به گزارش خبرنگار ایکنا؛ خادمالقرآن عباس سلیمی، پیشکسوت قرآنی کشورمان، امروز، 24 اردیبهشت در پنجمین همایش تجلیل از معلمان و اساتید قرآن به بیان نکاتی پیرامون جایگاه قرآن و معلم قرآن پرداخت و در ابتدا با یادآوری نام امام راحل(ره) و شهدا گفت: از آنجا که همه ما مدیون پیر پیروزمند جماران و فریادگر بزرگ تکبیر و توحید، امام راحل(ره) بهعنوان احیاگر قرآن در قرن اخیر هستیم و همه ما مرهون فداکاریها و حُسن فرماندهی بزرگ پرچمدار قرآن، مقام معظم رهبری هستیم و همه ما وامدار شهیدان سرافراز، اسطورههای ایمان و گلواژههای ایثار هستیم، برای علو مرتبت و رفعت درجات امام راحل و شهیدان سرافراز و سلامتی و طول عمر باعزت و با اقتدار مقام معظم رهبری دعا میکنیم. امروز هم بسیار خرسند و شاکرم که توفیق شرفیابی به محضر مبارک شما اساتید عزیز و با اخلاص قرآنی برای این کمترین و کوچکترین شاگرد مکتب قرآن حاصل شده و امیدوارم که انشاءالله برگزاری این جلسه در آستانه ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن، موجب ایجاد برکت باشد و با کسب اجازه از محضر روحانیت عزیز و بزرگوار و همه چهرههای نورانی و قرآنی حاضر در جلسه انجام وظیفه میکنم و دقایقی وقت عزیزان را خواهم گرفت.
وی با اشاره به گفتاری از آیتالله العظمی جوادی آملی اظهار کرد: حال باید ببینیم جایگاه معلم قرآن کجاست؟ حضرت استاد، علامه حکیم فرزانه آیتالله العظمی جوادی آملی در تبیین آیات ابتدایی سوره مبارکه «الرحمن» میفرمایند: اگر بنا بود براساس قاعده رایج ادبیات عرب چینش این آیات صورت گیرد، ما باید میگفتیم: الرَّحْمَنُ/خَلَقَ الْإِنْسَانَ/عَلَّمَهُ الْبَيَانَ، سپس عَلَّمَ الْقُرْآنَ اما فرمود: الرَّحْمَنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ؛ یعنی اولین معلم قرآن، خود خداست. همین جایگاه برای شما معلمان سرافراز و عزیز بس است. همچنین اگر جناب ختمی مرتبت(ص) میفرمایند: آلالقرآن آلالله؛ اهالی قرآن، خانواده خدا و آل خدا هستند، این فضیلت برای شما معلمان عزیز و ارجمند قرآنی بس است و موارد متعدد دیگری که درباره جایگاه شما عزیزان فرمودهاند. این بیان تفسیری را جناب شیخ ابوالفتوح رازی، اولین مفسر قرآن به زبان فارسی که مضجع نورانی او در همین حرم مطهر حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) است در آغاز تفسیرشان در بیانی فرمودهاند که پیامبر مکرم اسلام(ص) فرمودند: «ان اکثر من عباد الی الله بعد الانبیا العلماء، ثم حملت القرآن؛ بلندمرتبهترین انسانها نزد خداوند بزرگ بعد از انبیاء الهی علما دین هستند و سپس حاملان قرآن» یعنی پیامبر اکرم(ص) یک سلسله مراتبی را ذکر کردهاند.
