نامه بسیج اساتید به نهادهای بین‌المللی درباره نقض حقوق بشر در آلمان و امریکا
گروه دانشگاه ــ سازمان بسیج اساتید دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور ضمن انتشار نامه‌ای به فجايع به وقوع پيوسته در كشورهاي ايالات متحده آمريكا و آلمان و عدم واكنش مناسب علي‌رغم نقض گسترده حقوق بشر توسط اين دولت‌ها در جهان واکنش نشان داده است.
به گزارش ایکنا؛ سازمان بسیج اساتید دانشگاهها و مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور ضمن انتشار نامه‌ای که رونوشت آن به دبیرکل سازمان ملل متحد، كميسر عالي حقوق بشر سازمان ملل متحد، صدر اعظم آلمان و سفیر سوئیس در ایران ارسال شده ، درخصوص فجايع حقوق بشري به وقوع پيوسته در كشورهاي ايالات متحده آمريكا و آلمان و عدم واكنش مناسب علي‌رغم نقض گسترده حقوق بشر توسط اين دولت‌ها در جهان واکنش نشان داده است. متن کامل این نامه به شرح ذیل است:
با سلام و احترام؛
به استحضار مي‌رساند با توجه به تخلفات و جنايت‌هاي صورت‌گرفته در سال‌هاي اخير توسط دولت آمريكا و برخی کشورهای اروپایی عليه اصول و قواعد مسلم حقوق بين‌الملل بويژه مقررات حقوق بشر و ازسوي ديگر وضعيت وخامت‌بار نقض کرامت انسان ها در كشورهاي مذکور به خصوص جنایت دهشتناک واقع شده در نظام سلامت آلمان كه قسمتي از آنها در ادامه بيان خواهد شد، خواهان بررسي دقيق، پيگيري شفاف و مسئولانه و نيز انتشار گزارش بي‌طرفانه و غيرتبعيض‌آميز روند بررسی ها ازسوی نهاد مسئول بین المللی و دولت های ذیربط هستيم.
دراین باره موارد زیر را متذکر می شویم:
1. در شرايطي كه ماده سوم منشور سازمان ملل متحد بر حق آزادي و امنيت شخصي تأكيد مي‌نمايد و همين مسئله در ماده 12 اعلاميه جهاني حقوق بشر مورد توجه و تأكيد قرار گرفته مع الوصف امروز شاهد آنيم كه در كشورهاي اروپايي و ايالات متحده آمريكا، زمینه ای براي بارور شدن فجايع حقوق بشري مهيا شده است؛ تا حدي كه اين كشورها را به قربانگاه‌هايي براي حقوق بشر در سكوت نهادهای حقوق بشری و حتی رسانه های بزرگ جهانی مبدل ساخته است. آنچه در روزهاي اخير نسبت به قتل‌عام جمع كثيري از بيماران در آلمان به دست پرستاري كه مي‌بايست پناهگاهي براي بيماران باشد و آنچه درخصوص هتک حرمت به 150 دختر نوجوان و زن ورزشكار توسط یک پزشك در ايالات متحده شنيده مي‌شود؛ تنها نمونه‌هايي از هزاران مورد نقض صريح حقوق بشر در مقابل چشم ناظران بين المللي حقوق بشر است. اين فجايع انساني در كنار نقض سيستماتيك حقوق شهروندان در برخی دولت‌هاي اروپايي و ايالات متحده آمريكا ازطريق تصويب و تمديد پياپي قانون پاتريوت و شنود مكالمات تلفني افراد و سرقت اطلاعات شخصي مردم جهان از طريق سوء استفاده از شبكه‌هاي اجتماعي اينترنتي نظير فيسبوك، توئيتر و حتي ايميل شخصي افراد است كه امروزه آنها را به ابزاري در اختيار سرويس‌هاي جاسوسي و امنيتي آمريكا تبدیل نموده است. این در حالي است كه شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد و كميساریای عالي حقوق بشر اين سازمان، سالانه در چند نوبت به موضوع وضعيت حقوق بشر در ايران پرداخته و نسبت به تهيه گزارش از آن اهتمام مي‌ورزند.
