به گزارش ایکنا؛ آیتالله مهدی هادوی تهرانی در ادامه سلسله جلسات تفسیر سوره مبارکه حجرات گفت: در آیه ۱۴ سوره حجرات، خداوند میفرماید «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا»؛ در این تعبیر، مقصود از اعراب عربها نیستند بلکه مقصود بادیهنشینان هستند. خداوند میفرماید که یک جماعتی از اینها گفتند «آمنا» اما ای پیامبر به آنان بگو «قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا»؛ شما هنوز ایمان نیاوردهاید، مسلمان هستید ولی هنوز ایمان به دلهای شما راه پیدا نکرده است.
وی افزود: فرق اسلام با ایمان این است که اسلام به لفظ است و اگر کسی گفت که مسلمان هستم و خدا و نبی اعظم و قرآن را قبول دارم، با همین اظهار مسلمان میشود و احکام مسلمان بر او بار میشود؛ مال و جانش در امان است و به عنوان یک مسلمان با او برخورد میشود، اما ایمان یک امر قلبی است. به همین دلیل قرآن فرمود که هنوز ایمان به قلبهای شما وارد نشده است.
هادوی تهرانی با بیان اینکه مقصود از قلب در قرآن، این عضو صنوبری شکلی که نبض و پالس یا ضربانی دارد نیست، اظهار کرد: قلب یعنی آن مرکز تحولات انسان و به معنای دگرگونی است. این قلب در واقع جان انسان است نه این جسم و این بخش مادی بدن انسان.
وی افزود: بین بدن و روح ما ارتباطی وجود دارد؛ جان انسان با اعضا و جوارح هم ارتباط دارد چون آنها تحت سیطره روح و جان انسان هستند. با بعضی این ارتباط به یک معنایی قویتر است و تأثیرات بیشتری روی او میگذارد و برای بعضی ضعیفتر است؛ لذا در تعبیر «الا من اتی الله بقلب سلیم» هم فرمود که همین قلب یعنی روح را سالم نگه دارید نه آن قلبی که مریض میشود و بیماریها سراغش میآید.
وی ادامه داد: خداوند متعال آیتالله دستغیب (رضوان الله تعالی علیه) را رحمت کند؛ یکی خواسته بود ایشان را معرفی کند، گفته بود که ایشان صاحب گناهان کبیره هستند که منظورش اسم کتابشان بود. ایشان گفته بود که آقا صاحب قلب سلیم هم هستیم، حالا چرا این گناهان کبیره را میگویی! ایشان و اشخاصی مثل ایشان شخصیتهای خیلی بزرگواری هستند که در عالم معنا خیلی شناخته شدهتر از این عالم ظاهر بودهاند و ما از ایشان یک ظاهری میدانیم و در واقع اینها خیلی بالاتر از این حرفها بودهاند.
وی با بیان اینکه از اسلام تا ایمان ذومراتب است، تصریح کرد: یعنی بین اظهار اسلام تا آن تعبیر قرآن مبنی بر دخول ایمان در قلب، مراتب دارد. اباذر هم ایمان داشت، علی ابن ابی طالب(ع) هم ایمان داشت، سلمان هم ایمان داشت؛ اما علی ابن ابیطالب کجا و اباذر کجا... سلمان کجا، اباذر کجا...؛ اینها همه ایمان دارند و پیغمبر هم ایمان داشت. پیغمبر خیلی بالاتر از این است که کسی بتواند به این راحتی بفهمد.
وی افزود: علی ابن ابی طالب در مقابل پیغمبر(ع)، میفرماید «أنا عبدٌ ِمن عَبیدِ محمد صلی الله علیه و آله و سلم». اصلاً تعارف هم نیست. همین «عبد من عبید محمد» بهترین تعریف است؛ یعنی اصلاً پیغمبر کجا و علی ابن ابی طالب کجا؟ علی ابن ابی طالب خیلی بالاست، درست، ولی این کجا و آن کجا...؟!.
هادوی تهرانی تاکید کرد: از ایمان خیلی ضعیف و ناتوان و به تعبیر بعضی روایات، ایمان عاریهای گرفته تا آن ایمانهای خالص و مخلص انبیا و اولیا و ائمه (علیهم السلام) و پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) این راه برای همه باز است منتهی چه کسی مرد این راه باشد مهم است.
وی افزود: مسئولین نظام گاهی اوقات به من میگویند که تو چکار میکنی؟ و میگویم که همان کاری را میکنم که شما وقتی ورشکست میشوید انجام میدهید؛ در قم درس می دهم. بنده از اول اعلام ورشکستگی کردم و در قم درس میدهم.
انتهای پیام