خادمالقرآن سلیمی افزود: لایخفی که حامل قرآن، فقط به قاری یا مربی یا حافظ یا مترجم یا مفسر قرآن گفته نمیشود، حامل قرآن، کسی است که قرآنی بیندیشد، قرآنی سخن بگوید و قرآنی عمل کند. اگر اینگونه باشد، پیامبر(ص) فرمودهاند که این علما و این قرآنیان چهار ویژگی دارند: یخرجون من الدنیا کما یخرج الانبیاء(مرگ علما و قرآنیان مانند مرگ انبیاء الهی است) و یحشرون من قبورهم مع الانبیاء(به همراه پیامبران از قبرهای خود برانگیخته میشوند)، و یمرون علی الصراط مع الانبیاء(به همراه پیامبران از پل صراط عبور میکنند)، و یأخذون ثواب الانبیاء(در پایان پاداش پیامبران الهی را دریافت میکنند). این فضیلت و جایگاه اهالی قرآن است، کسانی که خالصانه در خدمت قرآن هستند. برای اینکه ما اشتباه نکنیم، حضرت رسول(ص) در بیان دیگری میفرمایند: «وَ مَنْ أُوتِيَ اَلْقُرْآنَ فَظَنَّ أَنَّ أَحَداً مِنَ اَلنَّاسِ أُوتِيَ أَفْضَلَ مِمَّا أُوتِيَ، فَقَدْ عَظَّمَ مَا حَقَّرَ اَللَّهُ، وَ حَقَّرَ مَا عَظَّمَ اَللَّهُ؛ کسی که به او نعمت قرآن داده شده است، اگر گمان کند به کسی از این مردم ثروت و جایگاه بالاتری از او داده شده، امری که نزد خدا بسیار بزرگ است کوچک شمرده و مسئله دنیوی و ثروت و جاه و مقام را که بسیار حقیر است، بزرگ تلقی کرده است.» در بیان دیگری که حیف است این روایت را نخوانم آمده که پیامبر(ص) میفرمایند: در روز قیامت که روز وانفسایی است، در آن روز کرسیها و منبرهایی از جنس نور برپا میشود و در کنار هر یک از این جایگاههای نورانی یک مرکب راهوار بهشتی، آماده ایستاده، سپس از جانب خداوند بزرگ، ندا میرسد، قرآنیان حقیقی کجا هستند؟ به آنها خطاب میشود: بر این کرسیهای نورانی بنشینید، هیچ اندوه و غصهای نداشته باشید، از احوال قیامت نهراسید تا زمانی که رسیدگی به حساب خلق تمام شود، سپس شما قرآنیان بر این مرکبهای راهوار بهشتی سوار شوید و به بهشت رضوان درآیید، این جایگاه را به چه کسی میدهند؟ اگر میبینیم که مولیالکونین حضرت اباعبداللهالحسین(ع) در مواجهه با معلم قرآنی بهنام «عبدالرحمن سلمی» آن گونه عمل میکند که وقتی این استاد قرآن به یکی از فرزندان حضرت، سوره مبارکه حمد را تعلیم میدهد و وقتی آن فرزند سوره حمد را در محضر حضرت تلاوت میفرمایند، ایشان معلم قرآن را احضار میکنند و بر اساس روایاتی که هست میفرمایند: هزار برد یمانی، هزار جامه فاخر به او هدیه کنید و سپس ایشان، دهان این معلم را پر از جواهر و درّ میکند؛ یکی از افراد تنگ نظری که در طول تاریخ داشتهایم و الان نیز داریم به کار حضرت ایراد میگیرد و انتقاد میکند و میگوید این معلم قرآن کاری نکرد، فقط سوره حمد که سوره کوچکی است به فرزند شما یاد داده، امام(ع) میفرمایند: کار بزرگ این معلم قرآن، کجا و هدایای ناچیز من کجا؟!