2. کمیته حقوق بشر مرجع نظارتی میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، کمیته حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مرجع نظارتی میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی اجتماعی و فرهنگی، کمیته حقوق کودک مرجع نظارتی پیمان‌نامه حقوق کودک و کمیته منع تبعیض نژادی مرجع نظارتی پیمان‌نامه منع تبعیض نژادی، همواره به صورت مضحک و مخاصمه آمیزی مترصد دريافت گزارشات دوره‌ای جمهوري اسلامي ایران بوده و نسبت به بررسی آنها اقدام می نمايند و همچنین نهادهای گزارشگر موضوعی مثل آزادی بیان و استقلال قضات و وکلا نیز درمورد تحولات ایران به تهیه گزارش مبادرت کرده و علاوه بر همه این موارد یک گزارشگر ویژه در امور ایران نیز منصوب شده است؛ تا حدّی که اعدام قاچاق‌چيان مواد مخدر و عاملان اغتشاشات و مرتکبان ترورها در گزارش‌هاي ارائه شده ازسوي گزارشگران ويژه در امور ایران هم به شکلی پیاپی محکوم می شود، درعین حال چگونه است كه فاجعه ای چنان بزرگ و ضدّ بشری در آلمان اتفاق افتاده و دهها انسان توسط یک پرستار کشته می شوند اما با خفقانی از سکوت شما و همسویان تان در سازمان ملل متحد، کمیسیون های حقوق بشری، اتحادیه اروپا و خودِ دولت های آلمان و آمریکا مواجه شده است؟ آیا روشنفكران و سياست مداران و نهادهای حقوق بشریِ مدعی حق انسان و در بسیاری از موارد دفاع ریاکارانه تان از حقوق حیوانات، اقدامی نمی کنند؟ آيا بي‌توجهي به توسعه نبودِ احساس امنيت حتي تا قلب مراكز درماني و بهداشتي كه بايد مهد صيانت از حقوق انساني باشند، با توجه به نحوه عملكرد حقوق بشري كشورهاي مدعي حقوق بشر نباید با واكنش مناسب‌تري از جانب نهادهاي حقوق بشري بين المللي و مقامات سياسي و جامعه روشنفكري در عرصه جهاني مواجه شود؟ آیا چنین رفتارهایی ناشی از نگرش غلط، تبعیض نژادی و خوی برتری جویانة اروپایی ها و امریکایی ها بر دیگران نیست؟
درهمین راستا و با تکیه بر پیام های گوهربار عزت بخش انسان ها در قرآن مجید و نیز با تکیه بر آموزه ها و سیاست متعالیة اسلامی – ایرانی ازجمله با اشاره به این گزارة سترگ که «بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند» به ملّت آلمان و همه مردم اروپا برای آنچه این روزها از کشور آلمان شنیده می شود تسلیت می گوئیم؛ قتل عام بیماران توسط یک پرستار که باید مراقب بیماران خود در بیمارستان باشد، دل آحاد ایرانیان را به درد آورده است؛
اما به راستی مسئولان کشورهای غربی چه پاسخی برای ملت های خود دارند که بی تدبیری آنها برای جامعه غربی جز هرج و مرج اخلاقی و بی بندوباری، ارزشی نداشته که فجایعی اینچنین سهمگین نتیجه طبیعی آن است.
شاید به نظر مدیران سطحی نگر غربی، اولین و آخرین تدبیر در برون رفت از بحران اخلاق در غرب همانا تقویت راهکارهای امنیتی و پلیسی باشد، اما خود بهتر می دانید که مشکل جهان غرب در بنیادهای فکری و اندیشه ای است که بر اتاق مدیریت این جوامع حاکم بوده و سیطره دارد؛
ازاین رو بررسی ابعاد این فجایع غیرانسانی باری است بر دوش اندیشمندان جهان که در مورد عوامل پیدا و پنهان آن با ملت های جهان سخن بگویند.
سیاست گذاران جوامع غربی درحالی هر از چند گاه در سوگ قربانیان خشونت در جای جای جهان به دروغ و متظاهرانه اشک ماتم می ریزند که این فجایع بیش از هر جایی در درون فرهنگ سکولاریستی این جوامع ریشه و عینیت دارد. جداسازی حقوق و سیاست از اخلاق و معنویت و دین و سیطره اندیشه پوزیتیویستی بر حقوق، هر روز بیش از گذشته جامعه غربی را به ورطه پوچ گرایی و نسبی گرایی اخلاقی سوق داده و مسئولان این جوامع به جای پذیرش این واقعیات و تدبیر راهکارهایی برای برون رفت از آنها، هجمه به دیگر فرهنگ ها را در دستورکار خود قرار می دهند.
امروز دیگر وقت آن رسیده که مسئولان کشورهای غربی به خود آیند و به جای پرداختن به فتنه انگیزی های فرهنگی و سیاسی در دیگر جوامع، به فکر حل مشکلات فرهنگی جوامع خویش باشند.
