به گزارش ایکنا؛ فارس نوشت: مسجد جابری تهران از جمله مساجد پررونق شهر تهران است که با اجرای برنامه های مختلف و متنوع توانسته بسیاری از مردم منطقه 14 و محله خیابان پیروزی را جذب کند.
اگر نگاهی به برنامههای اغلب مساجد کشور بیاندازیم بیشتر برنامهها به نمازهای یومیه و برخی برنامههای مناسبتی برای اهلبیت(ع) ختم میشود و شاید تنها برنامه قرآنی بیشتر مساجد کشور تلاوت روزانه یک صفحه از قرآن و یا در تعداد محدودی از مساجد جلسه هفتگی قرآن هم برگزار شود.
اما مسجد جابری تنها مسجد کشور است که گام را بسیار فراتر از این نهاده و تلاش مسئولان آن توجه به قرآن و عترت به اندازه و در کنار هم است. از این رو این مسجد به جز اجرای برنامههای مختلف مناسبتی برای اهلبیت(ع) در حرکتی قابل تقدیر اقدام به راهاندازی مرکز تخصصی و شبانهروزی حفظ قرآن کریم کرده و با این اقدام ارزشمند طی چند سال اخیر دهها حافظ کل قرآن از این مسجد تربیت شده و گام در راه قرآن نهادهاند.
حجتالاسلام مختار نوبختی امام جماعت و مدیر مسجد جابری تهران است که با برنامهریزیهایش برای این مکان معنوی به یکی از افراد محبوب محل و مسجد جابری هم به یکی از موفقترین مساجد کشور تبدیل شده است.
برای آشنایی بیشتر با فعالیتهای مسجد جابری دقایقی با حجتالاسلام نوبختی به گفتوگو نشستیم که در ادامه تقدیم میشود.
سلام، در ابتدا کمی از خودتان و اینکه کسوت روحانیت را انتخاب کردید بگویید؟
من متولد 1341 اراک هستم، یک ساله بودم که به همراه خانواده به تهران آمدیم، حدود 14 سال داشتم که برای اولین بار به زیارت امام رضا(ع) مشرف شدم، شنیده بودم که در سفر اول به مشهد هر حاجتی داشته باشید امام رضا(ع) اجابت میکند. من هم از امام رضا(ع) علم خواستم که صلاح اهل بیت(ع) این بود که به راه و طلبگی وارد شوم، البته اجداد ما روحانی بودند و من هم به این راه علاقه داشتم.
البته قبل از اینکه وارد حوزه علمیه شوم، سال 59 به عضویت سپاه درآمدم و به جبهه رفتم و همان زمان در آسایشگاه دیدم یکی از دوستان کتابی میخواند که تا آن روز ندیده بودم، گفتم این چه کتابی است، گفت: این کتاب جامع مقدمات است که مربوط به مدرسه آقای مجتهدی است، با مطالعه کتاب بسیار علاقهمند شدم که مدرسه آقای مجتهدی را از نزدیک ببینم، خلاصه پرسوجو کردم و مدرسه آقای مجتهدی را پیدا کردم و نامنویسی کردم. بعد از ظهرها به مدرسه آقای مجتهدی میرفتم و در طول روز هم در سپاه مشغول بودم، اما در ادامه علاقه بیشتری به درس و بحث پیدا کردم از این رو صبحها به مدرسه علمیه میرفتم و در سپاه نیمه وقت فعالیت میکردم تا اینکه سال 63 از سپاه خارج شدم و به صورت تمام وقت به حوزه علمیه رفتم. نهایتاً در حدود سالهای 68 -69 به عرصه تبلیغ وارد شدم.
حضور شما در مسجد جابری به چه سالی بازمیگردد، آیا از همان سال در مسجد جابری حضور داشتید؟
سال 71 به عنوان امام جماعت مسجد جابری کار خود را آغاز کردم آن زمان مسجد جابری حدود 250 متر فضا داشت که در داخل کوچه بود، پس از مدتی فعالیت تصمیم به گسترش مسجد گرفتم زیرا مسجد برای ادامه فعالیتهایش به توسعه نیاز داشت و در مجموع سال 75 کار نوسازی را آغاز کردیم.
