کرامت یا قدرت؛ غایت بعثت انبیاء چیست/ بازخوانی معنای روایت تتمیم مکارم
کد خبر: 3706230
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۳

کرامت یا قدرت؛ غایت بعثت انبیاء چیست/ بازخوانی معنای روایت تتمیم مکارم

گروه اندیشه ــ در مجموعه آیات و روایات اهداف متعددی برای بعثت پیامبران و به‌ویژه رسول اکرم(ص) بیان شده است که برخی در حکم مقدمه یا ذیل دلیل دیگر هستند؛ حال سؤال اینجاست که آیا با تشکیل حکومت و قدرت غرض نهایی بعثت حاصل می‌شود یا اینکه مقدمات کار برای تربیت و کرامت انسان آماده شده است؟

کرامت یا قدرت؛ غایت بعثت انبیاء چیست/ بازخوانی معنای روایت تتمیم مکارم
به گزارش ایکنا؛ اخیرا درباره روایت «انّی بُعِثتُ لِاُتَمّمَ مَکارِمَ الاخلاق» که به روایت تتمیم مشهور است برچسب جعل و ساختگی زده شده و بیان شده که «شاید گروهی - در طول این مدت - تلاش داشته‌اند که طوری تبلیغ کنند و طوری از دین و رسول خدا(ص) برای ما حرف بزنند که وقتی نام پیامبر(ص) را می‌شنویم به یاد مهربانی‌های او بیفتیم نه به یاد قدرتمندی او، به یاد اخلاق فردی او بیفتیم نه به یاد حاکمیت سیاسی‌ای که او دنبال می‌کرد».

طرح این ادعا یعنی این روایت زمینه توطئه‌ای بوده است که تلاش داشته اخلاق را بر سیاست بچرباند و هدف بعثت را که همان حاکمیت سیاسی و قدرت است تحت‌الشعاع قرار دهد. برای ارزیابی این ادعا ابتدا باید وضعیت سندی و پیشینه تاریخی این روایت را بررسی و سپس با عرضه بر آیات و روایات و عقل صحت و سقم آن را سنجید. این روایت به همراه روایات مشابه، مجموعا ده مرتبه در کتب حدیثی شیعه نقل شده که ۶ سند آن به شکل مرسل (بدون سند) است و در ۴ روایت دیگر به شکل مسند است؛ در دسته اخیر نیز در وثاقت راویان یا انتساب کتاب به مؤلف ضعف‌هایی به چشم می‌خورد که از اعتبار سندی حدیث می‌کاهد.

با بررسی پیشینه این روایات مشخص می‌شود که نخستین‌بار توسط طبرسی در مجمع‌البیان(ج۱۰/ص۵۰۰)، مکارم‌الاخلاق(ج۱/ص۸) نقل شده است و سایر کتب روایی آن را از مجمع‌البیان یا مکارم‌الاخلاق نقل کرده‌اند یا به مصدری ارجاع نداده‌اند؛ با توجه به مسلک روایی شیخ طبرسی می‌توان پیش‌بینی کرد که او از منابع اهل سنت اخذ کرده باشد. قدیمی‌ترین مسند روایی این حدیث در اهل سنت از السنن الکبری بیهقی(ج ۱۰/ص۳۲۳) است که صدر سند آن ابوهریره بیان شده است که برای شیعه قائل اعتبار نیست.

روایات مشابه که بدون واژه «تتمیم»، یا «تمام» تنها به بحث مکارم اخلاق و بعثت تصریح دارند در کتب قدیمی‌تر از مجمع‌البیان همچون فقه‌الرضا(ع) و یا امالی شیخ طوسی از حیث اسناد حدیثی ضعف‌هایی دیده می‌شود. اما به طور کلی می‌توان گفت که محدثان شیعه همچون علامه مجلسى، محدث نورى و ... آن را پذیرفته‌اند و شاید بتوان گفت که این روایت در کنار روایات مشابه در درجه اخبار «مستفیض» قرار می‌گیرد، اما باز باید در نظر داشت که شهرت این روایت بین اصحاب ائمه(ع) نیست بلکه در بین محدثان شیعه است.