ازآنجاکه برداشتن هر گامی در جهت حل مشکلات روحی و روانی ملت های غربی فرع بر شناخت عوامل اصلی این مشکلات است شما را به تلاش برای شناخت این عوامل فرا می خوانیم؛ همچنین شما را برحذر می داریم از اینکه بخواهید ریشه این مسائل را صرفاً فردی وانمود کرده و پیامد آن را صرفاً به تربیت خانوادگی فرد مجرم تقلیل دهید؛ متذکر می شویم که این قبیل جنایات وحشت آفرین ریشه در به حاشیه راندن خدا و نیز پیامدِ سیاست های دولت های غربی در برخورد با موضوع حقوق بشر است؛ به جای تنظیم برنامه ای عقلانی برای زندگی سعادتمند بشر، نباید فرافکنی کرد و دیگر ملت ها و سایر فرهنگ های غنی تاریخ را به اتّهام نقض حقوق بشر آماج انواع حملات سیاسی و اقتصادی و نظامی قرار داد. اکنون و با این حجم از موارد نقض حقوق بشر در کشورهای غربی وقت آن رسیده که به جای ادامه این مداخلات در جوامع دیگر به حل و فصل ریشه ای موارد فاحش و فراوان نقض حقوق بشر در کشورهای خود بپردازید که عمده آنها به دلیل استکبار خبری و مهارت بنگاه های رسانه ای حتی از انعکاس رایج در افکار عمومی در امان مانده است؛
با عنایت به موارد یاد شدة بالا و مطابق با قواعد آمره حقوق بین الملل و ازآنجاکه بر اساس مواد 4 و 5 مسئولیت بین المللی دولت (مواد کمیسیون حقوق بین الملل) چنین رفتاری قابل انتساب به دولت های آلمان و دیگر دولت های نام برده شده می-باشد، از مسئولین این کشورها و نهادهای بین المللی می خواهد تسریع و دقت در رسیدگی به حوادث ذکر شده به خصوص قتل عام صورت گرفته در بیمارستان های آلمان را دنبال نماید و از رخداد حوادث مشابه که نقض آشکار حقوق همه انسان ها بخصوص بیماران می باشد جلوگیری بعمل آورند.
به ویژه اینکه ممارست پرستار آلمانی در ارتکاب اعمال مجرمانه و قصور مسئولین این کشور از برخورد با آنها، به نوعی نشان-دهنده شکست حقوق بشر غربی بوده که حق حیات برای انسان (در فرض پذیرش برخی قتل ها به رضایت قلیلی از بیماران)، مجوز خودخواهی و تبعیض قرار گرفته و به نوعی اومانیسم فکری در غرب که منشأ حقوق بشر غرب معاصر است مبنای چنین انحرافی وحشتناک در تفسیر حق حیات است؛ گو اینکه با تک بعدی فرض کردن انسان، پوچی بشر غربی را به ارمغان آورده، به نوعی که امروزه انسان غربی در مواجهه با مؤلفه ها و اصول حقوق بشر و جهان مدرن، خود را با نوعی پوچ-گرایی مواجه می بیند زیرا معتقد است پس از فنا شدن، هیچ نوع پاسخگویی در قبال اعمال خود نداشته و بر این اساس تا زمانی که در قید حیات است، به ارتکاب هرگونه عمل و سوء استفاده از حیات خود مخیّر است؛
این در حالی است که تحقیقات مختلف علمی نشان می دهند که حضور خداوند در تمامی ابعاد زندگی بشر موجب کاهش ارتکاب بسیاری از جرایم و نابهنجاری ها می شود. قطعاً اگر در روند آموزش پرستاری نیلز هوگل (قاتل بیماران آلمانی)، دانشکده های پرستاری آلمان در کنار توجه به مباحث پیشرفتة این رشته، به اخلاقیات و مباحث دینی توجه می کردند، نظیر اینچنین فجایعی که کم نیستند، در آلمان رخ نمی داد.
همچنین تکرار چنین فجایعی در جامعه پزشکی و پرستاری آلمان نشان از آن دارد که بایستی در نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی آلمان و دولت های اروپایی و آمریکایی، بازنگری اساسی صورت پذیرفته به نوعی که اخلاقیات و ابعاد روحی و معنوی انسان مورد تأکید قرار گرفته و یک جهان نگری متألّه و نه انسان محوری سکولار در آموزش پرستاری و پزشکی مورد نظر جامعه دانشگاهی آلمان قرار گیرد؛
ضمانت اجرای اقدامات مجرمانه در قوانین آلمان هرچند با استناد به حقوق بشر غربی صورت پذیرفته و ره آموز حذف اعدام شده است، اما ضمانت اجرای مناسبی به نظر نرسیده و جنبه پیشگیرانه ندارد. بدون شک سایر افراد ناقض قانون در جامعه پزشکی و پرستاری آلمان شاهد آن هستند که پرستاری که اینچنین اقدامات سَبُعانه ای را مرتکب شده، حداکثر با مجازات حبس ابد مواجه می شود و در هر صورت در قید حیات است؛ گو اینکه این مجازات نه جنبه عبرت آموزی دارد و نه پیشگیرانه. قطعاً اگر پیش از هوگل با سایر فجایع مشابه، برخورد قاطع قانونی صورت می پذیرفت، شاهد تکرار چنین فجایعی در حق انسان ها نبودیم، ازجمله اینکه پرستار آلمانی دیگری بنام استفان لتر (Stephen Letter) در سال 2006 میلادی، 29 بیمار را در بیمارستان باواریا آلمان نیز کشته و با حبس ابد مواجه شده بود!