پیشکسوت قرآنی کشورمان در ادامه تصریح کرد: چه کسی میتواند از شما تقدیر کند؟ درست است که این خوبان و بزرگان با اخلاص سازمان تبلیغات اسلامی میخواهند از شما تقدیر کنند، اما کسی نمیتواند از شما تقدیر کند. شما در مکتبی بزرگ شدهاید که با یکبار تلاوت سوره مبارکه دهر به این فرمول کلی رسیدید که بهعنوان معلم قرآن، منیعالطبع، با عزت و مناعت بگویید که «لا نرید منکم جزاء و لا شکورا؛ نه پاداشی میخواهیم نه تشکر!» بلکه با کس دیگری معامله کردهایم. معلم قرآنی که امروز دارد همه شرافت، حیثیت، امنیت و استقلال این کشور را به برکت جلسات قرآن حفظ میکند. شهید حججیها از دل همین جلسات بیرون آمدند. جایگاهی که شما دارید قابل این نیست که انسانها از شما تقدیر کنند، شما با خدا معامله کردید. شما فکر نکنید سازمان محترم تبلیغات اسلامی اینجا از شما تقدیر میکند و این موضوع همینجا تمام میشود، خدا از شما تقدیر خواهد کرد. این قسمتی از آن جایگاه است منتهی چون نمیخواهیم نستجیربالله همدیگر را فریب بدهیم همه کار ما بهعنوان مربی قرآن این نیست که حتما به همه ما بگویند اقراء وارقَ، به تعبیر حضرت ثامنالحجج، امام رئوف، علیبنموسیالرضا(ع) امامی که هر سه روز، یکبار قرآن را ختم کامل میکرد، امروز به فلان آقا میگویی روزی چقدر قرآن میخوانی؟ میگوید آقا ما مسئولیت داریم، مدیریت داریم نمیرسیم به این کارها! مثل اینکه نستجیربالله امام رضا(ع) بیکار بودهاند! نمیدانستند که مسئولیت عالم و آدم و زمین و زمان بر دوش این امام بزرگوار بوده، امام روزی 10 جزء قرآن تلاوت میکرده، آن وقت آقا میگوید که نمیرسیم قرآن بخوانیم! خب نمیرسی که 10 هزار میلیارد برمیداری و اختلاس میکنی. اگر قرآن میخواندی که سراغ این کارها نمیرفتی، اگر فرهنگ قرآن داشتی که خیانت به کشور و بیتالمال و مسلمین نمیکردی، اگر اعتقاد به قرآن، داشتی به خون شهدا خیانت نمیکردی، تو که بیخبر از قرآن هستی فردا باید پاسخ آن مادر بزرگوار رشیدهای را بدهی که در ستاد معراج شهدا در دهه اول جنگ به من فرمود: فلانی من خدا را شکر میکنم که فرزندم را وقتی خدا به من داد، سه کیلو و 300 گرم وزن داشت و امروز هم که تیم تفحص، بقایای استخوانهای فرزندم را به من تحویل داده همان وزن را دارد.
خادمالقرآن سلیمی افزود: شما فردا باید جواب اینها را بدهید: اقتربت الساعة و انشق القمر/ انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا. اگر تربیت قرآنی داشته باشند که این کارها را نمیکنند، لذا جایگاه شما بهعنوان معلم قرآن بسیار بالاست، اما به تعبیر امام هشتم، به شرطها و شروطها، با شرط اخلاص. پیامبر(ص) میفرمایند که: من تعلم لله و علم لله و علّم لله، اگر کسی فقط برای رضای خدا یاد بگیرد، عمل کند و به دیگران آموزش دهد، آن گاه دعی فی ملکوت السماوات عظیما، در عالم ملکوت از آن بهعنوان یک انسان بزرگ عظیم یاد میکنند. یک مزاح هم بکنم، لبخند بر لبان شما هم عبادت است برای ما؛ میگویند به یک مداحی گفتند که شما اخلاص نداری، برای خدا نمیخوانی و برای پاکت میخوانی، مداح پاکت را پرت کرد و گفت: خدا شاهد است اگر ما برای پاکت بخوانیم! ما برای محتوای پاکت میخوانیم. حال حکایت این مطلب است که خوب نیست قاری قرآن، معلم قرآن، مربی قرآن، چه برای خود پاکت چه برای محتوای پاکت کار کند. زمانی این جایگاه را به معلم محترم قرآن میدهند که برای خدا کار کند با اخلاص کار کند. اگر این گونه عمل کرد این موهبات به او عنایت میشود. برای اینکه به اینجا برسیم چکار باید بکنیم؟ اولین و مهمترین رسالتی که معلم محترم قرآن دارد این است که خودش این آیات را میخواند و به دیگران تعلیم میدهد، قبول و باور داشته باشد. استاد قرآن شدن و اختلاف قرائت خواندن و رتبه اول بینالمللی بدست آوردن، مدال گرفتن، از اوقاف امتیاز گرفتن و بی کنکور به دانشگاه رفتن و ... اینها هیچکدام معلوم نمیکند که من قرآن را باور دارم یا نه، این خیلی مهم است.