با توجه به وجود مجموعه روایات در شیعه و سنی و احادیثی که مصادیق مکارم اخلاق ذکر کرده‌اند می‌توان گفت که قدر متیقن دلالت این روایات وجود رابطه جدی میان بعثت پیامبر (ص) و مکارم اخلاق است.

البته بررسی این روایت صرفا با ارزیابی سندی تمام نمی‌شود؛ زیرا بررسی صحت و اعتبار یک حدیث نیازمند دو فحص درونی و بیرونی است؛ فحص درونی که دو جزء بررسی سندی و محتوایی دارد و فحص بیرونی که با نقد حدیث با منابع بیرونی مانند آیات قرآن، سایر احادیث، تاریخ و عقل صورت می‌گیرد. هرچند در دوره متاخر و به‌ویژه در زمینه احکام فقهی پذیرش حدیث صرفا با سند صحیح و متصل صورت می‌گیرد، ولی با کاربست این مسئله درباره تمام روایات، ذخایر معرفتی بسیار از حیّز انتفاع ساقط می‌شوند که بی‌شک بسیاری از آن‌ها مورد پذیرش هستند.

از این‌رو محتوای یک حدیث می‌تواند به عللی چون غنای محتوایی، داشتن مؤیدات قرآنی و روایی و شهرت زیاد حتی بدون داشتن سند صحیح نیز پذیرش شود. اگرچه از منظر قرآن کریم رسول اکرم(ص) بر خلق عظیم (قلم/۴) رفتار می‌کرد و اگر نرم‌خوی و مهربان نبود در ابلاغ رسالت موفق نمی‌شد (آل عمران/۱۵۹)، اما پرسش اصلی از انگیزه اصلی بعثت پیامبر(ص) است.

در بررسی محتوایی، قدم نخست فهم حدیث و معنای واژگان آن است. «انّما» در معنای حصر حقیقى یا نسبی است و «بعث» در اینجا همان معنای ارسال و مبعوث شدن به نبوت را می‌رساند؛ «تتمیم» به معناى تمام است؛ یعنی اثر شى‌ء وقتى ظاهر مى‌شود که تمام اجزا کنار یکدیگر قرار گیرند و هر چیزى به‌تنهایى اثر مطلوب را ندارد؛ به عنوان مثال قرآن کریم در توصیف روزه می‌فرماید که آنرا تا شب به اتمام برسانید. لام در «لاتمم» یا به معنای غایت یا تعلیل است که احتمال دوم اظهر است.

«اخلاق» نیز سلسله صفاتی است که در نفس و روح انسان، ثابت و ریشه‌دار است و منشأ صدور افعال پسندیده و ناپسند است. مکارم نیز در معنای بزرگوارى و کرامت است و تعبیر «مکارم الاخلاق» که در اصل «الاخلاق المکارم» بوده از حالت وصفی به حالت اضافی تغییر یافته است. «مکارم اخلاق» یعنى اوصاف اخلاقى که باعث کرامت نفس انسانى می‌شود؛ به بیان دیگر در بین محاسن اخلاقی، اوصافی مدنظر است که موجب کرامت شود. امیرمؤمنان(ع) می‌فرمایند: «ذَلِّلُوا أَخْلَاقَکُمْ بِالْمَحَاسِنِ وَ قَوِّدُوهَا إِلَى الْمَکَارِمِ؛ اخلاق خود را با محاسن رام سازید و به سوى مکارم بکشانید»؛ بنابراین محسنات اخلاقی مقدمه‌ای برای مکارم اخلاقی است.

