به گزارش ایکنا؛ رسول اسماعیلزاده دوزال، مترجم قرآن به ترکی آذربایجانی، رئیس مرکز ساماندهی ترجمه و نشر معارف اسلامی و علوم انسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و از محققان و پژوهشگران کشورمان در یادداشتی اختصاصی برای ایکنا با عنوان «شاه اسماعیل در استانبول» به مناسبت انتشار دیوان ترکی و اشعار فارسی شاه اسماعیل صفوی خطایی در ترکیه آورده است: چاپ و انتشار كتاب دیوان شاه اسماعیل صفوی با تقریظ جناب رجب طیب اردوغان رئیس جمهور تركیه، بن علی(بینالی) ییلدیریم نخست وزیر و نعمان قورتولموش وزیر فرهنگ و جهانگردی ترکیه در قطع وزیری و نفیس و همراه با نسخه خطی به تصحیح محسن ماجد رویداد مهم علمی و فرهنگی در ماه اخیر در ترکیه از نگاه نگارنده است.
کتاب به همت دوست عزیزم آقای حسن دیده بان وابستگی فرهنگی كشورمان در ارزروم تهیه و برای اینجانب ارسال شد. انتشار این اثر ماندگار برای اینجانب به عنوان مصحح کلیات آثار و دیوان شاه اسماعیل صفوی بسیار مایه سرور وشادمانی شد. نکته جالب توجهی که نظر هر خوانندهای را به خود معطوف میدارد؛ آن است که اثر توسط یک نهاد فرهنگی کشور و با تقریظ هرچند کلی و عام و تشریفاتی مقامهای درجه اول ترکیه همچون رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیر فرهنگ منتشر شده است. در صورتی که مقامات سیاسی آن کشور – همچون یاووز سلطان سلیم روزی-روزگاری با تمام قوای خود و به کار بستن قدرت نظامی و نرم خود كمر همت به نابودی شاه اسماعیل بسته بود و با هزاران شایعهسازی، ترور شخصیت، ناسزاگویی درصدد از بین بردن تأثیر ایدئولوژیك و قدرت معنوی و سیطره عرفانی شاه اسماعیل بر آمده بود. اما پس از پانصد سال خلف سلطان عثمانی با كنار گذاشتن آن كینه و عدوات و دشمنی و حسادت ، با شجاعت و جسارت و جرأت تمام به انتشار دیوان به اصطلاح این دشمن دیروزی مبادرت ورزید. حال چه اتفاقی افتاده است که امروز شاهد چنین اقدامی و استقبالی در حق شاه اسماعیل از سوی ترکان رومی هستیم.
نسخه مورد استناد محسن ماجد، مصحح ترکیهای
نگارنده این سطور پیش از این نیز از روند نشر دیوان شاه اسماعیل در تركیه و حداقل از پنج نوع چاپ که به صورت كامل توسط ناشران مختلف تركیه منتشر شده است، با خبر بوده است. بیشتر این نشرها از سوی ناشران علوی تركیه به انجام رسیده، علاوه بر آن، بارها شاهد برگزاری سمینارها و كنفرانسهای مختلفی در تركیه در راستای تجلیل شخصیت شاه اسماعیل، تبیین اشعار و آثار و معرفی میراث ماندگار وی در تركیه هستیم که از سوی علویها و مراكز علمی – دانشگاهی و ادبی تركیه برگزار شده است.
جایگاه معنوی در بین علویهای ترکیه
همه این فعالیتها از نظر اینجانب، بیانگر جایگاه معنوی شاه اسماعیل در میان حداقل بیست میلیون علوی تركیه و یا نشانگر ارزش ادبی و زبانی آثار در بین صاحبنظران زبان و ادبیات تركی قلمداد میشود. لیكن انتشار دیوان كامل شاه اسماعیل صفوی آن هم به شكل نفیس و عالمانه و با نگاه صادقانه از جانب ارگان میراث مكتوب تركیه به همراه تقریظ شخصیتی چون رجب طیب اردوغان رئیسجمهور تركیه، مقام عالی سیاسی تركیه – نخست وزیر آقای بن علی(بینالی) ییلدیریم آن هم با ادبیات كلی و عام توأم با ابهام و نكات كور چه معنایی و پیامی میتواند داشته باشد؟
با این مقدمه واجب است بگویم که مطالعه کتاب مرا به خاطرات چندین سال پیش برد – به سال 1376 که با دشواری های فراوان دیوان شاه اسماعیل را تصحیح و برای نشر آماده کرده و برای انتشار آن دنبال ناشر بودم، اما موفق به نشر آن نمی شدم که ناگهان با وزش نسیمی دلنواز از دامنه ساوالان اردبیل(سبلان)، طلسم شکست و روی اثر از تاریکی خانهام رها و به روشنایی خورشید طبع روشن و آشکار گشت.