معاون فرهنگی و امور زائران آستان حضرت عبدالعظیم(ع) در ادامه گفت: خدا حفظ کند وجود نازنین اساتید بزرگوار ما را، حضرت آیتالله سید محمد ضیاءآبادی در یکی از مباحث تفسیریشان میفرمودند: خیلی مراقب باشید، ما و شیطان یک سری وجوه مشترک داریم از جمله در سه محور؛ محور اول این است که ما قائل به ربوبیت خدا هستیم. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، شیطان هم همین ادعا را دارد، رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي الی آخر، شیطان خدا را بهعنوان رب خطاب کرده، پس او هم قائل به ربوبیت است. محور دوم مشترک بین من و شیطان در این است که ما هر دو بعد از ربوبیت معتقد به خالقیت خدا هستیم. ما خدا را خالق کل جهان میدانیم، شیطان هم به خداوند عرضه میدارد: خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ، پس او هم معتقد به خالقیت است. محور سوم اشتراک بین انسان و شیطان، اعتقاد به روز معاد است، شیطان میگوید: فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ. با تمام این موارد و ادعاها خداوند میفرماید: وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ. چرا؟ استاد ضیاءآبادی تعبیر زیبایی دارند که به درد اساتید و معلمان محترم قرآن میخورد، ایشان فرمودند: بهخاطر اینکه ابلیس گرفتار یک آفتی است به نام «اقرار لفظی و کفر عملی» این بیماری الان در جامعه هست. ممکن است من قاری قرآن باشم، اما کافر به قرآن باشم، اینطور نیست که همیشه مصداق «دُعِيَ في مَلَكوتِ السَّماواتِ عَظيما» یا «اقرأ وارقَ» باشیم. یک احادیث تکاندهندهای وجود دارد که برای شما که از درایت بالایی برخوردارید، میتوان مطرح کرد، ما که نمیخواهیم همدیگر را فریب بدهیم، بلکه میخواهیم به یکدیگر تذکر بدهیم، «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ»، ما باید آفاتی را که در بعضی از افراد جامعه قرآنی وجود دارد به نحوی که باعث شده بخش قابل توجهی از مردم به واسطه عملکرد امثال من از دین و مکتب و قرآن زده بشوند، شناسایی و چارهاندیشی کنیم. به یکی از دوستان میگفتم این فرازی که خداوند میفرماید: فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ، ترجمه خودمانی این عبارت میشود خودتان را آنقدر تحویل نگیرید، ما باید مراقب خودمان باشیم. عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ، معلم قرآن باید اول مراقب خودش باشد، عملکردش قرآنی باشد. اگر غیر از این باشد، همین گرفتاری که حضرت استاد ضیاءآبادی فرمودند به سراغ انسان میآید و فردا قرآن در قیامت هم مدعی ما میشود. از معلم قرآن انتظار میرود مصداق بارز این آیه کریمه باشد: «الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ؛ قرآن را میخوانند در حالی که حق تلاوت را ادا میکنند»، رسالت معلم قرآن اینست، ادای حق تلاوت.