با توجه به نکات پیش‌گفته روایت بدین شکل ترجمه می‌شود که «من مبعوث نشدم مگر براى تمام کردن مکارم اخلاق». حال اگر «انما» بر حصر حقیقی باشد تنها هدف بعثت پیامبر اتمام اخلاق است و اگر بر معنای حصر نسبی و اضافی باشد یعنی بزرگترین یا یکی از مهم‌ترین اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص) اتمام مکارم اخلاق است. همچنین اگر لام غایت باشد معنا این می‌شود که من مبعوث شدم که در غایت مکارم اخلاق در جامعه یا در درون افراد تمام شود.

در اهداف بعثت انبیاء در قرآن کریم آیات متعددی مطرح شده است؛ به عنوان نمونه در آیات متعددی به عبادت خدای یگانه و توحید به عنوان هدف بعثت مکرر اشاره شده است(بقره/۲۱؛ نساء/۳۶؛ مائده/۷۲ و ۷۱؛ هود/۵۰، ۶۱ و ۸۴؛ نحل/۳۶؛ حج/۷۷؛ مؤمنون/۲۳ و ۳۲؛ نمل/۴۵؛ عنکبوت/۱۶ و ۳۶)؛ از باب نمونه می‌توان به آیات اشاره می‌شود: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ»(اعراف/۵۹) و «وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُوداً قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرُهُ»(اعراف/۶۵).
 
آیاتی نیز به تعلیم و تزکیه به عنوان اهداف بعثت اشاره دارد؛ به عنوان نمونه در سوره جمعه می‌فرماید: «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الاْمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ و یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ» به سه مرحله اشاره تلاوت آیات، تزکیه و تعلیم اشاره دارد. در سوره بقره به مضمون مشابهی اشاره می‌شود: «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُوْمِنِیْنَ اِذْ بَعَثَ فِیْهِمْ رَسُولاً مِنْ اَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیْهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ». یعنی در پرتو تلاوت آیات قرآن، تعلیم و تزکیه صورت گیرد؛ به بیان دیگر دو بال دانش و اخلاق تکمیل می‌گردد. همراهی تزکیه و تعلیم در چهار آیه قرآن به اخلاقی که زائیده علم است و علمی که در پرتو اخلاق رشد یافته اشاره دارد.

آیاتی نیز به اقامه عدل و قسط به عنوان یکی از اهداف بعثت پیامبران اشاره رفته است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»(حدید/۲۵) و «وَ قُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن کِتَابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ»(شوری/۱۵). «فبعث اللّه النّبیّین مبشّرین ومنذرین وأنزل معهم الکتب بالحقّ لیحکم بین النّاس فیما اختلفوا فیه»(بقره/۲۱۳). طبیعی است که یکی از لوازم ایجاد قسط و امر به عدل در جامعه تشکیل حکومت است و در سایه طاغوت و حکومت جائر شکل نمی‌گیرد.

امیرمؤمنان(ع) در خطبه نخست نهج‌البلاغه می‌فرماید: «فَبَعَثَ فِیهِمْ رُسُلَهُ وَ وَاتَرَ إِلَیْهِمْ أَنْبِیَاءَهُ لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ وَ یُذَکِّرُوهُمْ مَنْسِیَّ نِعْمَتِهِ وَ یَحْتَجُّوا عَلَیْهِمْ بِالتَّبْلِیغِ وَ یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ وَ یُرُوهُمْ آیَاتِ الْمَقْدِرَةِ؛ پس خداوند رسولانش را بر انگیخت، و پیامبرانش را به دنبال هم به سوى آنان گسیل داشت، تا اداى عهد فطرت الهى را از مردم بخواهند، و نعمتهاى فراموش شده او را به یادشان آرند و با ارائه دلایل بر آنان اتمام حجت کنند، و نیروهاى پنهان عقول آنان را بر انگیزانند، و نشانه‌هاى الهى را به آنان بنمایانند»(نهج‌البلاغه، خطبه 1).