مسجد جابری چه سالی ساخته شده بود؟
این مسجد سال 1323 توسط مرحوم حاج محمدحسن جابری که یکی از مالکان این منطقه بود ساخته شد. وی در زمان کشف حجاب، تنها دخترش کشف حجاب میکند، زیرا گویا دامادش یک سرهنگ بوده. مرحوم جابری از این اتفاق دلگیر میشود و املاکش را وقف این مسجد میکند و برای فرزندش به ارث نمیگذارد.
بنایی که مرحوم جابری ساخته بود تا سال 1344 وجود داشت و در این سال بازسازی شد، تا اینکه سال 1375 ما هم به این نتیجه رسیدیم که مسجد باید توسعه پیدا کند، پس بنای قدیمی را تخریب کردیم و سه ملک کنار خیابان را با کمک خیران خریداری و کار ساخت مسجد را آغاز کردیم. آن زمان با 36 هزار تومان کار را آغاز کردیم که مبلغ بسیار ناچیزی بود و با نصف این پول یک پلاکارد بزرگ 10 متری تهیه کردیم و روی آن نوشتیم «توکلت علیالله».
چرا این جمله را برای آغاز کار انتخاب کردید؟
ما با دست خالی کار نوسازی و گسترش مسجد را آغاز کردیم و تنها پشتوانه ما برای این کار هم موضوع توکل بود، البته بسیاری از بزرگان محل گفتند با این جمله به تنهایی نمیتوانید این کار بزرگ را به سرانجام برسانید. ما کلنگ کار را زدیم و به لطف خدا و با کمک خیران در مدت 4 سال هم املاک جانبی را خریداری کردیم و هم بنای مسجد را به صورت کامل ساختیم. در ساخت این مسجد کرامتها و معجزات زیادی دیدیم که بحث مفصلی دارد. اما به هر حال اگر انسان در این مسیر گام بردارد رحمت الهی شامل حالش خواهد شد. رهبر معظم انقلاب میفرمودند: «من در دوران جبهه حس میکردم که فرماندهی این میدانها را کسی دیگری برعهده دارد». اینجا هم همین بود و از جاهایی کمک میرسید که فکرش را نمیکردیم.
اصولاً در مساجد بیشتر به موضوع عترت میپردازند و قرآن فقط به تلاوت یک صفحه بعد از نماز ختم میشود. اما امروز شاهد هستیم که در مسجد جابری فعالیتهای گستردهای در زمینه قرآن برقرار است آیا از روز اول این دغدغه شما بود؟
من اساساً به دنبال انجام کارهای ماندگار هستم و از روز اول به دنبال این بودم که در کنار برنامههای مختلف در حوزه عترت یک برنامه مستحکم و ماندگار در حوزه قرآن داشته باشیم. طرحهای تابستانی، دورههای آموزشی مختلف و حتی جلسه قرآن راهاندازی کردیم اما هیچ یک از این کارها آن چیزی نبود که به دنبالش بودم حدود 8 سال استاد اخوان اقدم در مسجد کرسی تلاوت داشت اما به هر حال فعالیتها موفق نبود و حتی کرسی تلاوت استاد اخوان تعطیل شد، البته هدف ما از تعطیلی برنامههای قرآنی یک عقبنشینی قهرمانانه برای رونق کار بود از این رو فعالیتهای مختلف را امتحان میکردیم.
چطور به فکر راهاندازی مرکز شبانهروزی حفظ قرآن افتادید؟
یک روز در پیادهرو در حال راه رفتن بودم که یک جوان به نزد من آمد و سلام و علیک کرد و گفت: ما یک مؤسسه قرآنی هستیم و فعالیتهایی در زمینه حفظ قرآن داریم. میتوانیم با شما همکاری داشته باشیم؟ من هم از وی دعوت کردم به مسجد بیاید و با هم صحبت کنیم این جوان آقای شهسوار مدیر روابط عمومی مؤسسه بود.
