به گزارش ایکنا؛ آیتالله رضا استادی، در ادامه سلسله جلسات تفسیری خود در دارالقرآن علامه طباطبایی(ره) به معرفی تفسیر بیضاوی پرداخت و با بیان اینکه این تفسیر از تفاسیر مشهور و معروف در اهل سنت است گفت: نویسنده این تفسیر ابوالخیر ناصرالدین عبدالله بن عمر شیرازی بیضاوی است که بیضاء سلسله روستاهایی است که بیضاء نامیده میشود و در گذشته شهر بوده است.
وی با بیان اینکه بیضاوی در فقه شافعی و در اصول، اشعری بوده و وفات وی نیز در تبریز رخ داده است ادامه داد: گفته شده وی معاصر محقق حلی و خواجه طوسی بوده است که البته میان وفات محقق حلی و خواجه زیاد بوده است که به نظر میرسد وی پیر بوده و محقق و علامه حلی در جوانی بودهاند.
استادی افزود: وی در تفسیر، کلام، فقه و اصول و تاریخ و بسیاری از رشتهها، تالیف داشته و متخصص بوده است؛ بیضاوی شرحی هم بر فصول خواجه طوسی نوشته همچنین کتاب تاریخ مختصری دارد که به فارسی نوشته شده است که طبیعتا به خاطر ایرانی بودن وی به فارسی نوشته است.
استادی با بیان اینکه وی در لغت و اخلاق و ادبیات نیز کتاب دارد به اهمیت این تفسیر اشاره کرد و گفت: اهمیت تفسیر از آنجا روشن میشود که شاید 50 کتاب در مورد این تفسیر نوشته شده است؛ الذریعه تفسیر را نوشته و 20 کتاب شرح و حاشیه برای این اثر ذکر کرده و چون کتاب مهمی بوده است به نقاط ضعف آن توجهی نکردهاند.
دبیر شورای عالی حوزههای علمیه بیان کرد: وی این تفسیر را نوشته و نسخهای را به حاکم آن دوره داده است تا بتواند از این طریق جایگاه بالاتری در قضاوت پیدا کند و قاضیالقضات شود که موفق هم میشود ولی به زودی به خاطر عبارت عارفی که نزد حاکم بوده متنبه میشود(حاکم از عارف می پرسد که درخواست این فردی که تفسیر نوشته چیست؟ و عارف می گوید وی درخواست دارد که قطعه ای از جهنم را به او بدهید تا جهنم شما کوچک شود زیرا وی تفسیر را برای گرفتن پست و مقام نوشته بود) و این مسئله برای همه ما درس عبرت است زیرا باعث حقارت است که فردی چند سال تفسیر بنویسد و مقصدش گرفتن پست و مقام باشد؛ این کجا و اخلاصی که ما در برخی علما شاهد بودهایم.
وی بیان کرد: امام خمینی(ره) کتاب 40 حدیث را که نوشتهاند 33 حدیثش اخلاقی است و مابقی مسائل دیگر که 33 حدیث برای همه اقشار مفید بوده ولی همین کتاب تا چند سال بعد از پیروزی انقلاب در خانه وی باقی مانده بود و درصدد چاپ آن نبودند در صورتی که ما در حین نوشتن دنبال این هستیم که حقالزحمه برای چاپ بگیریم.
استادی با بیان اینکه حقالزحمه گرفتن برای نوشتن کتاب ایرادی ندارد ولی شیخ عباس قمی وقتی مفاتیح را نوشت حقالزحمه هم نگرفت و گفته بود من قصد گرفتن پول از این کار نداشتم و این اخلاص سبب شده که مفاتیح این همه مشهور و مورد استفاده باشد عنوان کرد: تفسیر بیضاوی چاپهای مختلفی از جمله چاپ سنگی رحلی دارد که بر آن حاشیهای از شیخ بهایی در چند صفحه نوشته شده است و به دنبال این حاشیه احادیث تفسیر صافی فیض را چاپ کردهاند که سبب شده تا برخی افراد روایات را هم به شیخ بهایی نسبت دادهاند.
وی افزود: این تفسیر در برخی موارد فضایل اهلبیت(ع) را نقل کرده و در مجموع از تفاسیر معتدل است اگرچه در برخی موارد نیز علیه شیعه مطالبی گفته است؛ مثلا فردی از اهل سنت قصیده در وصف ابوطالب نوشته و شرح و معنی کرده ولی در برخی موارد هم ایمان ابوطالب(ع) را زیر سؤال برده است لذا در مطالعه کتب اهل سنت باید مراقب این نیش و کنایهها باشیم.
دبیر شورای عالی حوزههای علمیه تصریح کرد: در مقدمه این تفسیر آمده است که مفسر باید ادیب مسلط باشد و فنون مرتبط را بداند؛ لذا وی گفته است که من مدتها در نوشتن این تفسیر تردید داشتم و خود را در این حد نمیدیدم ولی استخاره گرفتم و شروع کردم که البته منظور این نوع استخاره که در ذهن ما هست نیست بلکه درخواست از خدا برای توفیق بوده است؛ وی گفته نیتم این بود که بعد از تمام شدن نامش را «انوار التنزیل و اسرار التاویل» بگذارم.
وی با بیان اینکه در الذریعه، تفسیر بیضاوی معرفی شده است همچنین در اهل سنت نیز کتاب کشفالظنون از قرن 11 است و شبیه کاری است که صاحب الذریعه کرده است گفت: کتابی با عنوان «فتحالسماء» نوشته شده که احادیث این تفسیر را تخریج کرده است.
وی ادامه داد: یکی از کارهایی که برخی نویسندگان اهل سنت از قبل داشتهاند این است که هر حدیثی را که به نفع شیعه بوده حاشیه زده و تخریج حدیث کردهاند و در پاورقی آن را ضعیف دانستهاند که در کشاف هم این وضع وجود داشته و در بیضاوی نیز هست.
استادی با بیان اینکه دوره معاصر دورهای است که به آسانی نمیتوان در عرصه علمی قضاوت و مطلبی را بیان کنیم؛ لذا وقتی صحبت میکنیم و نقلی داریم نباید بی اطلاع باشد و باید به واژهها آشنا باشیم تا کسی نتواند بر آن حاشیه بزند و آن را زیر سؤال ببرد بیان کرد: یکی از علمای اهل سنت هم این کتاب را تلخیص کرده همچنین علامه شعرانی گفته که از برخی عبارات بیضاوی معلوم میشود که وی معتقد به تجرد نفس بوده است.
وی در پایان افزود: علامه شعرانی در همه فنون ملا بود ولی باز هم در نقل مطلب، به کتب مختلف رجوع میکرده از جمله همین مطلبی را که در مورد بیضاوی آورده نشان میدهد که این تفسیر را خوانده است.
انتهای پیام