به گزارش ایکنا؛ سید مجتبی حسینی مجتهد علوم دینی در ادامه جلسات شرح صحفه سجادیه به تبیین فرازهای دعای سی و ششم صحیفه پرداخت و در توضیح رابطه علم تجربی و گزارههای وحیانی عنوان کرد: در جلسه گذشته بحثی را مطرح کردم و آن اینکه یکسری پدیدههای طبیعی در اطراف ما وجود دارد که در جای خودش بحثهای کارشناسانه دارد. در کنار حرفهایی که دانشمندان علوم تجربی و زیستی دارند ادیان هم یک مطالبی در این خصوص دارند. در ظاهر این دو نوع گفتار قابل جمع نیستند. اگر کمی دقت شود خواهیم فهمید ظاهرشان از زاویهای که ما فکر میکنیم قابل جمع نیستند؛ اما انسان میتواند این اتفاقات را از زاویه علم تجربی بپذیرد اما از نظرگاه ادیان نوع دیگری به آن نگاه کند.
وی ادامه داد: علوم تجربی خودشان ادعا نمیکنند که ما داریم حقیقت را میگوییم، بلکه اینها یک مدل برای تبیین مسائل تجربی هستند. این مدل میتواند عوض شود؛ چنانکه در طبیعت بشری ما هم یک مدل درست شد. مثلا برای قرنهای پیاپی اگر شخص مریض میشد بر اساس نظریه اخلاط اربعه بیماریاش را مداوا میکردند. بعدا یک گروهی با یافتههای جدید آمدند که اصلا این حرفها را قبول نداشتند. آنها هم بیماران را مداوا میکنند. اینها همه مدل است. نمیشود با این آموزهها با گزارههای وحیانی که در جایگاه قطعی قرار دارند مقابله کنیم.
حسینی اضافه کرد: اینها دو وادی مختلف است که هم عرض هم دارند جلو میروند. ما این مسئله را در تقابل و تنش قرار میدهیم. اگر در قرآن میخوانیم: «إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ؛ مگر كسى كه [از سخن بالاييان] يكباره استراق سمع كند كه شهابى شكافنده از پى او مىتازد (سوره صافات آیه 10)» صحبت از اتفاقات عالم بالاست که آنجا جنسی مانند شهاب ثاقب وجود ندارد؛ اما دارد با بیان شهاب ثاقب مسئله را به ما میگوید.
وی عنوان کرد: حالا امام سجاد(ع) در این دعا به ما میآموزد با هر رعد و برقی با ماورای عالم ارتباط برقرار کنید. ایشان به خداوند متعال عرضه میدارد: «اللَّهُمَّ وَ إِنْ کُنْتَ بَعَثْتَهَا نَقِمَهً وَ أَرْسَلْتَهَا سَخْطَهً فَإِنَّا نَسْتَجِیرُکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ نَبْتَهِلُ إِلَیْکَ فِی سُؤَالِ عَفْوِکَ ؛ اگر این ابر برانگیختهای که ما را بدان عذاب کنی ، یا از سر خشم و سخط فرستادهای ، از خشم و سخط تو به تو پناه میآوریم و به درگاهت زاری میکنیم مگر عفوت را به ما ارزانی داری.»
مجتبی حسینی تاکید کرد: دلیل خواندن نماز آیات این است که میخواهد تو را با همین اتفاق طبیعی به عالم بالا متصل کند. وقتی تو با عالم بالا ارتباط پیدا کردی دیگر نمیترسی و نگرانیت از بین میرود. این انسانی که نماز خوانده است بالا رفته است والا رعد و برق دارد کار خودش را میکند. ما به یک خدایی معتقد هستیم که «بیده الخیر» است پس چرا از این رخدادها بترسیم. آن کسی که به این خدا معتقد نیست رعد و برق برایش به عنوان غضب و بلا آشکار میشود.
وی گفت: ببینید چقدر نگاه عوض میشود. دین آمد انسان را بالا ببرد. ما آمدیم دین را روی زمین آوردیم تا یکسری کارهای زمینی انجام دهیم. نگاه اصلی دین انسان است، وقتی انسان عوض شد نگاههای زمینی عوض میشود. ما این حلقه وسط را از بین بردهایم و خواستیم دین را به کتاب فیزیک تبدیل کنیم. در نتیجه هم فیزیک را خراب کردیم و هم تعالیم دینی را؛ چون از هر دو آنها بیاطلاعیم.
وی ادامه داد: حضرت در ادامه دعا میفرمایند: غضبت را شامل کسی کن که ملحد و بیدین است: «فَمِلْ بِالْغَضَبِ إِلَی الْمُشْرِکِینَ ، وَ أَدِرْ رَحَی نَقِمَتِکَ عَلَی الْمُلْحِدِینَ؛ خشم و سخط خویش بر سر مشرکان بگمار و آسیاب انتقامت را بر سر ملحدان به چرخش آر.» دعای امام سجاد(ع) دارد تو را بالا میبرد. قرار نبوده که امام سجاد(ع) در دعای سی و ششم علوم هواشناسی آموزش بدهد. قرار قرآن و روایات این نیست که به ما فیزیک درس بدهد بلکه آمده است تا ما انسانها را بالا ببرد. خطاب قرآن به قلوب ماست. ما این را رها کردهایم و به جسم بسنده کردهایم.
حسینی در ادامه اظهار کرد: حضرت در ادامه دعا میفرمایند: «اللَّهُمَّ أَذْهِبْ مَحْلَ بِلَادِنَا بِسُقْیَاکَ ، وَ أَخْرِجْ وَحَرَ صُدُورِنَا بِرِزْقِکَ، وَ لَا تَشْغَلْنَا عَنْکَ بِغَیْرِکَ؛ ای خداوند ، باران بفرست و خشکی از زمینهای تشنه ما ببر و به رزقی که ما را ارزانی میداری وسوسه و اضطراب از دل ما بزدای و ما را از خود به دیگری مشغول مدار.» همه این حوادث برای انسانی که موحد است به زمینه ارتباط با خدا تبدیل میشود. امام سجاد(ع) میفرمایند با رزق و روزی غیظ سینههای ما را بگیر. دلهای ما مشغول است و به پیامهای آسمانی پاسخ نمیدهد. هر حادثهای برای من پیش بیاید موجب تقویت ارتباط آسمانی است. در هر زمینهای برای ارتباط با خدا بهانه پیدا میکنم؛ اما این دلیل نیست که مثلا اگر مریض شدم به طبیب مراجعه نکنم.
وی در پایان گفت: امام سجاد(ع) ادامه میدهند: «وَ لَا تَقْطَعْ عَنْ کَافَّتِنَا مَادَّهَ بِرِّکَ ، فَإِنَّ الْغَنِیَّ مَنْ أَغْنَیْتَ؛ ماده فضل و کرم خویش از ما همگان منقطع مفرمای، که غنی کسی است که تواش غنی گردانیده باشی». همین اضطرابی که از رعد و برق در دل ایجاد میشود تو را پرواز میدهد به یک نظام دیگری که این عبارات توحیدی را بیان میکنی. باید توجه داشت که دعا خواندن با دعا کردن فرق میکند. ما دعا میخوانیم اما دعا نمیکنیم لذا فراموش میکنیم چه دعایی کردهایم.
انتهای پیام