مشکلات چاپ در ایران
تصور میکردم با توجه به شرایط کشور ترکیه و نظرات منفی موجود در برخی مراکز تاریخی نسبت به شاه اسماعیل چه بسا جناب محسن ماجد تدوینگر و مصصح دیوان به مراتب سختتر از اینجانب دشواریها و تهمتها را تحمل کرده و با خون دل این اثر را به زیور طبع آراسته است . لذا به منظور قدردانی، با وی مذاكره تلفنی داشته و از این كار عالمانهشان تقدیر و تشكر نمودم، زیرا هر آنچه اینجانب و مرحوم میر صالح حسینی مقید به رعایت آنها بودیم -از قبیل آن که نسخ مختلف خطی را دیده و استفاده كرده بودیم، ایشان بیشتر و بهتر از ما رعایت و استفاده كرده و صادقانه با معرفی كار علمی ما، موارد استفاده را به صورت مستند در مقدمهاش بیان كرده است . همچنین آگاهی یافتیم که جناب ماجد نه تنها دشواری هایی که ما داشتیم را نداشته است، بلکه بر خلاف کار اینجانب و یا مرحوم میر صالح حسینی که فاقد تقریظ و معرفی و مقدمه از سوی مقامهای سیاسی و كشوری و حتی علمی و فرهنگی است، اثر تصحیح شده ایشان به همراه مقدمه و تقریظ مقاماتی است كه پیش از این بیان شد.
رسول اسماعیلزاده دوزال، نگارنده مطلب
هر چند به اعتبار شخصیت سیاسی و كشوری شاه اسماعیل صفوی كه مؤسس ایران جدید و مروج مذهب تشیع بوده و ما از حیث سیاست و دیانت تا حدودی مدیون این شخص بزرگ هستیم، شایسته میبود كه مقدمهای از سوی برخی مقامات كشورمان بر دیوانی كه توسط یك طلبه و محقق ایرانی برای نخستینبار در جهان از روی 12 نسخه خطی و چاپ سنگی و براساس مطالعات خطاییشناسی تهیه و آماده شده بود، نگاشته شود؛ اما نه تنها این كار صورت نگرفت، بلکه به دلیل وجود واژه «شاه» در اول نام شیخ اسماعیل صفوی، کتاب مدتی در انتظار چاپ بر طاقچه مصحح نفس نفس زد و پس از انتشار نیز به دلایلی و از جنبههای مختلف مورد سؤال قرار گرفت، به طوری كه برخی پنداشتند که آیا شاه اسماعیل صاحب دیوانی بود؟ چرا شاه اسماعیل به زبان تركی دیوان دارد و سؤالاتی از این قبیل . هر چند که روند انتشار دیوان پس از تمجید مقام معظم رهبری در اردبیل از سلسله جلیله صفویه سرعت گرفت و بسیاری از سؤالاتی كه محقق مجبور به توضیح و پاسخگویی آن بود، پاسخ خود را یافت و برخی از مقامات و مدیران نظام هم از انتشار آن استقبال کردند، اما افرادی نیز از باب حسادت، غرضورزی و لجاجت و دشمنی با تشیع و زبان و ادبیات تركی و یا به خاطر دشمنی با ایران به طور مخفیانه و موذیانه به اقداماتی مبادرت ورزیدند.
خروج از جایزه کتاب سال
گفتنی است، با وجود استقبال برخی مدیران و دوستداران ایران و تشیع از انتشار دیوان با حروف فارسی و لاتین، مدیران فرهنگی وقت کشور به دلایل نامعلومی علیرغم دارا بودن شرایط انتخاب آن را از دور رقابت احراز جایزه جهانی كتاب سال جمهوری اسلامی ایران خارج كرده و حتی مقام عالی وزارت وقت هیچ وقعی به نشر آن نگذاشت. بنابر این، اینجانب در كشور خود برعکس جناب ماجد که توانست به تمامی نسخ خطی مورد استفاده ما (حتی نسخ موجود در ایران) به سهولت دسترسی یابد ، به سختی میتوانستم دسترسی یابم. كشف نسخهایی از دیوان شاه اسماعیل از صندوق نسخ اسقاطی كتابخانه ملی تبریز و معرفی آن برای نخستین بار به جهان علم و ادب كه جناب ماجد نیز به این اشاره كرده است، داستان تلخی است كه ذكر آن را به فرصت دیگر حواله میکنم.
