محمد گلریز، خواننده سرودهای انقلابی در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره فضای حاکم بر موسیقی پاپ اظهار کرد: مرجع ما در هنر همیشه میبایست بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری باشد، البته هر یک از ما برای خود اندیشههایی داریم، اما الگو را باید نظر بزرگان قرار دهیم. با این توضیح رهبر فرزانه انقلاب همیشه پیرامون خطری که هنر این سرزمین را تهدید میکند در سخنرانیهای متعدد به آن اشاره داشتهاند، اما نمیدانم چرا هنوز ما در عالم هنر راه را به بیراهه میرویم؟
وی افزود: گواه بارز این ادعا را (بیراه رفتن هنر) میتوان در عرصه موسیقی به خوبی مشاهده کرد، زیرا به نظرم این چیزی که امروز به اسم موسیقی پاپ شاهدش هستیم، کپی از کارهای غربی است. نکته تاسفآورتر اینکه این کپیبرداری به شکل خوبی نیز انجام نشده، بلکه ساختاری سخیف دارد! برای همین هم دلالهای هنری موسیقی را عرصهای برای مالاندوزی خود در نظر گرفتهاند.
این خواننده سرودهای انقلابی تاکید کرد: در حوزه موسیقی پاپ، توجیهی از سوی مسئولان هنری رایج شده که به نظرم خطاست. آن بهانه این است که توجه و بها دادن به شکل سخیف موسیقی پاپ به این دلیل است که جوانان به سمت موسیقی لسآنجلسی تمایل پیدا نکنند! این مطلب به هیچ وجه منطقی نیست، چون نمیشود هجمه فرهنگی را با از خود باختگی فرهنگی جبران کرد. در حقیقت باید بگویم آن کاری که موسیقی لسآنجلسی با موسیقی ما کرد، امروز در داخل کشور به وسیله خودیها انجام میشود!
گلریز اعلام کرد: وضعیت موجود من را یاد یکی از سخنان حضرت امام(ره) میاندازد. ایشان در سخنی فرموده بودند؛ شیطان کاری ندارد که فرد مورد نظرش استاد دانشگاه است یا هنرمند، او تنها به فکر فریب است. با این سخن باید بگویم مسئولان فرهنگی ما امروز بازی خوردهاند، برای همین هم در عرصه هنر به ویژه موسیقی ما به چنین جایگاه سخیفی رسیدهایم. وضعیت پیش آمده در شرایطی است که ما ظرفیت بسیار بالایی برای جذب مخاطب داریم که از آن استفاده نمیکنیم. برای مثال به سریال «یوسف پیامبر (ع)» را مثال میزنم. این کار در جهان مخاطبان بسیاری را جذب خود کرد. این اتفاق خوب در سریالهای دیگری چون «مختارنامه» یا «امام علی (ع)» نیز رخ داد، اما متاسفانه ما چشم خود را به روی داشتههای خودمان بستهایم.
وی متذکر شد: نقدی که از مسئولان میکنم به این معنا نیست که آنها آگاهانه چنین کاری را انجام میدهند، زیرا ممکن است از روی ناآگاهی چنین عملی را انجام دهند، اما این مسئله هیچ فرقی در اصل ماجرا ندارد، زیرا ناآگاهی توجیه بدتر از گناه است، چون وقتی فردی مسئول هنری میشود، باید به اهمیت کاری که انجام میدهد واقف باشد و راه ثواب را از ناثواب تشخیص دهد. مطلب دیگر اینکه مسئول ناآگاه قادر است با گوش دادن به فرمایشات مقام معظم رهبری که دائم از خطر جنگ نرم حرف میزنند، دقیقتر پیرامون اتفاقات پیرامون خود بیندیشد، ولی باز هم میبینیم همان اشتباهات فرهنگی در هنر این سرزمین رخ میدهد!
این هنرمند در پاسخ به این سوال که چرا مردم از چنین موسیقیهایی استقبال میکنند؟ گفت: جنگ نرم همین است. زیرا برای اینکه در حوزه فرهنگ اتفاقی صورت گیرد، اولین قدم این است که ذائقه مردم تغییر کند. این مسئله هم اکنون رخ داده و ما شاهد هستیم چگونه از این قبیل موسیقیها استقبال میشود، حتی اگر کمی موشکافانه بخواهیم موضوع را بررسی کنیم میبینیم فرزندان و خانواده برخی از مسئولان فرهنگی نیز در حریم شخصی خود مخاطب موسیقیهای بیارزش هستند!
وی راهکار رهایی از معضل فرهنگی موجود در عرصه موسیقی را چنین توصیف کرد: برای اینکه از وضعیت پیش آمده رهایی یابیم، باید فراخوانی ملی دهیم تا جوانانی که علاقمند به هنر انقلابی هستند جذب شده تا با حمایت از آنها در دراز مدت نتیجه مطلوب نیز حاصل شود. این اتفاق نیز کاملاً قابل دستیابی است. برای نمونه من از جشنواره فیلم مردمی عمار نام میبرم که با حمایت خود از کارهای ارزشی، اتفاقات خوبی را در هنر این سرزمین رقم زده است. این رخداد انتطار میرود در همه بخشها رخ دهد. تنها کافیست که از هنر انقلابی حمایت لازم صورت گیرد.
گلریز متذکر شد: به باور من ما قادریم از کلام خدا حتی در هنر موسیقی نیز سود بریم. این اتفاق را ما در عرصه تواشیح به خوبی شاهدش هستیم، پس چرا نباید در تمامی بخشهای هنر از آن بهره بریم.
وی در پاسخ به پرسش پایانی مبنی بر اینکه آیا روش هنرمندانی چون حامد زمانی میتواند الگویی برای توجه به هنر انقلابی در عرصه موسیقی باشد؟ چنین توضیح داد: متاسفانه فکر میکنم وی نیز ناخودآگاه از مسیر درست فاصله گرفته، چون نمیشود تنها با اتکا به این که شعر انقلابی است آن کار را اثر انقلابی نامید، زیرا برای یک اثر هنر نحوه نمایش و اجرا نیز اهمیت دارد. این اتفاق در کارهای اخیر این هنرمند انقلابی به شکل خوبی انجام نمیشود. درحقیقت ظاهر و قالب همان شکل غربی است، تنها شعر فرق دارد. این رویکرد هم به نظر هیچگاه نتیجه لازم را در بر نخواهد داشت، چون هدف وسیله را توجیه نمیکند.
گفتوگو از داود کنشلو
انتهای پیام