وی ادامه داد: سپس از حضرت میپرسند منظور از ادای حق تلاوت چیست؟ فرمودند: مو به مو قرآن را اجرا کنید. توصیه میکنم معلمان گرانقدر قرآن کریم حتماً از مجموعه گرانسنگ میزان الحکمة بهره ببرند، مگر میشود ما نهج البلاغه و صحیفه سجادیه و مجموعه غرر را در کنار خود نداشته باشیم؟ مگر میشود از کنار نهجالفصاحة بگذریم؟ شما اگر در جلسات خود، این کتب را به عنوان میراث فکری کسانی که قرآن ناطق بودند بگذارید در کنار قرآن صامت آن وقت خروجی آن، بهشت در جامعه خواهد بود و گلستان خلق میشود. آفتی که معلمان قرآن باید به آن توجه داشته باشند، حدیث پیامبر مکرم اسلام(ص) است که فرمودند: قرآن را مایه کاسبی قرار ندهید. حالا این که اگر یک قاری یا معلم قرآن جایی زحمت میکشد و عدهای بنا به وظیفه خود از او تشکر میکنند، بحث دیگری است و ما نمیخواهیم افراط و تفریط را در آن حاکم کنیم، اما اینگونه نباشد که یک قاری صاحبنامی را میخواستند دعوت کنند، او خودش حاضر نشده بوده با تلفن صحبت کند و به مدیر برنامههایش ارجاع داده است. مدیر برنامهها هم حساب بانکی فرستاده و گفته است سه میلیون و 500 هزار تومان برای نیم ساعت تلاوت واریز کنید، آنها هم واریز و بعد تبلیغ کردهاند. اما مدعو به برنامه نیامده است! یعنی عهدشکنی، همان چیزی که قرآن اینقدر نسبت به آن انذار میدهد. آن جا دیدم که فرماندار چقدر ناراحت بود، به بندهزاده گفتم تا با آن شخص مدعو تماس بگیرد و پیگیری کند، پاسخ داد من در فرودگاه بینالمللی هستم و به یک کشوری دعوت شدهام، اگر بدانید با چه مصیبتی ما آن جلسه را جمع کردیم. ما باید الگوی عملی قرآن باشیم. اگر من معلم قرآن به اینجا رسیده باشم که رزق و روزی دست خداست آیا فلان سازمان قرار است رزق من را بدهد؟ این است که یک آدم بیسواد که قرآن هم نمیدانست یعنی کربلایی کاظم ساروقی به واسطه اخلاص به چنان مراتبی رسید که مزار ایشان امروز زیارتگاه مردم شده است، چون یک لقمه حرام در زندگی نخورد، فرزند بزرگوار او به من گفت ایشان هیچ جا مهمانی نمی رفت چون از لقمهها مطمئن نبود، اگر هم جایی غذا میخورد محاسبه میکرد و بعد مهمانی، خمس آن غذا را پرداخت میکرد چون نمیخواست مال شبههدار بخورد، این برای هشتاد سال پیش است الان دیگر نمیدانم چه بگویم، او به این واسطه حافظ کل قرآن کریم شد و نزد علما در قم سکنی داده شد. از قرآن، نباید ارتزاق کرد و به واسطه آن نباید فخر فروخت. یکی از گرفتاریهای ما در جامعه قرآنی بحث توقف در لفظ است، لفظی که نهایتش صوت و لحن زیباست، خوب است ما تشویق میکنیم اما از رسول خدا(ص) میپرسند چه کسی از همه زیباتر قرآن میخواند؟ اگر ما باشیم جواب می دهیم کسی که مطابق آییننامه بخواند، همه نغمات را اجرا کند، این پردهها را بخواند، یک خط را یک نفس بخواند و تا میتواند هم داد بزند، این را میگوییم زیباتر میخواند در حالی که پیامبر(ص) فرمودند: «من اذا سمعت قرائته رایت انه یخشی الله»، وقتی قرائت او را نگاه میکنی ببینی از خدا میترسد، این از همه قشنگتر میخواند.
