به گزارش ایکنا؛چهارشنبهسوری به عنوان یکی از آئینهای ایران باستان از قدیمالایام در شب چهارشنبه آخر سال برگزار میشود؛ از آنجا که این آئین در دوره پیش از اسلام در ایران مرسوم بوده است و اینک نیز از سوی جامعه مسلمان ایرانی به تبعیت از نیاکان و اجداد گذشته هرساله برگزار میشود، برخی فرضیهها و گمانهزنیهای صورت گرفته حاکی از مطرود بودن و البته در مواقعی شرکآمیز بودن این آئین دارد.
به منظور ریشهیابی تاریخی این آئین و اینکه آیا واقعاً این آئین باستانی منشأ توحیدی دارد یا خیر، با ابوالفضل ورمرزیار؛ هنرمند پیشکسوت هنرهای نمایشی و آئینی، پژوهشگر ادبیات و فرهنگ ایرانی، گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ـ فرهنگ ایرانی مملو از آئینها و مناسکهای نمایشی است، یکی از این آئینهای باستانی، چهارشنبهسوری است، نظر کلی شما در مورد این آئین و مظاهر فرهنگی آن چیست؟
بگذارید یک مسئله را به شکل کلی بیان کنم و آن اینکه تمام آئینها و مراسمهای برگزار شده در طول تاریخ بشر به شکل ذاتی چون برخاسته از فطرت و نهاد اوست لذا الزاماً توحیدی است؛ به طور مثال یکی از آئینهای بشری از دیرباز پرستش بوده است، آئینی ذاتاً توحیدی هرچند که ممکن است در طول تاریخ اتفاقاتی برای آن و نوع رفتار جوامع بشری نسبت به آن رخ داده باشد و تبدیل به صورتهای گوناگونی شده باشد که اینک ما انواع پرستش را در فرهنگ و جوامع مختلف شاهد هستیم.
اشاره به یک مثال برای تقریب ذهن بیشتر میکنم، با نام «آخنهآتون» حتماً آشنا هستید، به ظاهر نخستین یگانهپرست در میان فراعنه مصر که معاصر با حضرت یوسف(ع) بود، متأسفانه در سریال مرحوم سلحشور نیز آنگونه که باید و شاید این موضوع به مخاطب تفهیم نشد و این امر موجب بروز یک مشکل و برداشت کوچک شد و آن اینکه آخنهآتون در برابر آمون؛ خدای شرک ایستاد، این مسئله به این معنی نیست که آخنهآتون موحد است بلکه معنای تحتاللفظی این عبارت یعنی پرستنده خورشید و آتون به معنای خورشید است در نتیجه او موحد نبود بلکه دیدگاه شرکآمیز چندخدایی آمون را تبدیل به یک مظهر از جلوهگاه خدای واحد یعنی خورشید کرد که نمادی از خدای یکتاست.
با این مثال قصد دارم این مطلب را به عرض رسانده و مجدد به آن تأکید کنم که اجازه نداریم هیچ کدام از آئینها و مناسک انسانی را در هیچ برهه تاریخی شرکآمیز بخوانیم، مگر آنکه خلاف آن به اثبات برسد، حتی در میان سرخپوستان امریکایی که این اطمینان وجود دارد آنها از پیامبران توحیدی ما بیبهره هستند نیز آئین پرستش در آنها ذاتی است و آنها نیز تهذیب نفس و اخلاق دارند و به طبیعت به عنوان مظهری از جمال خالق احترام میگذارند و آن را تحت عنوان «مادرخدایی» آلوده نمیکنند در نتیجه وقتی چنین مظاهری به شکل کلی فاقد هرگونه نشانهای شرکآلود در ماهیت وجودی خود است چگونه میتوان درباره آئینی همچون چهارشنبهسوری چنین زود حکم صادر کرد و آن را آلوده به شرک نامید؟
ـ برخی چهارشنبهسوری را از آنجا که قرابت با آتش و آتشافروزی دارد فاقد نگرش توحیدی میدانند، نظر شما چیست؟
نگاه اگر این باشد که آتش پرستیده شود این نگرش کاملاً درست است، در چهارشنبهسوری ما با پرستش آتش مواجه نیستیم با تکریم آتش است که سر و کار داریم، چهارشنبهسوری نیز یکی از همان آئینهاییست که خاستگاهش فطرت بشری است پس ابتدا به ساکن توحیدی است؛ حتی پیش از تاریخ و پیش از کشف خط، این آئین در ایران باستان نیز رایج بوده است آن هم با تأکید بر تکریم آتش به دو معنا، یکی گرمابخشی و تهیه غذا برای ممر حیات بشری و دیگری که از اهمیت بیشتری برخوردار است، نوربخشی و امنیتی است که در پناه آتش به انسان بخشیده میشود و شب ظلمانی را برای جوامع بشری روشن میسازد، ضمن آنکه آتش انسان را از گزند حیوانات و جانوران موذی نیز در امان نگاه میدارد. پس ما با دو مقوله کاملاً متفاوت از هم مواجه هستیم و تکریم آتش بیشتر به جهت مصون نگاه داشتن انسان از گزند دشمن است همچنانکه در شاهنامه هم این امر به درستی مورد دقت قرار گرفته است و هوشنگ در اثر پرتاب سنگی و برخورد دو سنگ به هم جرقه آتش را به وجود میآورد که با آن به مقابله با مار سیاه و دُژَم برمیخیزد.
چنین نگرشی رواج در آئین زرتشتی نیز پیدا کرده است وگرنه که زرتشتیان به عنوان مؤمنان موحد هیچگاه آتشپرست و مشرک نبوده و نیستند و از نگاه آنها آتش فرزند اهورامزدا و نشانه برتری و نشانه وحدانیت خداوند در مقابل سیاهی و ستم اهریمن است که یکی از مظاهر خدای یگانه محسوب میشود.
