ای علی، شمه ای واگو از آنچه دیده ای
کد خبر: 3702544
تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۳

ای علی، شمه ای واگو از آنچه دیده ای

گروه اجتماعی _ای علی بزرگ که دنیا را کسی بهتر و دقیق تر از تو نشناخت به ما بیاموز که باید آماده سفر به سرای دیگر شد و دل از دنیا و تمنای ریاست و شهوتِ شهرت شست و راه را برای جوانان باز کرد.

به گزارش ایکنا از اصفهان، در یادداشتی به قلم داريوش اسماعیلی، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان آمده است:

ای علی! ای بزرگ‌مرد که امروز به نام تو، روز مرد نام گرفته است، به مردان ما بیاموز که مردان را به مردانگی می‌شناسند و نه مردانگی را به مردان؛ مردانگی را در لحظات سخت به بوته آزمایش می‌برند تا صف نامردان را جدا کنند. مردی یک ادعاست و مردانگی آزمون آن و قوی‌ترین معیار آن خودِ تویی، آن‌گاه که ابوذر را به تبعید می‌فرستند، تنها این تویی که سکوت سیاه ظلم را می‌شکنی و به بدرقه این صحابی صریح و صادق رسول(ص) می‌شتابی تا نشان دهی که با او همراهی و او را تنها نگذارده‌ای، حتی اگر همه را گرد سکوت و ترس و مصلحت اندیشی فراگرفته باشد.

و به زنان‌مان بیاموز که زن بودن یک نقش و مسئولیت است؛ جلوه خالقیت خداوندی است؛ « پرتو حق است آن معشوق نیست / خالق است او گوئیا مخلوق نیست». مسئولیتی است که خداوند بر دوشش گذارده است و این مسئولیت اضافی و نقش‌هایی که بر آن بار می‌شود چون مادری و همسری و ... مکمل نقش اصلی انسانی اوست و نباید با آن متزاحم تلقی شود. علی(ع)، شخصیت انسانی و مستقل همسرش را به همان اندازه مسئولیت‌ها و نقش‌های مختص زن بودنش به‌رسمیت می‌شناخت و پاس می‌داشت و در این تفکیک نقش‌ها و مسئولیت‌ها، هیچ‌گاه گوهر هم‌تراز انسانی او را نادیده نینگاشت و خطاب و مراوده‌اش با او حتی پس از مرگش و در فراقش نیز از همین زاویه قابل فهم و درک می‌شود. آیا آنان که تاکیدشان تنها بر بخش جنسیت خویش است، حال حتی بر تفوق این جنس، خود را در زندان نقش، گرفتار نکرده و گوهر انسانی خویش را به فراموشی نسپرده‌اند؟ 

ای علی؛ به زنان مان و به مردان‌مان بیاموز که قبل از زن بودن و مرد بودن، انسان‌اند و نگاه و رفتارشان با خود و جنس مقابل‌شان باید بر این اساس تنظیم شود.

و به فرزندان‌مان بیاموز که در کودکی نیز می‌توان انتخابگر بود و دل به حقیقت سپرد آن چنان که او در ده سالگی اولین ایمان آورنده آخرین دین خداوند شد. کودکی فرصت معصوم زندگی است، تو این فرصت پاک و تکرار نشدنی و زودگذر را خوب می‌شناختی، شنیده‌ایم که چگونه چهار دست و پا کودکان را بر پشت می‌نشاندی و با صدای گوسفند آنها را شاد می‌کردی و هیچ در قید و بند جایگاه و موقعیتت نبودی. این معصومیت پاک را به ما نیز بیاموز.

و به جوانان‌مان بیاموز که فرصت‌ها چون ابرها در گذرند و فرصت جوانی، فرصت خودسازی و تلاش و کار است، آن را به بطالت نگذرانیم.«خودسازی» مفهومی که گویی به تدریج از ادبیات ما رخت بربسته است و جایش را به تفریح و سرگرمی سپرده و نتیجه‌اش شده است همین که می‌بینیم.

و به پیران‌مان بیاموز که زندگی ادامه دارد و هیچ‌گاه مسئولیت‌های‌مان بازنشسته نمی‌شوند، اما قرار نیست ما چسبندگی‌مان به دنیا و پست‌ها و موقعیت‌ها را پشت آن پنهان کنیم.

ای علی بزرگ که دنیا را کسی بهتر و دقیق‌تر از تو نشناخت، به ما بیاموز که باید آماده سفر به سرای دیگر شد و دل از دنیا و تمنای ریاست و شهوتِ شهرت شست و راه را برای جوانان باز کرد.

ای علی (ع) به روحانیون‌مان بیاموز که هرچند دین و مکتب برای رشد انسان آمده است و باید از آنها برای سعادت و بهروزی او استخراج و استفاده کرد، اما جز آن وظیفه دیگری نیز بر دوش ماست، وظیفه غبار روبی از بارگاه متبرک دین و ضریح مقدس آن؛ وظیفه احیا تفکر دینی؛ آن را اجنبی و بیگانه تلقی نکنیم. 

و به روشنفکران‌مان اهمیت حفظ جایگاه قدسیت قرآن را به عنوان سرمنشا اصلی هدایت انسان‌ها بیاموز. بیاموز که قرآن و وحی چراغ روشنی است که نور آن هیچ‌گاه به خاموشی نمی‌گراید و  ریشه و اساس حقیقت و گنجینه قدر و اندازه هستی است، هندسه‌ای بی‌بدیل و الهی که رمز گشایش مفاهیم بلندش در دست راسخون در علم در دست خاندان پاک توست، تویی که دروازه شهر دانایی و علم پیام‌آور وحی هستی ای بزرگ به روشنفکران‌مان بیاموز که گرچه قرآن از لب پیغمبر است اما «مطلق آن آوازها از شه بود/ گرچه از حلقوم عبدالله بود»

ای علی، به ما در وقت قدرت داشتن بیاموز که حقیقت را قربانی قدرت نکنیم که این درس فقط از تو آموختنی است که قدرت در دستانت اسیر بود و تو بر آن امیر. تویی که حتی در وقت بیرون بودنت از قدرت همچنان بر حقیقت تکیه داشتی و قدرتت را از آن می‌گرفتی و هیچ‌گاه به دریوزگی نامی و نانی عزت خویش را نفروختی و حق با تو و تو با حق ممزوج و جدا ناشدنی بودید.

ای علی؛ تو به اصلاح‌طلبان‌مان بیاموز که برای اصلاح باید به اصول محکم و مقدس متمسک بود. 

و به اصول‌گرایان‌مان بیاموز که اصلاح هم یک اصل است به همان اهمیت و تقدس سایر اصول.

و به حاکمان و مسئولان‌مان عهدنامه‌ای را که به مالک نوشته بودی دوباره بنویس. بی‌پرده بگویم سخت به آن محتاجند.

و به همه و همه ما دوباره از مکر و حیله‌های دنیا بگو که سخت به آن آلوده شده‌ایم و سخت‌تر به آن چسبیده‌ایم و در تار و پود مکرهایش گرفتاریم. علی جان ما را ببخش ما پیروان خوبی برایت نبوده ایم. ما را ببخش...

captcha