به گزارش ایکنا؛ آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا، استاد برجسته اخلاق به شرح بخشهایی از دعای بیست و سوم صحیفه سجادیه پرداخت که در ادامه مشروح سخنان ایشان از نظر میگذرد:
در دعای بیست و سوم امام سجاد(ع)، جملاتی وجود دارد از این قبیل که امام(ع)، عافیت میخواست و به ما یاد میداد که از خدا عافیت دنیا و عقبی بخواهیم، تا اینجا که یکسری از حوائج دیگر را نیز از خداوند میخواهد.
امام(ع) میفرماید: «اللَّهُمَّ وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِالْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ»، خدایا به من احسان و تفضل کن که حج و عمره نصیبم شود، در اینجا نکاتی وجود دارد که باید بدان توجه داشت، در ادامه میفرماید: «وَ زِيَارَةِ قَبْرِ رَسُولِكَ» و بر من منت بگذار تا قبر رسول خودت را هم زیارت کنم و بعد از این جمله، دو جمله وجود دارد که مستقل از یکدیگر هستند، اما کنار یکدیگر آمدهاند، میفرماید: «صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ رَحْمَتُكَ وَ بَرَكَاتُكَ عَلَيْه»، صلوات تو بر پیامبر(ص) و رحمت و برکات تو بر او. البته سید در ریاض السالکین میگوید در بسیاری از نسخ مستفیضه که اعتبارشان ثابت شده اینگونه است که بعد از صلوات، لفظ علیه آمده و بعد از برکات هم لفظ علیه وجود دارد.
پس در اینجا دو جمله است، چون اگر کسی این دو جمله را متوجه نشود، ممکن است اشتباه کند، امام سجاد(ع) میفرماید خدایا، زیارت قبر رسول خودت را نصیب من کن و «صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ رَحْمَتُكَ وَ بَرَكَاتُكَ عَلَيْه» تا اینجا که میفرماید «وَ عَلَى آلِه»، یعنی صلوات و رحمت و برکات تو بر فرزندانش باد، این که بعضیها صلوات را ناقص میفرستند، در روایت داریم که این کار ممنوع است، اما با این حال توجه نمیکنند، مگر چه میشود که بگویید صلی الله علیه و آله، برخی از فرق صلوات را ناقص میگویند، البته این را هم در کتب دیدهام که را تا قرن پنجم، این حرفها کم بوده و بعدا رایج شده است.
اما یک جمله دیگر این جا است که امام سجاد(ع) میفرماید که «وَ آلِ رَسُولِكَ عَلَيْهِمُ السَّلَام»، سؤال اینجا است که با توجه به این که قبل از این جمله «آل» را آورد، اما چرا مجددا گفته است «آل رسولک»؟ عبارت «علی آله» که روشن است، اما «آل رسولک» در واقع عطف به قبر است، یعنی زیارت قبر رسول خودت و زیارت قبر آل رسولت را نصیبم فرما، لذا اینجا عطف است.
امام(ع) در ادامه دارد که «أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَام»، همیشه و مادامی که مرا نگه داشتی، در این سال و در هر سالی؛ ابد یعنی زمان طولانی، همچنین که میگوییم «ابداً»، به این دلیل است که ظرف است و منصوب میشود. چنان که همیشه میگوییم «جئت یومَ الجمعه» و یوم در این عبارت منصوب میشود.
اما نکتهای که وجود دارد این است که ظرف یا جار و مجرور، به فعل یا شبه فعل متعلق میشود محل تعلق میخواهد، در اینجا نیز لفظ «ابدا» به عبارت «اُمْنُن»، متعلق شده است. به این معنا که تا هستم این منت را بر من بگذار، برخی هم گفتهاند که محل تعلق «ابدا»، به سلام است، یعنی همیشه، سلام بر اینها باد، اما این قول ضعیف است و محل تعلق همان «اُمْنُن» است بدین معنا که این منت را همیشه بگذار.