در ادامه و پس از آشنایی با بیتالاحزان به تحقیق درباره این مؤسسه پرداختم و متوجه شدم فعالیتهای این مؤسسه بسیار منظم و گسترده است و میتوان همکاری بسیار خوبی با آنها داشت.
به هر حال از آنجایی که ما به دنبال یک فعالیت گسترده در حوزه قرآن بودیم و عزیزان بیتالاحزان هم به دنبال داشتن پایگاهی در تهران بودند همکاری ما خیلی سریع شکل گرفت.
آقای شهسوار گویا به برخی از مراکز مشاوره املاک سپرده بود که جایی را برای راهاندازی شعبه مؤسسه کرایه کنند و یکی از بنگاهها هم یک خیر را به آنها معرفی کرده بود و آن خیر که آقای بشیری نام داشت ساختمانی را در اختیار عزیزان قرار داد، البته برای مدت چند سال و به این صورت شعبه شهرری یعنی اولین شعبه مؤسسه در تهران راهاندازی شد.
حدود دو سال بعد صاحب ملک، ساختمانش را طلب کرد من با یک خیر دیگری به نام حاج رضا خشرو تماس گرفتم و ماجرا را برایش بازگو کردم که کمک کند تا شعبه شهرری تعطیل نشود.
وی بعدها برای من تعریف کرد هنگامی که تماس شما قطع شد با خود گفتم: نوبختی به دنبال چه چیزهایی است و چرا از من این درخواست را کرد. اما چند روز بعد یک معامله ملک داشتم و با خود گفتم اگر این کار سر بگیرد یک ملک برای فعالیتهای قرآنی در شهرری تهیه میکنم.
مدتی بعد با من تماس گرفت و ضمن تعریف ماجرا گفت: من میخواهم کمک کنم و به هر حال در همان منطقه و در جای بهتر یک ساختمان خریداری شد و در اختیار ما قرار گرفت، به این صورت شعبه شهرری دوباره کارش از سر گرفته شد.
پس کار را ابتدا از شهرری آغاز کردید؟
بله آن زمان در کنار مسجد هیچ فضایی برای انجام امور قرانی نداشتیم، البته برخی دورهها در مسجد برگزار میشد اما به هر حال ما به دنبال این بودیم که در کنار مسجد جابری هم فعالیت قرآنی گستردهای را دایر کنیم. دو آپارتمان در کنار مسجد بود که از سالها قبل به دنبال خرید آنها بودیم اما مالکش راضی نمیشد. درست در همین حال مالک قصد فروش کرد و ما دو واحد را خریدیم که دیوار به دیوار مسجد است و این کار را به نیت انجام فعالیتهای قرآنی و کردیم و شعبه شماره 2 در اینجا دایر شد و در آن دورههای روخوانی، روانخوانی، حفظ، حفظ تخصصی و مهد قرآنی دایر کردیم.
با فعالیت بیتالاحزان در تهران و رسانهای شدن کارها افراد و گروههای مختلف مردم از ما درخواست داشتند تا در منطقه و محل آنها کار قرآنی کنیم که از جمله می توان به ورامین، دربندسر و جاهای مختلف اشاره کرد. اما دیدیم برای این کار به نیروی انسانی متخصص نیاز است و حافظان و اساتید مؤسسه بیتالاحزان هم اهل تهران نبودند. به این صورت به فکر تربیت نیرو در تهران افتادیم زیرا تهیه مسکن و دیگر هزینهها برای آوردن مربی از شهرستانها بالا بود.
به این ترتیب پیشنهاد دادیم که مؤسسه در تهران مدرسه شبانهروزی دایر کند تا حفاظ مدرسه در ادامه تربیت شوند و به صورت تخصصی شعبات را در تهران دایر کنند.