پیشکسوت قرآنی تصریح کرد: در کلاسهای ما کسی که نمیتواند «چَه چَه» بزند و صدای خوبی ندارد، بعد از مدتی میگذارد و میرود در حالی که ما باید به او بگوییم همین که آمدهای در کلاس و در راه قرآن قرار گرفتهای، برای ما کافی است. در بحث تخصصی هم برخی اساتید ما اشتباه میکنند، وقتی تلاوتهای عبدالفتاح شعشاعی را گوش میکنند میگویند این چیست؟ چون نمیداند، گوهرشناس نیست. یا وقتی ترتیل مرحوم استاد محمود خلیل الحصری را گوش میکنند میگویند به ما نچسبید یا وقتی تلاوت مرحوم محمد سعید نور و محمد رفعت را گوش میکند ارتباط برقرار نمیکند. چون فقط چهارتا قاری معروفی که ما هم البته به آنها احترام میگذاریم، میشناسد و فکر میکند تلاوت قرآن یعنی همان. در کنزالعمال آمده است که پیامبر(ص) میفرماید: نمازشب بر حامل قرآن واجب است، در جای دیگری فرمودهاند: ای اهل قرآن! خداوند، خود، احدِ واحد است و تک رکعت نماز شب را دوست دارد پس به جای آورید.
خادمالقرآن سلیمی در پایان گفت: مورد دیگر که میخواهم عرض کنم حدیثی است که تند به نظر میرسد ولی چارهای نیست باید عرض کنم و مخاطب هم خودم هستم، در ثواب الاعمال آمده است که پیامبر فرمود: کسی که قرآن را فقط برای رضای خدا و فهم پیام دین یاد بگیرد، پاداشی که خدا برای او گذاشته مانند مجموع پاداش خدا برای همه فرشتگان و انبیا است که کسی هم علم آن را ندارد، اما اگر کسی قرآن را یاد بگیرد برای خودنمایی و کسب شهرت برای اینکه با افراد نادان دهن به دهن بگذارد و به رخ علمای دین بکشد ... یک مشکلی بود سابقاً که الان وجود ندارد، گاهی معلم قرآن یک مسجد فکر میکرد چون معلم قرآن است دیگر همه چیز را میداند و حتی امام جماعت مسجد را هم قبول نداشت، برگردیم به حدیث ... در ادامه میفرماید یا اینکه بخواهد به واسطه قرآن، دنیا را طلب کند یعنی همان پاکت که عرض کردم، خداوند او را در روز قیامت استخوانهای او را در هم میشکند و در آتش جهنم هیچکس به این گرفتاری نیست، خدا هم عادل است. در روایت دیگر داریم وقتی مردم را گروه گروه در جهنم می ریزند خداوند به خازن جهنم میگوید به آتش بگو اینهایی که به آتش ریختیم دستشان را نسوزانید، چون با این دست زیاد دعا میکردند، در مورد بعضیها هم فرمان میآید زبانشان را نسوزانید زیرا با این زبان زیاد قرآن میخواندند ولی اهل آتش اند چون گناهکار بودهاند. خازن جهنم به آنها میگوید ای بدختها شما چکار کردهاید؟ پاسخ میآید: ما برای خدا کار نکردیم، ما برای خدا قرآن نخواندیم، ما دنبال شهرت و قدرتنمایی بودیم. شیطان قسم خورده که ما را بشکند مثلاً زمانی که رقیب ما در مسابقه میخواند ما را فریب میدهد که آرزو کنیم رقیبمان یک غلط اعرابی یا تجویدی بزند، خوش به سعادت معلم قرآنی که بگوید خدایا من بخاطر تو تعلیم میدهم. جان به فدای امام صادق(ع) که به صحابی خود شقران فرمود: کار خوب از هر کسی زیباست اما اگر تو انجام بدهی زیباتر است بهخاطر جایگاه تو نزد ما، کار بد هم از هرکسی سر بزند بد است، اما اگر تو انجام بدهی خیلی زشتتر است. بهخاطر انتساب تو به ما. سروران گرانقدر! خدای متعال به ما لطفی کرده، ما را استاد، معلم یا قاری قرآن قرار داده است و ما منتسب به قرآن هستیم، من چند وقتی است که آبروی ما را در دنیا و آخرت نریز، به آن اضافه کردهام. خدایا من را مایه بیآبرویی قرآنیان قرار مده. اگر اراده کنیم خدا کمک میکند: «إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ»، امیدواریم که خداوند بزرگ به عظمت قرآن کریم نام تک تک شما را در دعای نماز شب حضرت ولی عصر(عج) ثبت بفرماید.
انتهای پیام