پر واضح است که هر چند کار علمی در خور تقدیر جناب ماجد دارای امتیازات عدیده است، اما از جهاتی نسخه اینجانب به نظرم ممتاز است، مواردی مانند درج تذهیب شمشیر و قلم كه حكایت از لقب شاه اسماعیل یعنی صاحب السیف و القلم دارد ، در حاشیه صفحات دیوان، نوع دیزاین، طراحی و صفحهآرایی از نسخه جناب ماجد ممتاز است.
همچنین در مقدمهی پنجاه صفحهایی شخصیت سیاسی، ادبی و دینی شاه اسماعیل را به قدر مقدور تبیین کرده ام كه متأسفانه علیرغم ضرورت زمانی و مكانی جای این مقوله در مقدمهی 200 صفحهایی جناب ماجد خالی است. البته باید توجه داشت که جناب ماجد با پیش كشیدن عظمت نسخ خطی دیوان شاه اسماعیل خواسته است بدون پرداختن به مطالب تاریخی و مقام شاه اسماعیل تا حدودی پاسخ كسانی كه پانصد سال است شاه اسماعیل را با انواع شایعه پراكنیها و تخطئه شخصیت با القابی چون منحرف، بی دین، خونخوار و ظالم معرفی می کنند به شكل كاملاً مؤدبانه داده است.
باری نسخه اینجانب به دلیل شمول همه اشعار و آثار شاه اسماعیل و حتی اشعار منتسب به او به همراه تفكیك و تفریق اشعار شبههناك از نسخ جناب ماجد ممتازتر است. نسخه اینجانب حاوی كلیه آثار شاه اسماعیل از قبیل قوشمالار*، نصیحتنامه و اثر ارزشمند عرفانی دهنامه است كه در منشور جناب ماجد موجود نیست. با این همه نسخه تصحیح شده جناب ماجد از ارزشمندی خاصی برخوردار است که از هر لحاظ مورد توجه و قابل تمجید و تقدیر است.
تحول بنیادی رویکردها
غرض از بیان این نكات و تبیین مختصات هر دو اثر در اصل به منظور مقایسه و تبیین موارد اشتراكی و اختلافی و امتیاز دهی به نسخه ارائه شده از سوی اینجانب و جناب ماجد نیست، ( هر چند که زیباییها و امتیازات تحقیق و تصحیح جناب ماجد که الحق به شکل عالمانه و بهتر از ما به انجام رسانده است نیازمند معرفی کامل و جامع است که فعلا این موضوع در برنامه نگارنده نیست) بلکه مقصود از بیان این صغری و كبری، طرح این سؤال است كه چه شده است در كشوری كه از نظر تاریخی با شاه اسماعیل چندان مناسبت خوبی نداشته و روزی – روزگاری سر دعوا نیز با او داشته و به مدت طولانی هم برخی قلم به دستان كج اندیش در رد و تكفیرش قلمفرسایی ها كرده و حتی در برخی مراكز تاریخی نام او را با كراهت به زیان میآوردند، ناگهان با یک تغییر اساسی و تحول بنیادی برای شاه اسماعیل در صدر مجلس انس و محفل ادب جای نشان میدهند.
نسخهای که رسول اسماعیلزاده در ایران از روی 12 نسخه تصحیح و منتشر کرد
و چگونه است كه روزی طرف مقابل با تجهیز خود به سلاح گرم و سرد در مقابل ورود اندیشهی شیخ اسماعیل و لشکرها بیاراست تا مانع نفوذ اندیشهی صفویه و دارالارشاد اردبیل به آناتولی شود ولی اكنون اخلاف او با آب و تاب و ترصیع و تذهیب و طنطنه و کبکبه بارقههای اندیشهاش را در صدر مجلس متفكران و اهالی علم و ادب طرح مینمایند و از شاه صاحب سیف و قلم استقبال کرده، و در پاویون فرهنگی، رئیس جمهور کشور از شاه صاحب داستان و دقیقتر بگویم از شاه دیروز و شیخ امروز چنان استقبال میكند كه گویی سلطان محمد خدابنده تدارك استقبال از شیخ صفیالدین را نموده و یا تیمور صاحب عظمت و جبروت نگاهش را به دارالارشاد اردبیل دوخته.
چگونه میشود كه روزگاری سلطان یاووز با صدها یامان و یاووز درصدد ایجاد نفرت در بین مردم نسبت به نام اسماعیل بود و احدی جرأت بردن نام اسماعیل را نداشت، لیکن امروز با طمطراق خاصی نه تنها نام شاه اسماعیل را در مكتوبات و منشورات قید میكنند؛ حتی قشر معظمی از مردم میخواهند تا مقامات تصمیم گیر كشور ترکیه شاه اسماعیل را نیز به عنوان یکی از 23 ستاره افتخارآمیز ترکیه برگزینند و وی نیز در جرگه ستارگان ترک، مقام گیرد.