یعنی شما تصمیم گرفتید از ابتدا حافظ قرآن تربیت کنید و این حفاظ را به عنوان مربی و مدیر ارتقاء دهید؟
بله؛ اما خیلی از دوستان میگفتند: هزینههای راهاندازی مدرسه شبانهروزی بالا است و این امر امکان ندارد. اما ما گفتیم: خدا کریم است و کار را با توکل آغاز کردیم. هنگامی که کار آغاز شد نیروی دریایی سپاه پیشنهاد داد که به ما جا میدهند و ما سایر کارهای مدرسه را انجام دهیم و به این ترتیب فضا برای راهاندازی مدرسه حفظ قرآن تأمین شد.
این اتفاق روحیه ما را بسیار بالا برد و توانستیم مراکز را راهاندازی کنیم اما مدتی کوتاهی از کار مراکز نگذشته بود که فعالیتهای حفظ قرآن خصوصاً در مدرسه برادران با مشکلاتی روبهرو شد و باید به دنبال پیدا کردن فضا برای مدرسه برادران میرفتیم.
تا اینکه تصمیم گرفتیم که مدرسه برادران را به یکی از موقوفات مسجد که حدود 470 متر بود انتقال دهیم. در این فضا قبلاً پیشدبستانی داشتیم و حدود دو سال بود که پیشدبستانی هم تعطیل شده بود و ما به دنبال یک فعالیت دیگر در این موقوفه بودیم. اما با بروز مشکلات برای مدرسه حفظ برادران تصمیم بر آن شد که مدرسه را به آنجا انتقال دهیم.
کارهای مقدماتی راهاندازی مرکز شبانهروزی حفظ قرآن انجام شده بود و حدود 15 تا 20 روز مهلت داشتیم که کار مرکز شبانهروزی حفظ را آغاز کنیم. من به دوستان مؤسسه گفتم: شما در این ایام کار گزینشها را انجام دهید ما تلاش میکنیم مکان را برای مدرسه فراهم کنیم و به این ترتیب با سرعت این موقوفه را برای مدرسه آماده کردیم.
این موقوفه برای دوران مرحوم جابری است یا خیری برای مدرسه آن را تهیه کرد؟
این ملک حدود 70 سال قبل توسط مرحوم جابری وقف مسجد شده بود و امروز پس از 70 سال فعالیتی در آن شکل گرفت که هر قرآنآموز روزانه در آن 5 جزء قرآن میخواند و قطعاً اجرا بالایی نصیب مرحوم جابری خواهد شد.
بخشی از فضا به عنوان خوابگاه و بخشی هم برای کلاس آماده شد و مدرسه با ظرفیت 20 نفر کار خود را آغاز کرد. مدرسه خانمها هم در ساختمانی که نیروی دریایی سپاه داده بود کارش را آغاز کرده و البته باید برای مدرسه خواهران هم به دنبال فضا باشیم زیرا باید در پایان سال تحصیلی باید ساختمان را تحویل میدادیم.
برای مدرسه خواهران محلی را پیدا کردید؟
متأسفانه هنوز این اتفاق رخ نداده و مرکز خواهران فعالیتش متوقف شده، اما امیدواریم که این اتفاق رخ دهد. متأسفانه حسینیههایی که در کشور ساخته میشود به جز ایام محرم فعالیت دیگری در طول سال ندارد و میتواند این فضا در طول سال در خدمت قرآن قرار گیرد. اما این اتفاق و این فرهنگ در کشور نهادینه نشده و شاهد هستیم حسینیههای کشور به جز ایام محرم در طول سال بیاستفاده هستند.
وقتی یک حافظ قرآن تربیت میشود تا پایان عمر هر چه قرآن بخواند و هر چه یاد دهد اجرش به افرادی که او را در حفظ قرآن یاری کردهاند، میرسد. از طرفی یک حافظ قرآن میتواند یک نیروی متعهد برای اداره کشور باشد. این که حضرت آقا میفرمایند: ما باید 10 میلیون حافظ داشته باشیم برهمین اصل است که ما 10 میلیون نیروی متخصص و متعهد قرآنی برای اداره کشور داشته باشیم زیرا انقلاب ما بیشک نقطه آغاز انقلاب جهانی امام زمان(عج) است.
