غفلت؛ تکيه‌گاه دنيا پرستان
کد خبر: 3706947
تاریخ انتشار : ۳۰ فروردين ۱۳۹۷ - ۰۵:۵۴

غفلت؛ تکيه‌گاه دنيا پرستان

گروه معارف-نکوهش دنيا و دنيا پرستي به اين معنا نيست که فرد راه رسيدن به سعادت و کمال را در رهبانيت و ترک دنيا و لذت‌هاي آن بداند، بلکه اسلام حضور در ميان مردم، تشکيل خانواده، لذت بردن از لذايذ حلال و مشروع را به انسان توصيه مي‌کند.

به گزارش ایکنا از اصفهان، در یادداشتی به قلم یکی از مخاطبان ایکنا اصفهان آمده است: انسان با تولد و گام نهادن در دنيا، حرکت در مسيري را آغاز مي‌نمايد که مي‌تواند در نهايت او را به سرچشمه کمال رهنمون ساخته يا بالعکس به شقاوت و پستي درآورد. اين نکته انکار ناپذير است که بذر انسانيت در دنيا کاشته مي‌شود، به عبارتي انسان براي رسيدن به مقام انسانيت و به فعليت رساندن اسما الهي که در فطرتش نهادينه گشته، به دنيا نيازمند است و دنيا به عنوان معبري می‌باشد که انسان با به کارگيري شريعت در مقام مظهريت ربوبي الهي قرار مي‌گيرد و خليفه خداوند مي‌شود. قرآن دنيا را بخشي از نظام احسن هستي مي‌داند که مي‌تواند پرورشگاه و کارخانه انسان سازي براي رسيدن به کمال باشد. اما دنيا همان گونه که بسترساز کمال انساني است مي‌تواند مانع اصلي در تربيت انسان باشد و نکته مهم همين مسئله است که چه عاملي باعث مي‌شود دنيايي که سراي زاد و توشه براي آدمي است، می‌تواند مکاني براي غرور و حرص و طمع و گناه شود و نگاه انسان‌ها به آن نگاهي دنيا گرايانه باشد نه دنيا گريز؟
حقيقت غير قابل انکار اين است که دنياي هرکس براساس اعتبارات و اوهام شکل گرفته در ذهن او و نگرش وي به هستي شکل مي‌گيرد، در واقع نوع تفکر و نگرش انسان به هستي باعث مي‌‌شود که فرد يا دنياپرست و غرق در گناه و شقاوت باشد يا دنيا معبري براي تربيت و کمال او شود. آنچه گريبان انسان امروز را گرفته است و عاملي براي رواج گناه و ظلم و خشونت و هزاران فاجعه ديگر در جهان شده، طاعوني است به نام دنيا پرستي؛ همان عاملي که هزاران بار توسط قرآن و ائمه گوشزد شده و خطرات آن بيان شده است.
انسان امروز آن چنان غرق در لذايذ دنيوي است که به جاي نگاه ابزاري به دنيا، نگاهي دنيامدارانه را جايگزين نموده و چون دنيا پرستي راس همه گناهان و خطاها است، انجام گناه براي او هر روز ساده تر از گذشته مي‌گردد، تا آن جا که دين را وسيله‌اي براي رسيدن به اهداف نامشروع خود مي‌کند. تمايل ذاتي انسان به لذت‌هاي دنيوي در طول تاريخ همواره وجود داشته است، اما آن چه امروز مشاهده مي‌شود، چيزي فراتر از تمايل است و علاقه انسان به دنيا به حد پرستش رسيده است. تغيير در نوع زندگي انسان‌ها، پيشرفت علم، اختراع ابزار و آسان شدن زندگي که به دنبال پيشرفت‌هاي بشر در دوره مدرنيسم به وجود آمد، موجب شد انسان بيش از پيش غرق در زندگي دنيوي شده و تحت تاثير آموزه‌هاي پوچ مدرنيسم از فناپذيري دنيا و زندگي اخروي غافل گردد. به جرات مي‌توان گفت دنيا پرستي رهاوردي است که مدرنيسم براي انسان امروز به ارمغان آورد و نتيجه آن چيزي جز ظلم و خشونت موجود در جهان امروز نيست. مدرنيسم غفلت را جايگزين آگاهي و ذهن تاريک را جايگزين ذهن روشن ساخت و همين غفلت تکيه گاهي براي انسان شد تا دنيا براي او هدف باشد، نه وسيله‌اي براي نيل به اهداف والاتر.
سرگرم شدن انسان به لذت‌هاي دنيوي در دوره مدرنيسم و تاثير تفکرات انديشمندان آن موجب دور شدن افراد از تدبر در آيات الهي شد و اين دور شدن آغازي بود براي غفلت از حقايق و اهداف آفرينش و همين غفلت و بي خبري از ياد خدا، ارکان سعادت انسان را ويران می‌سازد و تمام امکانات و استعدادهاي خدادادي را بر باد مي‌دهد. در واقع خطر غفلت براي زندگي انسان بيش از چيزي است که ذهن انسان بتواند آن را تصور کند، غفلت موجب مي‌گردد انسان عقل و انديشه خود را به کار نگيرد و اين امر دنيا دوستي را به بار مي‌آورد و دنيا دوستي عصيان و نافرماني خدا را به همراه دارد و عصيان مقدمه‌اي است براي انجام گناه و گناه عامل شقاوت و پستي انسان مي‌گردد. هر چه عشق به دنيا بيشتر در وجود انسان چيره مي‌گردد، غفلت او از واقعيت‌ها بيشتر مي‌شود، هر چه گناه بيشتري انجام مي‌دهد، سلامت فکر او و قوه تشخيص و ادراک او بيشتر از بين مي‌رود تا جايي که دريچه روح آدمي بر روي حقايق بسته شده و براي رسيدن به لذت‌هاي دنيوي تن به هر ذلتي مي‌دهد.
نکوهش دنيا و دنيا پرستي به اين معنا نيست که فرد راه رسيدن به سعادت و کمال را در رهبانيت و ترک دنيا و لذت‌هاي آن بداند، بلکه اسلام حضور در ميان مردم، تشکيل خانواده، لذت بردن از لذايذ حلال و مشروع را به انسان توصيه مي‌نمايد و آن چه مورد مذمت قرار مي‌گيرد، دلبستگي به دنيا است تا جايي که لذت دنيوي هدف قرار گرفته و او را از معنويات و ياد خدا غافل کند.
دنيا سرايي است با ظرفيت‌هاي کمالي نامحدود براي انسان، اما تنها انسان‌هاي هوشيار و خردمند مي‌توانند از اين ظرفيت‌هاي کمالي استفاده نمايند و در دام هواهاي نفساني و در مسير ولايت ابليس گام برندارند و از سرمايه و فرصت عمر خويش استفاده نمايند. انساني به کمال مي‌رسد که همواره و در هر شرايطي هوشيار باشد که در دنيا دو زمينه و ظرفيت براي او فراهم است: خير و شر و خوبي وبدي؛  تنها راه رهايي انسان امروز از آفت دنيا پرستي تغيير و تصحيح نگرش او به دنيا است. تا زماني که شناختي حقيقي نسبت به دنيا و ماهيت آن براي انسان امروز صورت نگيرد، عملکردها اصلاح نخواهد شد و پرده غفلت مانعي براي رشد و تعالي در جهت کمال انساني خواهد بود.

یادداشت از اعظم شجاعی

انتهای پیام

captcha