامی تارخساز را بردوش بکشد. واقعیت این است که روحانیت در انقلاب اسلامی با رهبریهای حکیمانه حضرت امام تقریبا به تنها منبع شکل دهنده انقلاب تبدیل شد، توده مردم را آگاهی بخشید و بسیج کرد و پس از انقلاب نظامسازی کرد و در نظام بینالملل، تمهیدات لازم را به گونهای صورت داد که این کشور بعد از انقلاب اسلامی بتواند هویت خودش را درعرصه بینالمللی پیدا کند. در تمام این قضایا بدون شک روحانیت نقش مهمی داشت که البته در کنار آن، دانشگاهیان، فرهنگیان، اهل قلم و فرهنگ و هنر نیز نقش پررنگی داشتند.
حضرت امام در منشور روحانیت به توانمندیها و قدرت این قشر اشاره دارد و بیان میکند روحانیت این خودباوری را دارد که در میان تفکرات لیبرالیسم امروز جهان، حرفی برای گفتن داشته باشد. البته روحانیت در نگاه امام، روحانیتی است که نسبت به تفسیر و برداشت از اسلامی که در دنیای مردم کاربرد دارد روشنضمیر است و در کنار دعوت به اخلاق، معنویت و آخرت، به هیچ وجه از دنیای مردم و رفاه آنها غافل نیست. روحانیت در نظر امام به این خودباوری رسیده که بتواند در همه زمینهها مردم را نیز به خودباوری سوق دهد و آنها را «خویشتن آگاه» کند تا از این طریق مردم هم هویت اصیل خود را بیابند و هم در برابر هجمهها مصون بمانند. البته آسیبهای زیادی نیز در کمین این نوع روحانیت است که خود امام(ره) از جمله این آسیبها را در غفلت روحانیت از وظایف و آرمانهای اصلی و جداشدن از تفکر اسلام ناب محمدی، یا تبدیل فقه که فلسفه عملی هدایت و مدیریت زندگی مردم است به فقهی انتزاعی و گوشهگیر دانستند. عقیده امام این بود که روحانیت باید بتواند با تکیه بر درونمایههای ارزشمندی که از وجود حضرت محمد (ص) و ائمه اطهار (ع) به جا مانده، راهکاری را برای خروج از بنبستی که در دنیای امروز ایجاد شده، پیدا کند. بنابراین از آسیبهای این روحانیت بصیر و جهانشناس، دنیازدگی و رفاهطلبی است، یعنی اگر روحانیت دچار این دنیاطلبی شود، مطمئنا نمیتواند جامعه را به هدف اصیل انبیای الهی برساند.
حضرت امام(ره)، جامعه روحانیت را به داشتن زندگیای در حد مردم دعوت میکند، به صورتی که مردم همیشه احساس کنند روحانیت در کنار آنها و برای آنها است. در این صورت روحانیت میتواند انقلاب اسلامی را تداوم ببخشد، پیام آن را در دنیا صادر کند و اسلام ناب محمدی را ترویج دهد.
روحانیت نباید قشریگری و صنفیگرایی را ترویج کند. صرف روحانی بودن و لباس داشتن، نباید برای مردم به ارزش تبدیل شود و روحانیت نباید انتظار داشته باشد که با دست زدن به هر کار نادرستی، مردم صرفا به این لباس و نماد احترام بگذارند. قطعا مردمی که مورد عنایت و توجه حضرت امام بودند و به آرمانهای ایشان لبیک گفته و در راه آن فداکاری کردند و جان خود و فرزندانشان را در کف گذاشتند، به هیچ وجه نمیتوانند صرف داشتن یک نماد را ارزش بدانند؛ به همین دلیل ممکن است در نسلهای آینده شاهد باشیم که جوانان حس طلبکاری خود را با مخالفتها، تمرد و کنارهگیری نشان دهند که البته به نظر من از یک طرف نشاندهنده این است که جوانان ما هم مایههای معرفتی پیدا کردهاند و ظاهربین نیستند و از طرف دیگر نشان میدهد که انتظاراتشان فراتر از نمادهای ظاهری است و معتقدند که ما باید به خلق و خو و اخلاق و معنویت و واقعیت دین توجه کنیم و چیزی که امروزه به روحانیت ارزش میدهد، محتوای پیامی است که درباره اسلام و انقلاب نوع عمل به آن دارند و نه شکل و ظاهر آنها. مردم در گذر زمان نشان دادند که با هیچ گروه و سنخیتی پیمان اخوت ندارند و قطعا تنها حقیقت آنان را سیراب میکند.
