به گزارش ایکنا؛ آیتالله رضا استادی در ادامه سلسله جلسات تفسیری خود در دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) با بیان اینکه بعد از نگارش برخی آثار مانند تفسیر عیاشی و علی بن ابراهیم و ... که به نحوی جمعآوری روایات بوده و تفسیر به آن معنا محسوب نمیشود گفت: تفسیر تبیان، مجمع البیان، ابوالفتوح رازی و منهجالصادقین مانند همدیگر است، چون منابع آنان یکی بوده است.
وی با بیان اینکه از قرن دوم تا یازدهم چند تفسیر وجود داشته است، ولی امثال فیض کاشانی از این تفاسیر راضی نیستند افزود: ایشان معتقد است که ما باید قرآن را با روایات تفسیر کنیم، ولی توجه به روایات در این تفاسیر کم بوده است.
استادی تصریح کرد: مرحوم فیض کاشانی معتقد است که مثلا مجمع و تبیان و ... روایات شیعه را کم نقل کرده و روایات دیگران و بزرگان اهل سنت را که برای ما حجت نیست آوردهاند و به روایات کتب اربعه شیعه توجه لازم را نداشتهاند.
این استاد برجسته حوزه علمیه ادامه داد: این ضعف که بیان شده درست است و به نظر میرسد که عمدتا نویسندگان این تفاسیر قائل به این بودهاند که قرآن را خودشان میتوانند تفسیر کنند لذا کمتر به روایات رجوع کردهاند.
وی بیان کرد: اگر از مرحوم فیض بپرسیم چطور به فکر نوشتن تفسیر افتادید، خواهد گفت که در تفاسیر گذشته آن طور که باید از روایات ائمه (ع) نقل کنند، نقل نشده است؛ لذا تفسیر صافی را نوشته است؛ این تفسیر مجموعهای از تفسیر بیضاوی که تفسیر اهل سنت است و در بیان روایات اهل سنت نیز به دنبال درستی روایات نبوده است.
استادی با اشاره به مقدمه این تفسیر و ذکر بیش از ده نکته در مقدمه که قابل مفید است بیان کرد: مرحوم فیض در قرون یازدهم میزیسته است و دارای تالیفات فراوانی بوده که در اواخر عمر، فهرستی برای آن نوشته و بالغ بر صد عدد میشود که پنج اثر آن تفسیری است؛ البته ایشان میخواسته تعداد فهرستها را به صد برساند، ولی در احصائی که وجود دارد ۱۱۳ اثر به نام ایشان ثبت شده است.
دبیر شورای عالی حوزههای علمیه با بیان اینکه وافی و صافی از جمله آثار مهم ایشان است عنوان کرد: ایشان تفسیر اصفی را هم نوشته است که نسخهای از آن در دست ما نیست؛ البته آثار ایشان مقبول و مورد استفاده علماء و محققان بوده و هست، ولی برخی نیز به اقوال عرفانی وی ایراد گرفتهاند و اگر اشکالی بیان میکنند ناظر به این مسئله است.
استادی اظهار کرد: مقدمه اول کتاب تفسیر ایشان سفارش به تمسک به قرآن است؛ مقدمه دوم در مورد علوم قرآنی است و مقدمه سوم نیز تذکر به این مطلب است که بسیاری از آیات قرآن در مورد اهلبیت (ع) است.
مقدمه مفید