اما در مورد این عبارات روایاتی وارد شده است که باید بدانها توجه داشت، سید در ریاض السالکین میفرماید «و لمّا كان من المستحبّات المؤكّدة أن يختم الحاجّ حجّه بالورود إلى المدينة المشرّفة، لزيارة النبيّ صلّى اللّه عليه و آله و زيارة أهل بيته سلام اللّه عليهم أجمعين ...»، چون از مستحبات موکد این است که حاجی زیارتش را به ورود به مدینه و زیارت پیامبر(ص) و اهل بیتش(ع) ختم کند. در ثواب حج و عمره نیز به قدری روایت وارد شده است که خارج است، از جمله این که روایت داریم که رسول خدا(ص) فرمود: «الْحَجُّ ثَوَابُهُ الْجَنَّةُ وَ الْعُمْرَةُ كَفَّارَةُ كُلِّ ذَنْبٍ»، ثواب حج بهشت و ثواب عمره کفاره گناهان است.
اما در حدیث دیگری به صورت مستفیض از رسول خدا(ص) وارد شده است گه حضرت فرمودند: «مَنْ حَجَّ وَ لَمْ يَزُرْنِي فَقَدْ جَفَانِي»، هرکس حج به جا آوردهام من را زیارت نکند به من جفا کرده است. البته پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نیاز ندارند که ما آنها را زیارت کنیم، بلکه چون آنها مهربان و رئوف هستند که «بِالْمُؤْمِنينَ رَؤُفٌ رَحيمٌ» از این جهت است.
در روایتی هم دارد که راوی از امام صادق(ع) سؤال میپرسد که «مَا لِمَنْ زَارَ أَحَداً مِنْكُم»، اگر یکی از شماها را زیارت کند چه فضیلتی دارد؟ امام صادق(ع) فرمود «قَالَ كَمَنْ زَارَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ»، هیچ فرقی ندارد، هرکس یکی از ما را زیارت کند، مثل این است که پیامبر(ص) را زیارت کرده است.
امیرالمومنین(ع)، جان و نفس پیامبر(ص) است، در منابع اصلی اهل تسنن وارد شده است و قریب به این مضامین است که عبدالله بن احمد حنبل که فرد ملایی هم بوده و کتاب رجالی دارد میگوید، یک روز از پدرم پرسیدم که «سالته من افضل الصحابه»، البته این عبارت را دو جور خواندهاند، یکی این که، از با فضیلتترین صحابی پرسیدم و یک جور هم به صورت سؤالی خوانده شده است و لفظ «من» با کسر «میم» است، به این معنا که چه کسی با فضیلتترین صحابی است؟ احمد اسم تعدادی را برده است، اما نامی از امام علی(ع) نمیبرد، عبدالله میگوید به احمد گفتم چطور از علی(ع) اسم نبردی؟ در پاسخ گفت علی صحابی نیست، تعجب کردم از این که پدرم احمد، بگوید که علی(ع) صحابی نیست، احمد گفت، علی نفس پیامبر(ص) و جان او است، تو از صحابه پرسیدی اما علی(ع) جان پیامبر(ص) است.
خطیب بغدادی نیز در تاریخش دارد که همین عبدالله پسر احمد میگوید که من پیش پدرم بودم، گروهی وارد شدند بر حضور ایشان، میگوید در مورد خلفا زیاد حرف زدند، البته داخل پرانتز این را هم بگویم که یکی از عذابهای الیم این است که در کنار آدم پر چانه قرار بگیرم، اما ادامه نقل این که خلاصه عبدالله بن احمد حنبل میگوید، پدرم سرش را پایین انداخت و در بحث نیز شرکت نکرد. «اطرق» که در روایت آمده یعنی کسی که سرش را به زیر اندازد.