در این خطبه حضرت به پنج حکمت بعثت انبیاء اشاره می‌فرمایند: نخست مطالبه پیمان فطرت و بازگشت به فطرت توحیدى، دوم یادآوری نعمت‌های فراموش شده الهى، سوم اتمام حجت با احتجاج از طریق استدلالات عقلى و تعلیمات آسمانى و چهارم آشکارسازی گنجینه‌هاى دانشی که در درون انسان‌ها نهاده شده است. اگر این کار‌ها صورت نگیرد، غفلت و تعلیمات غلط انسان‌ها را در ورطه گناهان و آلودگی‌هاى اخلاقى مى‌افکند. هدف آخر نیز نشان دادن آیات الهى از سوى پیامبران است.

البته در مجموعه آیات و روایات می‌توان اهداف دیگری را نیز تفکیک و بیان کرد. با تدبر و بررسی این اهداف و روابط فیمابین می‌توان آن‌ها را از حیث غایت به اهداف مقدماتی(عملیاتی)، میانی و نهایی تقسیم کرد؛ به عنوان نمونه تلاوت آیات به عنوان اهداف مقدماتی، اقامه عدل و حکومت به عنوان اهداف میانی و عبادت موحدانه و خالصانه خداوند که کمال و سعادت انسان را در پی دارد به عنوان اهداف غایی مطرح کرد.

باید بررسی کرد که کدام یک از این اهداف به عنوان زمینه‌ساز و مقدمه برای هدف دیگر می‌تواند باشد و کدام هدف بر اهداف دیگر حکومت دارد. حال سؤال اینجاست که آیا تشکیل حکومت و قدرت هدف از بعثت انبیا بوده است؟ به بیان دیگر هنگامی که نبی حکومت را تشکیل داد غرض نهایی حاصل می‌گردد یا اینکه تازه مقدمات کار برای تربیت انسان آماده شده است؟ آیا غایت تمام درگیری‌های انبیاء الهی بر سر مسائل سیاسی بوده است یا اینکه مبارزه با طاغوت و درگیری با قدرتمندان برای رساندن انسان‌های مومن و موحد به درجات معنوی و تزکیه نفس است؟ آیا انتصاب افراد صالح به عنوان بزرگترین اقدام فرهنگی در جامعه به عنوان هدف نهایی مطرح است؟ مثلا هنگامی که امیرمؤمنان به حکومت رسیدند غرض نهایی حاصل می‌شود یا اینکه فرصت برای تربیت انسان‌ها و تحقق جامعه صالح مهیا می‌شود.

به نظر می‌آید اگرچه بیشتر و نه‌تمام «درگیری انبیاء سرِ مسائل سیاسی بوده و نه سرِ برگزاری کلاس اخلاق»، ولی محصول نهایی و هدف غایی بعثت آن‌ها رشد انسان ساختن انسان‌های متخلق، مهذب و عالم بوده است. یعنی در پشت تمام مبارزه با طاغوتها و سختی‌های پیامبران به‌ویژه رسول اکرم(ص) در راستای رشد و کمال انسان و جامعه و در حکم مقدمه برای آن بوده است. همان گونه خداوند در دو سوره احزاب و ممتحنه فرمود: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»(ممتحنه/6).
 
درباره اهمیت و ضرورت اخلاق در سعادت بشری همین قدر بس که امیرمؤمنان فرمودند: «وْ کُنّا لا نَرْجُو جَنَّةً وَلا نَخْشی نارا وَلا ثَوابا وَلا عِقابا لَکانَ یَنْبَغی لَنا اَنْ نُطالِبَ بِمَکارِمِ الاَْخْلاقِ فَاِنَّها مِمّا تَدُلُّ عَلَی سَبیلِ النَّجاحِ؛ اگر ما امیدی به بهشت و ترسی از دوزخ و انتظار ثواب و عقاب نمی داشتیم، شایسته بود به سراغ فضایل اخلاقی برویم؛ چرا که آنها راهنمای رستگاری هستند»(مستدرک الوسائل، ج2/283).

محمد پارسائیان
captcha