خنداندن در سینمای ایران چه قیمتی دارد؟
کد خبر: 3707024
تاریخ انتشار : ۳۱ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۷:۴۵

خنداندن در سینمای ایران چه قیمتی دارد؟

گروه هنر ـ متاسفانه سینمای طنز امروز مسیری را پیش گرفته که تنها خنداندن برای مهم است و اینکه این امر به چه طریقی صورت می‌گیرد کمترین درجه اهمیت را داراست.

خنداندن در سینمای ایران چه قیمیتی دارد؟

«لونه زنبور» چهارمین فیلم سینمایی بروز نیک‌نژاد، کاری متوسط است که توانسته نسبتاً در گیشه فروشی موفق داشته باشد. این فیلم سینمایی از بازی پژمان جمشیدی و محسن کیایی سود می‌برد. درباره این فیلم بنا نداریم به داشته‌ها یا نقاط ضعف آن بپردازیم، بلکه منظور از این یاداشت، رویکردی است که این اواخر، سینماگران ما در آثار طنز به موضوعات اجتماعی دارند.

لونه زنبور قصه دو جوان است که برای پولدار شدن سعی می‌کنند به هر کاری دست زنند، برای همین از انجام هرگونه خلافی نیز پرهیزی ندارند. این قصه تکراری که در فیلم‌های زیادی تا به امروز بیان شده، سعی دارد در شکلی ورای خود به گونه‌ای عمل کند که تماشاگر لحظات خوشی را در سالن بگذراند، اما این‌که این خنده به چه قیمتی می‌خواهد حاصل شود، بحث مورد نظر ما است.

روزگاری در سینمای ایران به ویژه در دهه 60 و 70 فیلم‌های خوبی در حوزه طنز ساخته می‌شود؛ آثاری نظیر «اجاره نشین ها»، «مأموریت» و... از جمله این کارهایی بودند، حتی فیلمی نظیر «میهمان مامان» که در دهه 80 ساخته شد نیز با زبان و گویشی شریف تماشاگر را می‌خنداندند، اما امروز متاسفانه دیگر ما خنداندن به هر قیمتی را ملاک کارهای خود انتخاب کرد‌‌هایم. برای همین در فیلم‌هایی نظیر لونه زنبور از کلمات رکیک به دفعات استفاده می‌شود. این معضل نیز تنها به این فیلم محدود نمی‌شود، بلکه همانطور که پیشتر گفته شد، اکثر آثار طنز ما چنین نقصانی را در خود جای داده است.

در همین رابطه ذکر نکته‌ای را الزامی می‌دانم، آن هم این‌که عموماً فیلم‌های طنز مخاطبش خانواده‌ها هستند. برای همین وقتی چنین کارهایی با گویش‌های رکیک خود در معرض دید کودکان ما قرار می‌گیرند چگونه انتظار داریم فرهنگ‌سازی درست در جامعه شکل گیرد. در همین رابطه یک مسأله وجود دارد که فیلمسازان چنین کارهایی به عنوان دلیل از آن نام می‌برند. آن هم این‌که چنین جملات و کلماتی در جامعه رواج دارد برای همین تصویرگری آن در سینما عاری از اشکال است!

وقتی چنین توجیهی مطرح می‌شود این سؤال در ذهن پیش می‌آید، آیا هدف وسیله را توجیه می‌کند؟ جواب به این سؤال بارها داده شده، اما انگار بسیاری از فیلمسازان ما آن را نشنیده گرفته و باز هم به همان روشی که در پیش گرفته‌اند ادامه می‌دهند. در حقیقت این نکته نادیده گرفته می‌شود که جامعه اسلامی اصلی‌ترین رسالتش در حوزه فرهنگ ترویج اخلاقیات دینی و اسلامی است، برای همین نباید شرایطی فراهم آورد که بی‌اخلاقی در حوزه فرهنگ به امری رایج تبدیل شود.

فیلم سینمایی «مصادره» نیز که توانسته به پرفروش‌ترین فیلم نوروز 97 تبدیل شود نیز از چنین معضلی در امان نیست و کلمات رکیک بارها در آن استفاده می‌شود، حتی در این کارها ما شاهد برخی تصاویر هستیم که نشان دادنش برای سینمای یک کشور اسلامی مناسب نیست، البته عده‌ای ممکن است بگویند این فیلم‌ها را مردم دوست دارند، پس چرا بخواهیم آنها را از داشتن کارهای مورد نظرشان محروم کنیم؟ جواب به این مطلب را باید اینگونه داد. مردم در شرایط فعلی نیازمند خندیدن هستند، برای همین دوست دارند در سالن‌های سینمای لحظات خوشی را سپری کنند تا گوشه‌ای از مشکلاتشان برطرف شود، اما وقتی آنها حق انتخابی ندارند ناچارند به فیلم‌های موجب بسنده کنند.

موضوع دیگری که باید به آن تاکید داشت به نادیده گرفتن برخی ژانرها در سینما مربوط می‌شود. امروز سینمای ما متاسفانه به دو گونه فیلم محدود شده است. یعنی یا فیلم‌های طنز روی پرده می‌رود یا کارهایی که به موضوعات اجتماعی می‌پردازند، هرچند استثناهایی نظیر «به وقت شام» یا «لاتاری» نیز وجود دارد، اما کلیت تولیدات را در بر نمی‌گیرد، برای همین ژانرهای پر مخاطب سینما فراموش شده‌اند. این اتفاق در گذر زمان هیچ دست آورد خوبی به هرماه نخواهد داشت، چون تا مقطعی تماشاگر با کارهای موجود همراهی خواهد کرد، اما بعد از گذشت زمان دیگر آثار موجود نخواهد توانست در جذب تماشاگر موفق باشد. اتفاقی که نابودی سینمای ملی را رقم خواهد زد.

با این توضیحات باید پرسید آیا راهکاری برای رهایی از وضعیت موجود در سینما وجود دارد؟ درباره این سؤال در برنامه‌های مختلف بحث‌های متعددی صورت گرفته است، اما هیچگاه جوابی کامل به آن داده نشده است، چون عموماً دیدگاه‌های شخصی ملاک قرار می‌گیرد، در صورتی‌که سازمان سینمایی باید به عنوان متولی هنر هفتم با سیاست‌های کلی و مدون شرایطی پیش آورد که همه تولیدات سینمایی در سبد سینمای ایران جا گیرد. برای مثال به بحث اکران فیلم‌ها اشاره می‌کنم.

سالیانه در کشور ما فیلم‌های متعددی ساخته می‌شود، حتی می‌توان گفت که تولیدات سینمای ایران بیش از ظرفیت سالن‌های نمایش است. برای همین توصیه می‌شود در گام اول به امر ساخت فیلم دقت نظر کافی شود. این موضوع نیز به هیچ وجه به معنای محدود کردن تولید‌ات نیست، بلکه نوعی حمایت از سینمای ایران محسوب می‌شود، چون اگر فیلم تولیدی امکان نمایش نداشته باشد دیگر ساخت آن چه قدر و بهایی دارد؟

در انتها باید برای بهبود اوضاع در سینمای ایران، شرایطی را فراهم آوریم تا سینماگر برای موفقیت در گیشه یا جشنواره‌های خارجی تنها یک سبک خاص را مدنظر قرار ندهد، بلکه گوناگونی را به عنوان الگو در کارهایش لحاظ کند. این مسأله به نوعی با درجه‌بندی آثار در دهه 60 رخ داد و امروز نیز می‌تواند به نحوی دیگر انجام شود.

به قلم داود کنشلو

انتهای پیام

captcha