سرش را پایین انداخت و دخالتی نکرد، یک بار اینها اسم علی(ع) را بردند که خلافت او چطور بود و ... ، عبدالله میگوید اینجا بود که پدرم بلند شد و نشست و گفت، ای مردم، صحبت علی(ع) و خلافت را کردید؟ این جمله جاودانهای است که البته به جرج جرداق مسیحی نسبت دادهاند، در حالی که حرف برای احمد بن حنبل است و جرج جرداق آن را نقل کرده است که احمد بن حنبل گفت «ان الخلافه لم تزین علیا» خلافت علی(ع) را زینت نداد، علی کمبودی نداشت «بل علی زین الخلافه»، بلکه علی بود که خلافت را زینت داد.
اینها جان پیامبر(ص) هستند، کربلا بروید و زیارت کنید، پیامبر(ص) را زیارت کردهاید، از امام رضا(ع) هم روایت داریم که فرمود «إِنَّ لِكُلِّ إِمَامٍ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِه»، هر امامی عهدی بر گردن شیعیانشان و اولیائشان دارد و آن این که «إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الْأَدَاءِ زِيَارَةَ قُبُورِهِم» از نشانههای این که، این وفای به عهد کامل شود این است که قبرهای اینها را زیارت کند.
ان شاألله که ما نیز حال زیارت داشته باشیم، برخیها در مشاهد مشرفه ساکن میشوند اما زیارت نمیکنند و یادشان میرود که البته قساوت قلب میآرود، هر کسی صلاحیت ندارد در اماکن مشرفه ساکن شود، آدمهای با ظرفیت باید باشند.
اما کرامتی از امام خمینی(ره) میدانم که بالاترین کرامت است، کرامات دو جور است، کرامات عامه و کرامات خاصه، کرامات عامه این است که همه آن را میفهمند مانند این که کسی دستی میکشد و بیماری شفا میگیرد، اما کرامت خاصه را همه متوجه نمیشوند، برخی هم گفتهاند کرامات عامه حتی مالیات دارد و کرامات خاصه مالیات هم ندارد. در واقع کرامت خاصه مالیات هم ندارد و فقط خود محبوب از آن با خبر شده است، کرامت عامه هم برای محبوب است، اما کرامت خاصه را فقط محبوب متوجه میشود و آفرین و تحسین آن از محبوب است و مالیات هم ندارد، ضمن این که کرامت خاصه را خیلیها متوجه نمیشوند.
الآن مردم توقع دارند که علمای ما دست بزنند به مریضی و او خوب شود، اما نمیدانند بین اینها و محبوبشان چه چیزهایی است که اصلا کسی نمیداند، یک عالمی که در سیاست و ... نبود و عرصات محشر را میدید و حرف میزند و خانهای 50 متری داشت میگفت در نجف همسایه امام راحل(ره) بودم، میگفت 15 سال این مرد بزرگ صبحها به حرم امام علی(ع) مشرف میشد و هر روز حال او مانند کسی بود که سفر اولش باشد. این اعظم کرامات است و شفا دادن مار گزیده که پیش او چیزی نیست.
در نتیجه این زیارتهایی که میکنید دقت داشته باشید، برخیها این استعداد را که ساکن اماکن متبرکه باشند، ندارند. شیخ شهید در یکی از کتبش میگوید و حتی متعرض شدند که آدمهایی که استعداد مجاورت در امکان متبرکه را ندارند، اصلا مجاور نشوند، آیت الله بهجت(ره)، در قم بودند و هر روز هم به حرم مشرف میشدند، آیت الله مرعشی میفرمود شصت سال است که زائر دختر موسی بن جعفر(علیهما السلام) هستم. این احوال را همه پیدا نمیکنند و شوخی نیست. لذا هر کدام از اینها را که زیارت کنید، پیامبر(ص) را زیارت کردهاید؛ چراکه در این زمینه حدیث صحیح داریم، البته که پیامبر بالاتر از ائمه(ع) است، اما قضیه به گونهای است که اینها هم جان پیامبر(ص) هستند.
یادآور میشود، این سخنان شب گذشته از شبکه چهارم سیما پخش شد.
انتهای پیام