شاه غریب در وطن
اکنون که شاه اسماعیل با استقبال گرم و فرهنگی و مدنی اهالی علم و ادب و هنر رومیان- تركان و امرای مسلمان وارد استانبول میشود، در وطن مادری و در کشوری که خود آن را ساخته و پرداخته است، حتی نتوانسته است امتیاز نامگذاری یک خیابان را به دست آورد و یا با وجود آثار ناب و خدمات ارزنده در راستای ترویج و اعتلا بخشی به مكتب فكری تشیع و همگانی كردن طریقت حب اهل بیت و عرفان شیعی نتوانسته است در وطن خود به دانشگاهها و مراكز علمی و مراکز حوزوی راه بیابد.
او در جاهای مختلف صدرنشین مجلس است و امتیاز نامگزینی خیابان و محله و منطقه و دانشگاه در کشورهای همسایه را به دست آورده و فارغ از ما دیگران کنفرانسها و سمپوزیومها و کنگرهها و تجلیلها به افتخارش برگزار کنند، کتاب ها، مونوگرافها و پایاننامه ها نویسند.
نسخه خطی مورد استناد مصحح
پاسخ این سؤالات بماند برای بعد؛ اما تنها ذكر نكتهای را خالی از لطف نمیبینم و آن این كه سلطان یاووز در تصور خود هم نمیگنجاند كه روزی اندیشه شاه اسماعیل ـ بخوان طریقت صفویه علویه، نهایت راه خود را به سوی مردمی كه تنها افتخارشان غازیبودن(جنگجوی مذهبی) در راه دین اسلام بوده است، باز خواهد كرد و یا به عبارت دیگر روزگاری فرا خواهد رسید كه حتی رئیس كشورش به استقبال شیخ اسماعیل خواهد آمد.
آری، این رفتار، تأیید مضاعفی بر نظر شیخ جعفر مهاجر، محقق و پژوهشگر لبنانی در رد نظر ادوارد براون است كه گفته است: شمشیر شاه اسماعیل از قلمش تیزتر بود؛ شیخ جعفر مهاجر لبنانی در رد نظر بیان میكند كه «براون تنها یك كفه ترازو را دیده است و از سنگینی كفه دیگر ترازو غافل مانده است؛ تأثیر قلمی (بخوان تأثیر اندیشهی) شاه اسماعیل قابل كتمان و انكار نیست...، سرزمینهایی را كه شاه اسماعیل با قلم فتح كرد هیچ گاه شمشیرش به آنجاها نرسید.»
به قول شهریار:
شهریارا تو به شمشیر قلم در همه آفاق
به خدا ملک دلی نیست که تسخیر نکردی
بلی، دیوان شاه اسماعیل و آثارش به هر کجا که رسد دل ها را فتح می کند و با غریبان آشنا و دوست میشود. هرچند به فرموده پدران؛ برخی از انسانهای بزرگ در وطن خود غریبند.
استناد مصحح ترکیهای به نسخه تصحیحشده رسول اسماعیلزاده
و پایان سخن این که آیا وقت آن نرسیده است كه فرزندان شاه اسماعیل به پاس خدمات سیاسی، دینی، ادبی و فرهنگی او و از روی احترام به علم و ادب و حفظ میراث علمی – فرهنگی بدون توجه به گرایشات سطحی و مطرود فرقهگرایی و قومیتبازی و ناسیونالیزم كور و منفی، با الگو قراردادن رهبران دینی و با توجه به حس وطنپرستی، آثار و میراث اجدادمان را خود تصاحب، احیاء و آنگاه به دیگران منتقل كنند؟!
آیا وقت آن نرسیده است كه خوان گستردهی تمدن ایرانی – اسلامی و سفره پهناور فرهنگ ایرانیان گسترانیدهتر شود و همه مشمولان در دایره و حوزه ادب و فرهنگ ایرانی – اسلامی همچنان در نقشآفرینی، اعتلای فرهنگ ، افتخارآفرینی و ارمغان بخشی به بشریت به نام ایران و ایرانی كوشا باشند؟!
* قوشمالار، دوبیتی گونههایی هستند که گونهای از شعر آزربایجانی بوده که دارای 5 بند و (در برخی موارد بیشتر از 5 بند) و هر بند نیز 4 مصراع و هر مصراع نیز 11 هجا دارد.
انتهای پیام