به گزارش ایکنا از کهگیلویه و بویراحمد، فرهنگ غنی و پربار استان كهگيلويه و بويراحمد با تغذيه از سه سرچشمه پربار فرهنگی، يعنی فرهنگ انسان ساز اسلام، فرهنگ چند هزار ساله آريایی و فرهنگ بومی منطقه و بهره مند از سه پشتوانه اساسی؛ يعنی زندگی عشايری، زندگی روستایی و زندگی شهر نشينی سرشار از آداب و رسوم و باورهای نامكتوب و نامدون است كه درك بعضی از اين باورها و اعتقادات برای مردمی غير از جامعه استان ميسر نيست .
فرهنگ استان کهگیلویه و بویراحمد دايرهالمعارف اصيل و پاكی از خرده فرهنگهای ايرانی و اسلامی است كه با ترتيبی زيبا و دلفريب اين عناصر در كنار هم قرار گرفتهاند؛ به گونه ای كه در كمتر استان يا منطقهای میتوان چنين چشمه بكر و زلالی از معارف و فرهنگ ايران اسلامی را بدون غل و غش و با هم زيستی مثال زدنی، در كنار هم ديد .
فرهنگ استان کهگیلویه و بویراحمد همچون ديار بكر و محصور استان، در ميان ديوارهای كوهستانی بكر و روشن مانده و هرگونه تأثر و فرهنگ پذيری از ساير استانها چون وصله ناهمگونی بر پيكره آن نمایان است.
هويت بومی استان کهگیلویه و بویراحمد دارای يك سری ويژگیهای ذهنی همچون آگاهی جمعی و اراده بومی و ... است كه اين عوامل همواره ثابت بوده و در همه حال هويتهای جمعی مشترك دارند .
در كنار اين عوامل، يك سری عوامل پويا و عينی همچون گويش مشترك ( لری ) ميراث مشترك فرهنگی، تاريخی و جغرافيا و زيست بوم مكانی مشترك، ساختار اقتصادی و شيوههای توليدی مشابه و ... نيز دخيل بوده كه به صورت منفرد با تركيبی سازه يا تركيبی به نام هويت بومی را ساختهاند .
زيست بوم مشترك
طبعاً انسان برخاسته از خاك دلبسته خاك میشود. در اثر دلبستگیهای افراد يك نقطه جغرافيایی ميان آنان همبستگی و احساس مشتركی پيدا میشود كه حاضر هستند در راه حفظ آن منطقه يا سرزمين هرگونه وفاداری از خود بروز دهند.
وضعيت منحصر به فرد اين استان با داشتن وضعيت سرزمينی خاص، وجود نمادهای ويژه چون كوه دنا به عنوان سمبل استقامت و دليری، قشلاق، ييلاق مردم عشاير و ... موجب شده تا اين بخش ايران زمين به عنوان زيست بوم مشرك گروهی از لرها و بعضی از عشاير ترك به نام كهگيلويه و بويراحمد محسوب شود .
گويش مشترك
گويش لری به عنوان يكی از بازماندههای زبان پهلوی ميانه يا پارسی دری به لحاظ بكر ماندن اين منطقه و محفوظ ماندن نسبی آن از فرهنگهای ديگر در اين استان تقريباً دست نخورده و منحصر به فرد باقی مانده است .
ميراث مشترك تاريخی
طی قرون گذشته تاريخ نگاری از استان كهگيلويه و بويراحمد صورت نگرفته و در هر دورهای اين منطقه جزئی از مناطق ديگر يا به صورت منفك بوده است .
مردم اين سرزمين در طول زيستن در كنار هم صاحب ميراث مشترك تاريخی شده و در كنار هم با دشمنان خود جنگيدهاند و رنجها، دردها، شادیها و خاطرات مشتركی دارند .
بدون شك ظهور اسطورهها، اشعار محلی و حماسی، آداب و رسوم و سنتهای مردم اين استان متأثر از جنگها و مبارزات مردم اين استان عليه سپاه اسكندر مقدونی در زمان سلسله هخامنشی عليه سپاه تيمور، ارتش پهلوی اول و دوم بوده است .
شرح دلاوریهای مردم اين استان كه نسبت به جمعيت آن در بين همه استانهای كشور بالاترين تعداد رزمنده و شهيد را در زمان دفاع هشت ساله داشت به نوبه خود حاكی از توجه به حفظ ميراث گران بهای خصلتهای مشترك مردم كه به تسليم ناپذيری در مقابل زور و ستم مشهورند بود .