افسران این عرصه چه کسانی هستند و چه کسانی این شایستگی را دارند که در رکاب حضرت ولیعصر(عج) باشند باید چنین افرادی تربیت شوند.
ما برای المپیک از چهار سال قبل خیز برمیداریم، حال برای انقلاب جهانی امام زمان(عج) چه کردهایم آیا از مدتها قبل زمینههای ظهور را فراهم کردهایم، آیا سرباز تربیت کردهایم، البته نظام جمهوری اسلامی این کار را میکند اما باید گامهای بیشتری برداشته شود.
اصلاً این کار یک اشتغالزایی است، ما جوانان را بیاوریم، قرآن را حفظ کنند، متخصص شوند و به دیگران آموزش دهند، همین مؤسسه بیتالاحزان را ببنید در حوزه قرآن چقدر اشتغالزایی کرده است.
شما برای فعالیتهای قرآنی در تهران افقی ترسیم کردهاید که مثلاً باید بعد از چند سال به آنجا برسید؟
هدف و نقطه نهایی ما تربیت سرباز برای امام زمان(عج) است، البته اگر کار یک چشمانداز داشته باشد خوب است اما به لحاظ اینکه ما جهادی کار میکنیم با دست خالی کار را شروع میکنیم. اگر بخواهیم علمی جلو برویم کار پیش نمیرود زیرا باید در ابتدا یک سری امکانات و بودجههایی داشته باشیم. اگر منابع تأمین نباشد نمیتوان برنامهریزی کرد و افق ترسیم کرد. ما کار را با دست خالی شروع کردیم و جمله «توکلت علی الله» را گفتیم و جلو رفتیم و ظرف سه سال دو مرکز شبانهروزی و دو شعبه مؤسسه را راهاندازی کردیم. ما اگر بنشینیم که امکانات برایمان فراهم شود کار جلو نمیرود. یکی از علما همیشه به ما میفرمودند: شما کار را شروع کنید باقیاش را خدا پیش میبرد.
البته ما در ذهنمان ترسیم کردهایم که در نقاط مختلف تهران مرکز شبانهروزی راهاندازی کنیم زیرا شهری با وسعت تهران نیاز به دهها مرکز تخصصی حفظ قرآن دارد که فعلاً این مقدار محقق شده است.
باید به گونهای عمل کنیم که از قرآن استفاده کنیم همین روخوانی قرآن برکات زیادی دارد چه برسد به درک معانی و مفاهیم، روایت است خانهای که در آن قرآن خوانده شود مانند گوهری در آسمان میدرخشد. یا اگر کسی یک بار آیةالکرسی را بخواند خداوند فوجی از ملائکه را میفرستد که او را حفظ کنید، اگر دو بار بخواند دو فوج از ملائکه را میفرستد و اگر سه بار بخواند من خودم شما را حفظ میکنم.
باید مردم اینها را بدانند که فقط با خواندن قرآن چه برکاتی در انتظار آنها است حال چه رسد به درک مفاهیم و به کار بستن نسخههای قرآن در زندگی.
گفتید که باید موضوع قرآن و عترت همواره در کنار هم قرار بگیرند آیا در مراکز حفظ قرآن برنامههای در زمینه اهل بیت(ع) دارید؟
بله، من مدتی است مربی درس مهدویت در بنیاد مهدی موعود(عج) هستم، از این رو به فکر افتادم که این دورهها را برای حافظان قرآن هم برگزار کنیم به این صورت روزهای یکشنبه هر هفته کتاب نگین آفرینش را برای حافظان مدارس تدریس و مسائل مهدویت را بیان میکنم. به لطف خدا قرآن و عترت را در کنار هم پیش میبریم. همچنین بنا داریم با کمک مؤسسه در کل شعب و مدارس مؤسسه این کار را انجام دهیم.
انتهای پیام