3. در حالي كه بند 2 ماده يك منشور سازمان ملل متحد بر استقلال ملل در انجام امور داخلي تأكيد نموده و طبق بند 4 ماده دوم منشور به عدم استفاده از زور و تهديد عليه تماميت ارضي سایر كشورها اشاره كرده و حتي تهديد بكارگيري زور و شيوه‌هاي مغاير با مقاصد ملل متحد از شمار راه‌هاي قانوني خارج دانسته شده است؛ ازطرفي نيز اعلاميه 1970 اصول حقوق بين الملل و روابط دوستانه بين كشورها با صراحت از عدم مداخله مستقيم يا غيرمستقيم در امور داخلي كشورها به عنوان اصول مسلم حقوق بين الملل مطابق منشور سازمان ملل متحد ياد کرده و بيان مي‌دارد كه هيچ دولت و يا گروهی از دولت‌ها حق ندارند به هر علتي اعم از مستقيم و يا غيرمستقيم در امور داخلي و يا خارجي يك كشور ديگر، مداخله كند؛ مع الاسف دولت هاي آلمان و ايالات متحده آمريكا و هم‌پيمانان آنان با وجود وضعيت اسف‌بار حقوق بشري در كشور متبوعشان از هيچ اقدام نظامي و غيرنظامي براي مداخله در امور كشورهاي ديگر ابايي نداشته و بطور دائم نسبت به تهديد كشورهاي مستقل ازجمله جمهوري اسلامي ايران مي‌پردازند.
4. دبیرکل سازمان ملل متحد، كميسر عالي حقوق بشر سازمان ملل متحد و دولت های ذیربط ذکر شده، به خوبی واقف اند که واقعیت های گفته شده بر همگان کاملاً آشکار است که امروزه با وجود آنكه موضوع حقوق بشر داراي ابعاد فنی حقوقی و سیاسی بین‌المللی و رسانه‌ای گسترده‌ای شده است، اما ابعاد فني و حقوقي در رسيدگي به وضعيت حقوق بشر در کشورها ازسوی نهادها و سازمان‌هاي بين‌المللي، به هيچ وجه اولويت نداشته و صرفاً این رويكرد سیاسی دولت‌هاي پرقدرت در عرصه بین‌المللی كه از توان رسانه‌ای گسترده‌ای برخوردارند در ترسيم وضعيت حقوق بشر كشورها و تعيين ابعاد آن مؤثر افتاده است. با چنین نگرشی است که کشتار مردم افغانستان توسط ارتش-های عضو ناتو، فروش سلاح به عربستان برای تجاوز و جنایت در یمن توسط کشورهای به اصطلاح مدعی حقوق بشر، حمایت همه جانبه آمریکا از اشغال قدس و کشتار مردم فلسطین، توهین شگفت آور رئیس جمهور آمریکا به افریقایی ها و حمایت آشکارا از نژادگرایان در درگیری های شارلوتزویل از منظر اين نهادها و سازمان‌ها، دور مانده و نه تنها گزارشگر ويژه‌اي براي رصد وضعيت حقوق بشر در آنها ديده نشده، بلکه از گزارشات موضوعي در اين موارد نيز خبري به گوش نمی رسد. مع الوصف همين دوگانگي و معيارهاي متعارض در برخورد با دولت‌ها با عنوان حقوق بشر موجب شده که جایگاه نهادهای بین المللی حقوق بشر تنزل یافته و فاقد اثر و کارآمد باشد؛
در پايان، نگارندگان اين نامه ضمن اعتراض مجدد خود نسبت به اقدامات ناقض حقوق بشر در ایالات متحده آمريكا، آلمان و دیگر اعضای ناتو، همچنين با اظهار انزجار نسبت به اقدامات ضدّ بشري دولت‌هاي آمريكا و اتحاديه اروپا و نیز به خصوص با ابراز همدردی نسبت به خانواده های محترمی که قربانیِ جنایت های شگفت آور پرستار آلمانی در نهاد سلامت این کشور شده اند، خواستار انجام وظیفه بین المللی و ملّی خود با رعایت بی‌طرفی، صداقت، قاطعیت و استقلال عمل مي‌باشند.
30/11/1396
انتهای پیام
