تشتت سیاست‌های فرهنگی در سریال‌سازی
کد خبر: 3709364
تاریخ انتشار : ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۷

تشتت سیاست‌های فرهنگی در سریال‌سازی

گروه هنر ــ آن چیزی که ما امروز در سریال‌های شبکه نمایش خانگی می‌بینیم به هیچ‌وجه با سیاست‌های صداوسیما شاهد هستیم هماهنگ نیست؛ اتفاقی که نشان می‌دهد از تشتت سیاست‌های فرهنگی حوزه سریال‌سازی دارد.

سیاست‌های فرهنگی در حوزه سریال‌سازی یکسان نیست!
 
در چند سال اخیر شبکه نمایش خانگی به عنوان سازمانی پر کار، بانی تولید کار‌هایی بوده که برخی از آن‌ها را می‌توان به عنوان شاهکار نام برد و تعدادی دیگر را آثاری که صرفاً برای دستاورد مالی تولید شده‌اند، توصیف کرد؛ البته هر یک از این دو نوع برنامه سازی، الزام تولیدات نمایشی محسوب می‌شود، به شرطی‌که اصولی که اعتقادات ما با آن گره خورده است در آن محفوظ باشد، اما آن چیزی که ما امروز شاهدش هستیم چنین امری را نشان می‌دهد؟

برای تولیدات نمایشی یک سری قواعد و چارچوب تعیین شده که تخطی از آن خلاف قانون است، دستورالعملی که با انحای مختلف در همه جای دنیا وجود دارد، اما در کشور ما هر سازمان برای خود خطوط قرمز خاص خود را دارد. برای مثال سیاست‌هایی که در امر تولید در تلویزیون دنبال می‌شود با تلویزیون یکسان نیست یا آن چیزی که در هنر هفتم پیگیری می‌شود مد نظر شبکه نمایش خانگی قرار نمی‌گیرد. این موضوع نیز به هیچ‌وجه مطلوب نظر نیست و به نوعی موجب گمراهی تماشاگران شده است.

منظور این‌که چگونه یک تماشاگر باید مرزبندی‌ها را در آثار نمایشی دسته‌بندی کند؟ آیا آن چیزی که در سریال «گلشیفته» می‌بینید قابل مقایسه با کار‌هایی است که در تلویزیون دیده می‌شود؟ البته برای این گوناگونی نیز توجیهات متعددی بیان می‌شود. برای مثال، چون شبکه نمایش خانگی از طریق بخش خصوصی تامین بودجه می‌شود باید بدان آزادی بیشتری داد! اما اگر این باور درست است پس یا باید به قوانینی که به صورت سخت‌گیرانه در تلویزیون رخ می‌دهد شک کرد و یا این‌که اصولاً این خطوط را متکی بر باور مسئولان فرهنگی و هنری قلمداد نکرد.

در همین رابطه از روز گذشته، ۵ اردیبهشت ماه، سریالی با عنوان «ساخت ایران ۲» روانه بازار شد. کاری که فصل نخست آن چند سال پیش توسط محمد حسین لطیفی ساخته شده بود و این بار نیز برزو نیک‌نژاد پشت دوربین این کار قرار گرفته تا با استفاده از بازیگران چهره سینمای ایران کاری پرمخاطب را روانه بازار کند. این سریال را در مقام کیفی نمی‌توان با آثار خوبی، چون شهرزاد مقایسه کرد، اما به هر حال این اثر نیز مطمئناً همانند «عاشقانه» با مخاطبان بسیاری مواجه خواهد شد.

در همین رابطه نکته‌ای لازم به ذکر است، آن‌هم این‌که استقبال مردم از چنین آثاری، دلیل بر خوب بودن آن‌ها نیست، چون تماشاگری که دائماً کار‌های بسته تلویزیون را می‌بیند، وقتی با رنگارنگی آثاری، چون ساخت ایران ۲، گلشیفته و عاشقانه مواجه می‌شود ناخودآگاه جذب آن شده و نسبت به آن عکس‌العمل مثبت نشان می‌دهد. با این توضیح می‌خواهیم بررسی کنیم که این تولیدات در کنار وجه سرگرمی چه دست‌آورد فرهنگی دارد که ما بخواهیم از آن به عنوان امتیاز نام ببریم؟ جواب این سوال «هیچ» است، چون متاسفانه چیزی که بخواهیم از آن به عنوان پیام‌رسانی اخلاقی نام برده شود در این کار‌ها وجود ندارد که بخواهیم به آن تکیه کنیم.

در همین رابطه ممکن است، موافقان چنین کارهایی، ادعا کنند که این دست آثار پیامی را در خود دارند که در آموزه‌های اسلامی به رعایت آن تاکید شده است، اما این مسئله تنها ظاهر‌بینی محض است و هیچ‌گونه عمقی در خود ندارد، چون به‌صرف این‌که در یک سریال و فیلمی گفته می‌شود دزدی یا دروغ بد است نمی‌توان آن اثر را یک کار اخلاقی نامید، زیرا راهی که برای بیان این مضمون انتخاب می‌شود نیز در جای خود اهمیت دارد. در حقیقت این گفته می‌خواهد به ما این جمله معروف را یادآور شود که هدف وسیله را توجیه نمی‌کند.

در سریال «ساخت ایران ۲» ما موضوعات مختلفی را می‌بینیم که در فرهنگ ما پسندیده شمرده نمی‌شود، اما در این کار به‌راحتی مطرح می‌شود. در حقیقت می‌بایست گفت: چنین کار‌هایی به نوعی قبح منکر را می‌شکند. این اتفاق هم به هیچ وجه پسندیده نیست. برای مثال رابطه برقرار کردن با دختران نامحرم به گونه‌ای نشان داده می‌شود که آنچنان که باید زشت به نظر نمی‌رسد. این رفتار را در بخش‌های دیگر نیز تکرار شده، بنابراین وقتی در کاری چنین شاخص‌هایی وجود دارد چگونه می‌توان انتظار داشت پیام‌رسانی نهایی شکلی تاثیر گذار داشته باشد.

در کنار کار‌های عمدتاً ضعیفی که در شبکه نمایش خانگی تولید می‌شود و هیچ‌گونه بار ارزشی برای آن نمی‌توان متصور شد استثنا‌هایی نظیر شهرزاد نیز وجود دارد که با گذشت ۳ فصل از پخش آن، هنوز دارای کیفیت بالای هنری است. به‌ویژه در فصل سوم ما به‌نوعی ما شاهد جذاب‌تر شدن درام نیز هستیم. درباره اشارات سیاسی این سریال هم باید گفته که در سینما و تلویزیون ما فیلم‌های بسیاری تولید شده‌اند که به نوعی در آن ظلم و ستم رژیم گذشته مد نظر قرار گرفته، اما عمده آن‌ها کار‌های شعاری و رو هستند، اما نگاهی که شهرزاد به سال‌های نخست حکومت پهلوی دوم دارد به اندازه‌ای دقیق و باور‌پذیر است که تماشاگر آن را پس نزده و با آن ارتباط برقرار می‌کند.

در انتهای این یادداشت باید گفت، اینکه تصور کنیم سیاست‌های فرهنگی می‌تواند در هر سازمانی معیار‌های خود را داشته باشد یک از هم پاشیدگی عیان در حوزه فرهنگ است که در تعبیر رهبر معظم انقلاب به ولنگاری فرهنگی مطمئناً به نفع هیچ‌یک از سازمان‌هایی که در امر تولید فیلم و سریال شرکت دارند، نیست.

گفت‌و‌گو از داود کنشلو

انتهای پیام
captcha