آرزویی که به حقیقت پیوست
کد خبر: 3708128
تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۳
برگی از وصیت‌نامه؛

آرزویی که به حقیقت پیوست

گروه جهاد و حماسه ــ در بخشی از وصیت‌نامه شهید مدافع حرم اینانلو آمده است: همیشه آرزو داشتم که روزی بتوانم با نثار خون خودم که بالاترین دارایی مادی‌ام است، ارادت قلبی و عملی خود را به مولا و مقتدایم و امام زمانم به معنای واقعی کلمه عرضه دارم.

رد نشود///

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ شهید مدافع حرم محمد اینانلو متولد ۱۸ فروردین ماه سال ۱۳۶۷ است که در ۲۱ دی ماه ۱۳۹۴ در خان طومان سوریه به شهادت رسید.

وصیت‌نامه این شهید مدافع حرم ابتدا با فرازهایی از زیارت عاشورا آغاز شده است: اَللّهُمَّ ارْزُقْنی شَفاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ.

در ادامه این وصیت‌نامه آمده است: السلام علیک یا زینب، السلام علیک یا بنت امیرالمؤمنین، السلام علیک یا بنت فاطمة‌الزهرا سیدة‌النساء العالمین

در بخش دیگری از این وصیت‌نامه آمده است: اکنون که عرایض این حقیر به سمع عزیزان می‌رسد، قطعا آرزوی دیرین بنده به اجابت درگاه الهی رسیده و فدایی امنیت ناموس اهل بیت(ع) شده‌ام. همیشه آرزو داشتم که روزی بتوانم با نثار خون خودم که بالاترین دارایی مادی‌ام است، ارادت قلبی و عملی خود را به مولا و مقتدایم و امام زمانم به معنای واقعی کلمه عرضه دارم و در این راستا جان ناقابل خود را در حفظ حریم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س) و صیانت از اسلام و ناب محمدی و ائمه اطهار فدا کنم. چراکه عزت و پایداری و غیرت شیعه با خون آغشته بوده و هست و خواهد بود و ما پیرو راه امام شهیدی هستیم که همه هستی خود را در راه خداوند متعال فدا کرد تا راه حق گم نشده و پایدار بماند. پس بنده کیستم که بخواهم جان ناقابل خود را مذائقه کنم و از پروردگار خود سپاسگزارم که بنده را قابل دانست تا دین خود را ادا کنم. حمد و سپاس خداوند یگانه و همین و بس.

در ادامه وصیت‌نامه آمده است: و اما سخنی خطاب به عزیزانم: نخست مادر عزیزتر از جانم؛ مادر عزیزم از تو ممنونم بابت شیرپاکی که از شیره پاکی که از شیره وجودت به من دادی تا پایه‌گذار آن شود که امام و مولایم به فضل الهی بنده حقیر را به قربانی بپذیرد. سپاس و سپاس و سپاس و اما پدرعزیزم که جوانی خود را فدا کرد تا به من جوانی و شادابی ببخشد، پدرعزیز از تو سپاسگزارم بابت لقمه‌ای که سر سفره آوردی، لقمه‌ای که بوی ولایت و ولایتمداری می‌داد؛ چراکه اگر نان پاک و زحمات تو نبود، بنده امروز چنین لیاقتی نصیبم نمی‌شد و از صمیم قلب خوشحالم که مایه افتخار تو شدم و بلکه بدین ترتیب گوشه‌ای از زحمات تو را هرچند ناچیز پاسخ گفته باشم و شک ندارم لحظه لحظه عمرم ابراهیم وار مرا بسان اسماعیل برای چنین روزی پرورش داده بودی و اما همسر مهربان، فداکار و صبورم سپاس بابت همه همراهی‌هایی که در روزهای تلخ و شیرینم داشتی  و شرمنده‌ام که نتوانستم پاسخی در شأن فداکاری‌های تو داشته باشم و اگر همراهی تو نبود بی‌شک پایم در این راه می‌لغزید و گمراه می‌شدم و دختر دلبندم و شیره وجودم حلمای بابا را که مطمئن هستم در آینده مایه افتخارم خواهد بود به الگوپذیری از مادرش دعوت می‌کنم و همه شما را به سید و سالار شهیدان حضرت اباعدالله‌الحسین می‌سپارم و از خداوند متعال می‌خواهم صبری زینبی به شما عطا فرماید و از همه شما حلالیت می‌طلبم.

انتهای پیام

 

captcha