نژاد مشترك
اهالي لر اين استان كه درصد بالایی از جمعيت آن را تشكيل میدهند بر حسب قراين تاريخی، متعلق به نژاد آريایی و قوم پارس هستند.
هر چند هيچ قوم و نژادی در زمان حاضر نمی تواند ادعای اصيل يا خالص بودن از خود داشته باشد، ولی روی هم رفته با تكيه بر اينكه لرها خود با يك گويش خاص تكلم نموده، در كنار هم جنگيده، با هم زندگی مشترك داشته و جزء در زمان حال كه با اقوام ديگر ايرانی خويشاوندی داشته، اساسا خويشاوندی بین آنها به صورت بسته بوده است می توان به هم نژادی آنان در شكل دهی هويت بومی و قومی آنان توجه داشت .
دين و مذهب مشترك
صد در صد مردم اين استان مسلمان و شيعه اثنی عشری هستند و به طور عمده تحت تأثير جاذبههای دين جان بخش اسلام شدهاند .
به هر حال رفتار دينی مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در گرامی داشت اعياد اسلامی، عزاداری سالار شهيدان(ع) تكيه اساسی بر حرمت ويژه روزهای وفات ائمه ( ممنوعيت ازدواج )، نام گذاری فرزندان به نام بزرگان دين و ائمه اطهار (علیهم السلام) و ... همه نشانه عمق تعصب و ارادت خاص اين مردم به اسلام، شعائر و آئينها و دستورات آن است كه در شكل بخشيدن به هويت دينی و قومی آنان اثرگذار بوده است .
ميراث مشترك فرهنگی
فرهنگ غنی كهگيلويه و بويراحمد با تغذيه شدن از چهار سرچشمه فرهنگی يعنی فرهنگ بومی منطقه، فرهنگ انسان ساز اسلام، فرهنگ چند هزار ساله آريایی و فرهنگ ايرانی (براساس چهار شرط نيازمندی، مطلوبيت، كارایی و قابليت اجرا ) و بهره مندی از سه پشتوانه اساسی؛ يعني زندگی عشايری، زندگی روستایی و زندگی شهرنشينی سرشار از آداب و رسوم، سنن و باورهای مكتوب و نامدون است كه درك بعضی از اين باورها و اعتقادات برای مردم غير بومی ميسر نيست. آداب، رسوم و اعتقادات خاص مردم استان كهگيلويه و بويراحمد كه متأثر از متغيرهای عمده اسلام، سرزمين، فرهنگ های ديگر، اقليم و ساختار جغرافيایی ويژه اين استان بوده تبیین کننده شكل خاصی از خرده فرهنگ درون مردم اين استان است .
آداب و رسوم عزاداری بر مردگان
در مرگ افراد عادی طایفه، سوگواری نسبتا ساده است و معمولا افراد طوائف همسایه و خانواده و فامیل نزدیک مرده شرکت دارند و این عده بنا بر سنت محلی بر مزار متوفی جمع میشوند و شیون و زاری میکنند و پس از برپایی مراسم هفتمین و پذیرایی مختصر از شرکت کنندگان و فاتحه خوانی، مراسم سوگواری به پایان می رسد.
البته در مراسم مرگ یا قتل یکی از خوانین ایلات یا نزدیکان و وابستگان آنان مخصوصا افراد جوان و تازه داماد، عزاداری تشریفات مفصل دارد و مردم ایلات باید همه اعم از زن و مرد و پیر و جوان از هر تیره و طایفه در آن شرکت و عزاداری کنند و روز مرگ بر مزار مرده حاضر شوند.
هر گروه از عزاداران چند راس اسب یا مادیان را با لباسهای رنگین زنانه نو پوشانده و به اصطلاح محلی « کتل » می کنند و پیشاپیش حرکت می دهند و مردان در حالی که شال عزا به گردن انداخته و یخههایشان باز است، در پشت صف، زنانی که مویه کنان و چهره خراشان فریاد و شیون می کنند، مورد استقبال کسانی که بر سر مزار ایستاده و منتظر ورود سوگواران ایل هستند، قرار میگیرند.
زنان و بستگان نزدیک و درجی یک متوفی ضمن خراشیدن گونه و خونین کردن چهره خود، «پلهای » جلو گیسوان خود را ببرند و سر را ژولیده نگه میدارند.