ایکنا: با توجه به این منشور و توصیهها و رهنمودهایی که حضرت امام درباره روحانیت داشتهاند، شما اکنون میزان تعهد و پایبندی روحانیت و حوزههای علمیه نسبت به این منشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
سپاهی: معیار دقیقی برای سنجش این موضوع وجود ندارد، اما به دلیل حضور پررنگ روحانیت در جمهوری اسلامی، همواره بخشی از کارکردها و ناکارآمدیها به پای روحانیت نوشته میشود. برای تشخیص این میزان پایبندی باید تحقیق کنیم در چه جاهایی کارآمد و در چه جاهایی ناکارآمد بودهایم، در موارد کارآمدی، قطعا روحانیت به این منشور پایبند بوده و در موارد ناکارآمدی، روحانیت از ارزشها فاصله گرفته است.
چیزی که موجب جذب نسلهای آینده خواهد شد، حضور روحانیت کارآمد و بصیر در سیستمهای حکومتی و نهادهای قدرت است. اگر نهادی ناکارآمد باشد، قطعا قضاوتها به سمت عملکرد روحانیت نیز خواهد رفت. همانطور که میدانید تعداد کمی فیلم تا به حال تولید شده که عملکرد حاکمیتی روحانیت را نشان بدهد.
روحانیت باید تلاش کند که صرفا به نهادهای حاکمیتی وابسته نباشد و فراتر از این جنبهها تاثیرگذاری داشته باشد. از روحانیت انتظار داریم که قدرت و حاکمیت را معنوی کند، به طوری که مردم احساس کنند روحانیت به دنبال حل مشکلات آنان و تزریق آزادی و شادی معنوی به جامعه است. اگر جامعه ایران جامعهای کارامد باشد، مردم نیز نظری مثبت نسبت به روحانیت پیدا خواهند کرد.
طبق منشور روحانیت، منظور از روحانیت متحجر افرادی هستند که اعتقادی به نقش دین در عرصههای اجتماعی ندارند. این همان روحانیتی است که با فلسفه، روشنبینی و ورود روحانیت به عرصه سیاست مخالفت میکند. در این تفکر چه شاه ظالم یا ولی فقیه بر جامعه حاکم باشد، روحانیت منبر و سخنرانی خود را دارد و در حکومت دخالتی نمیکند. به تعبیر حضرت امام، روحانیت متحجرهمان روحانیت مورد علاقه آمریکا است که تنها نصیحتهای فردی برای مردم دارد. در کل روحانیت متحجر روحانیتی است که میتواند با سیاست سکولار و غیردینی هم به حیات خود ادامه داده و در هر شرایطی احکام فردی دین را تبلیغ کند. در طول تاریخ، روحانیت متحجر همواره مورد سوءاستفاده قدرتمندان و استعمارگران بوده است.
ایکنا: با توجه به اینکه رویکرد اجتماعی نسبت به مسائل مختلف از دغدغههای امام بود، به نظر شما روحانیت و حوزه علمیه چقدر به این رویکرد پایبند هستند؟
سپاهی: به نظر میرسد حوزهها و دستگاههای اجتهادی ما از جوانان و شرایط جامعه عقبتر است و اجتهادی پویا و همراه با نظام اسلامی که بتواند مشکلات نظام را در حیطه اجتهادی حل کند، وجود ندارد. اگرچه تلاشهای زیادی در این زمینه صورت گرفته، اما متاسفانه حوزههای ما هنوز باور نکردهاند که امام خمینی از دل همین حوزه، زمینه تمدنسازی اسلامی را فراهم کرد.
حوزههای ما نیازمند یک تکاپوی فقهی جدید هستند، ما باید بتوانیم در حوزهها مبناسازی کنیم، روشهای اجتهادی مختلفی داشته باشیم و به یک اجماع فقهی برسیم، رویهای وحدت بخش داشته باشیم و به نظام مالی حوزههای علمیه سامان دهیم. اشکالی ندارد که با اجتهادی متناسب با زمان بتوانیم اسلام را در دنیا عرضه کنیم. امروزه شدیدا به شخصیتهایی نظیر مرحوم موسی صدر، امام خمینی، علامه طباطبایی و شهید مطهری و بهشتی نیاز داریم؛ فقهایی که با در نظر داشتن فقه سنتی و با فقهی عملی، زندگی مردم را بهبود بخشیدند.
علی رغم همه تلاشها و دلسوزیها در حوزه علمیه، اما اکنون حس میکنیم که حوزهها هنوز نتوانستهاند مقبولیت عامی برای بیشتر مردم داشته باشند. حوزهها باید از ظاهرگرایی عبور کرده و به کارهای اصلی بپردازند.
زمانشناس بودن، متناسب با زمان جلو رفتن، قدر انقلاب اسلامی را دانستن، روحیه اجتهاد نوین و تمدنسازی داشتن، روحیه مبناسازی داشتن، داشتن زندگی متوسط و مردمی و ارتباط با جوانان از لوازم روحانیت است. با محکم قدم برداشتن در این زمینهها قطعا میتوانیم پیشرفت کنیم.
انتهای پیام