ـ اگر خواسته باشیم برای چهارشنبهسوری مابه ازای داستانی و نمایشی برگرفته از وقایع تاریخی در نظر بگیریم، مهمترین این روایتها چیست؟
درباره پیدایش چهارشنبهسوری داستانهای متعددی را ذکر میکنند اما معروفترین آنها گذر سیاوش از آتش است که نشان از پاکمنشی و پاکدستی این جوان اساطیری ایرانی دارد، سیاوش برای اثبات پاکدستی و پاکتنی خود و اینکه هیچگاه نظر سوئی نسبت به سودابه نداشته است دل به آتش آزمون میزند و از این آتش نیز سربلند گذر میکند.
گویا آتشی که در دوزخ نیز از آن یاد میشود از همین جنس باشد، آتشی که تنها دامن فرد گنهکار را میگیرد و این فرد بیگناه است که میتواند با فلاح و رستگاری در کمال مصونیت از آن گذر کند و واهمهای از سوخته شدن و فنا نداشته باشد.
ـ نقلهای دیگری که میتوان آن را منشأ پیدایش تاریخی آئین چهارشنبهسوری دانست، چیست؟
در ایران باستان 12 ماه داشتیم همچون شرایط کنونی با این تفاوت که هر ماه 30 روز بود و اینگونه نبود که برخی از ماههای سال 31 روز باشد، در نتیجه 360 روز برای یک سال محاسبه میشد که تا رسیدن به 365 روز و گردش کامل یکبار زمین به دور خورشید 5 روز فاصله داشتیم، ایرانیان این 5 روز پایانی سال را «بهیجک» میگفتند که بعدها اعراب نام «خمسه مستسرقه» را روی آن گذاشتند که البته عبارت «پنجه دزدک» نیز به آن اطلاق میشد؛ آغاز این 5 روز پایانی سال مصادف با شب چهارشنبه آخر سال بود و ایرانیان اعتقاد داشتند که ارواح اجداد پاکشان که اصطلاحاً به آنها «فَروَهَر» گفته میشد که البته فروهر مصطلحتر است به سمت خانههایی که از آنجا عروج کردهاند بازمیگردند، لذا هر خانواده وظیفه خود میدانست برای راهنمایی و هدایت ارواح مرده خود بر روی بام خانه آتشی را به علامت نشانه و مسیریاب برافروزد. معمولاً چنین ضیافتی با تدارکات دیگری نیز همراه بود و به طور مثال هفت سینی حاوی مقادیر زیادی خشکبار در نظر گرفته میشد که به نوعی پذیرایی و تکریم از ارواح اجداد پاکی بود که میهمان خانه و خانوادهیشان بودند، البته باید بگویم که این هفت سینی مقوله متفاوت از سفره هفت سین ایرانی است که به مناسبت ایام نوروز در هر خانهای پهن میشود و شاید رایج شدن آجیل شب چهارشنبهسوری به عنوان یکی از اقلام پذیرایی این شب منشأیی مانند این هفت سینی خشکبار داشته باشد. معمولاً هم پس از پایان این 5 روز تحت عنوان بهیجک و یا خمسه مستسرقه، هنگامه عید و نوروز فرا میرسید که ایرانیان آن را جشن میگرفتند.
ـ این مطلبی که عنوان شد به شکل کلی ماهیت شرکآمیز بودن چهارشنبهسوری را مردود میسازد، اینطور نیست؟
قطعاً همینطور است، از مجموع توضیحات مختصری که ذیل عبارت آئین چهارشنبهسوری آن هم مستند بر برخی منابع تاریخی و فرهنگی در این مقال اشاره شد، انصافاً کدامیک رگه و بویی از آئینی شرکآلود، غیرخدایی و غیر اخلاقی دارد؟ تمام آنچه که گفته شد به ویژه این مورد اخیر نشان از یک باور توحیدی و اعتقاد راسخ به معاد و زندگی جاوید پس از مرگ دارد لذا همانطور که اشاره کردم تمام آئینها و مناسک انسانی به جهت فطری و ذاتی بود ماهیتی غیرخدایی ندارند مگر آنکه خلاف آن ثابت شود و در طول قرنها و سالهای متمادی از اصالت و حقیقت ذاتی خود فاصله فاحشی بگیرد.
ـ قبول دارید آنچه که ما امروز از آئین چهارشنبه سوری شاهد آن هستیم به دلیل برخی عوارض از اصالت خود فاصله گرفته است؟
به طور حتم همینگونه است، بیشمار رسم و رسوم فرهنگی و سنتی برآمده از همان باور اعتقادی و ملی ویژه این آئین وجود دارد که کمتر خانوادهای در شرایط کنونی پایبند به آن است و متأسفانه سیطره فرهنگ غربی این آئین را تبدیل به یک پدیدهای کرده است که پوسته ظاهری آن به مثابه رویدادی نابه هنجار میماند که تنها به جهت تخلیه برخی هیجانات زودگذر منجر به بروز رفتارهایی غیراخلاقی و غیرانسانی میشود که جز سلب آسایش و آرامش از مردم چیز دیگری در پی نخواهد داشت که امیدوارم با انجام مجموعه فعالیتهای فرهنگی شرایطی پدید آید که این آئین با همان اصالت گذشته پابرجا باقی بماند؛ آئینی که میتواند موجب همدلی، نوعدوستی و اتحاد میان جوامع بشری شود.
گفتوگو از امیر سجاد دبیریان
انتهای پیام