به گزارش ایکنا ــ کانال تلگرامی «استاد فاطمینیا» با انتشار بخشی از یک سخنرانی ایشان، مردم را از توهین به دیگری منع میکند، زیرا بر اساس حدیثی از امام علی(ع) خداوند ولی خود را در میان مردم مخفی میکند.
در این فایل ویدئو فاطمینیا میگوید: اولیای خدا در همین مردم هستند امیرالمومنین علی(ع) فرمود خدا چهار چیز را در چهار چیز مخفی کرده است، از جمله آنکه ولی خود را در مردم مخفی کرده است. از اینرو به کسی بیاحترامی نکن یک وقت دیدی که ولی خداست. حالا در خیابان راه میروی، ممکن است کسی جلوی تو بپیچد، توهین و اهانت نکن ممکن است ولی خدا باشد. ممکن است کسی پایتان را لگد کند و شما بیاحترامی بکنید. این کار را نکنید.
اهمیت تحلیل فاطمینیا را میتوان در پیوند با برخی از آیات قرآن در نظر گرفت. خداوند در بخشی از آیه 13 سوره حجرات میفرمایند: «...إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ: در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بىترديد خداوند داناى آگاه است». علامه طباطبائی(ره) در تفسیر المیزان و بیان این آیه را نهی از مسخره کردن یکدیگر و عیبجویی و بدزبانی کردن عنوان کردهاند که در راستای توضیح آیتالله فاطمینیاست.
علامه طباطبائی(ره) در خصوص فراز ذکر شده از قرآن میگوید: مردم از اين جهت كه مردمند همه با هم برابرند، و هيچ اختلاف و فضيلتى در بين آنان نيست، و كسى بر ديگرى برترى ندارد، و اختلافى كه در خلقت آنان ديده مىشود كه شعبه شعبه و قبيله قبيله هستند تنها به اين منظور در بين آنان به وجود آمده كه يكديگر را بشناسند، تا اجتماعى كه در بينشان منعقد شده نظام بپذيرد، و ائتلاف در بينشان تمام گردد، چون اگر شناسايى نباشد، نه پاى تعاون در كار مىآيد و نه ائتلاف، پس غرض از اختلافى كه در بشر قرار داده شده اين است، نه اينكه به يكديگر تفاخر كنند، يكى به نسب خود ببالد، يكى به سفيدى پوستش فخر بفروشد، و يكى به خاطر همين امتيازات موهوم، ديگران را در بند بندگى خود بكشد، و يكى ديگرى را استخدام كند، و يكى بر ديگرى استعلا و بزرگى بفروشد، و در نتيجه كار بشر به اينجا برسد كه فسادش ترى و خشكى عالم را پر كند، و حرث و نسل را نابود نموده، همان اجتماعى كه دواى دردش بود، درد بى درمانش شود. در اين جمله مىخواهد امتيازى را كه در بين آنان بايد باشد بيان كند، اما نه امتياز موهوم، امتيازى كه نزد خدا امتياز است، و حقيقتا كرامت و امتياز است. اين فطرت و جبلت در هر انسانى است كه به دنبال كمالى مىگردد كه با داشتن آن از ديگران ممتاز شود، و در بين اقران خود داراى شرافت و كرامتى خاص گردد. و از آنجايى كه عامه مردم دلبستگيشان به زندگى مادى دنيا است قهرا اين امتياز و كرامت را در همان مزاياى زندگى دنيا، يعنى در مال و جمال و حسب و نسب و امثال آن جستجو مىكنند، و همه تلاش و توان خود را در طلب و به دست آوردن آن به كار مىگيرند، تا با آن به ديگران فخر بفروشند، و بلندى و سرورى كسب كنند. در حالى كه اين گونه مزايا، مزيتهاى موهوم و خالى از حقيقت است، و ذرهاى از شرف و كرامت به آنان نمىدهد، و او را تا مرحله شقاوت و هلاكت ساقط مىكند. آن مزيتى كه مزيت حقيقى است و آدمى را بالا مىبرد، و به سعادت حقيقيش كه همان زندگى طيبه و ابدى در جوار رحمت پروردگار است مىرساند، عبارت است از تقوى و پرواى از خدا.
پیوند مضاعف این فراز قرآنی با بحث ولایت را باید در نسبت ولی و تقوا دانست. بر اساس آیه 63 سوره یونس، اولیا الهی از تقوای الهی مستمرند. از اینرو معنای حدیث در پرتو آیات الهی معنای روشنتری خواهد گرفت.