همچنین زنان کنیز و خدمه و دختران و عروسان خان و وابستگان دیگر هم مکلف به اجرای همین رسوم بودند.
در مراسم عزاداری، گروه مردان و زنان طوایف به طور ماتم زده و شیون کنان پشت «کتل» اسبی که لباسها و جنگ افزارها و مدال و نشانههای دولتی متوفی را حمل می کند حرکت کرده، خاک بر سر کنان و مویه کنان، با فریاد «آقا آقا، برار برار» نسبت به خانواده عزادار ابراز همدردی میکنند.
این مراسم هر روز بر سر مزار خان متوفی تا مدت یک هفته ادامه دارد بعد از یک هفته بنا بر سنت محلی، مراسم گروهی فاتحه خوانی است و هر طایفه دسته دسته به خانه پسر ارشد خان یا برادر او که معمولاا به عنوان خان جدید شناخته می شود، می آیند و هدایایی از قبیل چند راس گوسفند یا روغن و پول و برنج همراه آورده تقدیم می کردند.
این هدایا در حقیقت نوعی کمک مرسوم برای رسم فاتحه خوانی است و هنوز هم معمول است، پس از هفته و برچیده شدن جلسات ختم و پذیرایی آن مردان سرشناس یا وابستگان ایلی به منظور نشان دادن علاقه مندی خود به خان و حفظ سنت ایلی جامه سیاه می پوشیدند و در نوروز طی مراسمی لباس سیاه را از تن در میآورند.
رسم است که برای آمرزش مردگان از پنجمین تا هفتمین روز به عید نوروز مانده خانواده های سوگوار شیر برنج، حلوای خرما، پلو و گوشت می پزند و خانه به خانه تقسیم می کنند و آن را «خیرات نیمه برات » میگویند، تقسیم پختنیها از سوی افراد خردسال انجام می شود و فاتحه خوانی و آمرزش طلبی از مقاصد این کار است .
از شب اول فوت مردگان، چراغی بر مزار مردگان روشن می کنند و تا شب هفته ادامه دارد، احتمالا این آئین، سنتی بازمانده از روزگار زرتشت است؛ چرا که آنها با بر افروختن آتش یا روشن کردن چراغ بر مزار معتقد بودند روان های پلید یا «انگره مینو» از کنار مردگان دور می شود.
در گذشته رسم بر این بود که قبل از فرا رسیدن سال نو بازماندگان کسی که در آن سال فوت کرده، به منظور یادبود و شادی روح متوفی، ضیافتی بر پا میکردند و افراد خانواده و سایر مردم روستاهای اطراف در آن شرکت میکردند.
پس از صرف ناهار یا شام و قرائت فاتحه و سر سلامتی دادن جهت بازماندگان مرده، جلسه ختم می شود که این رسم را «سال مردگان» میگویند این مراسم برای یادبود علاوه بر دیگر مخارجی است که در هفته و چهلم مردگان صورت می پذیرد.
روز گذشته بر طبق سنت به جای مانده از گذشتگان، فضای آرامستانهای کهگیلویه و بویراحمد حزن انگیزتر از همیشه بود.
در این سنت دیرینه مردم بر مزار عزیزان از دست رفته خود حضور پیدا میکنند و بر مزار آنها به یاد روزهای گذشته هفت سین پهن کرده و با گریه، بی تابی و دعا برای آمرزش از دست رفتگان این روز را می گذرانند و با دلی سبک به استقبال بهار و فصل رویش می روند.
مردم استان کهگیلویه و بویراحمد مانند مردم بسیاری از مناطق کشور میخواهند که درگذشتگان خود را در جشن سال نو سهیم کنند، رسمی زیبا که عزیزان سفر کرده خود را از یاد نمی برند.
اقوام همراه با یکدیگر این رسم را برگزار می کنند و پس از بازگشت به منازل خود از انواع شیرینی ها و حلواهای محلی برای شادی روح عزیزان سفر کرده خود خیرات می دهند.
در این روز برخی از اقوام نزدیک با خرید لباس و پارچههای رنگارنگ به دیدار خانوادههای داغدار میروند تا رخت سیاه و عزای آنان را از تن خارج و در فصل رویش غم و اندوه را از خانه این عزیزان دور کنند.
منبع: شبستان
انتهای پیام