وحدت‌گرایی و رویکرد تقریب مذاهب؛ مهم‌ترین ویژگی شهید صدر
کد خبر: 3714980
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۴

وحدت‌گرایی و رویکرد تقریب مذاهب؛ مهم‌ترین ویژگی شهید صدر

گروه اندیشه ــ دومین نشست علمی «طلایه‌داران وحدت اسلامی؛ آراء و اندیشه‌های آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر» برگزار شد و در این نشست از وحدت‌گرایی و رویکرد تقریب مذاهب در اندیشه‌های شهید صدر به عنوان مهم‌ترین ویژگی‌های ایشان یاد شد.

وحدت گرایی و رویکرد تقریب مذاهب؛ مهم‌ترین ویژگی شهید صدر

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ دومین نشست علمی «طلایه‌داران وحدت اسلامی؛ آراء و اندیشه‌های آیت الله سیدمحمدباقر صدر»، امروز 26 ادریبهشت ماه با حضور جمعی از اندیشمندان و صاحب‌نظران در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

در ابتدای این مراسم، حسینعلی قبادی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: در جهان معاصر چندین شخصیت را داریم که یک رخداد هستند و نه یک شخصیت، نلسون ماندلا، گاندی و علامه طباطبایی به لحاظ تاثیرات زیادی که داشتند در واقق جریان بودند و در مورد شهید صدر نیز می‌توان این تعبیر را به کار برد.

وی در ادامه افزود: شهید صدر نیز قبل از انقلاب و در اوج پیشرفت مارکسیسم که روی اقتصاد تمرکز زیادی داشتند، نقش مهمی را ایفا کرد؛ در واقع در ایران اگر می‌خواستیم به یک پشتوانه مهم تکیه کنیم این پشتوانه شهید صدر بود و همواره نیز شاهد پرتوافشانی خانواده صدر هستیم.

در ادامه این مراسم حجت‌الاسلام واعظی، پیام آیت‌الله حائری به این نشست را قرائت کرد که در بخش‌هایی از این پیام آمده است: یکی از ویژگی‌های استاد شهید ما آیت‌الله صدر در کنار همه فضائل انبوه عبارت است از وحدت‌گرایی و رویکرد تقریبی که در همه میدان‌های فعالیت او بود. چه در عرصه افکار و چه در عرصه فعالیت‌های اجتماعی به‌ویژه مبارزه شجاعانه‌اش با رژیم عراق که به شهادتش منجر شد.

او در طرح‌های خود امت اسلام را با همه گستردگی‌اش در نظر داشت و نیازهای فکری همه امت را تشخیص می‌داد و به رفع آن‌ها می‌پرداخت، او نگاه خود را به زاویه اجتماعی محدودی نمی‌دوخت بلکه در بررسی شرایط امت نگاهی باز داشت و توانایی‌های خود را به کار می‌انداخت و از این رو نظریه‌پردازی متعلق به همه گرایش‌ها بود.

وقتی موج الحاد در لباس مارکسیست در امت اسلام ایجاد شد او با «فلسفتنا» به مقابله پرداخت و با این اثر ماتریالیست دیالکتیک را به چالش کشید و نقاط ضعف آن را هویدا کرد و سپس در اقتصادنا نیز بخش دیگری از مارکسیست را نقد کرد تا دین مردم را از این جریان مصون سازد؛ همچنین به نقد مکتب اقتصاد سرمایه‌داری پرداخت و سپس نظام تولید و توزیع در نظام اقتصاد اسلامی را شرح داد، بدین سان به نبردی سخت با ماکسیست و سرمایه‌داری وارد شد و با شکست آن‌ها سربلند بیرون آمد و امنیت فکری را برای همه امت اسلام ایجاد کرد.

در ادامه این نشست نوبت به سخنرانی آیت‌الله محمدعلی تسخیری، م‍‍ش‍اور ع‍الی رهبر معظم انقلاب اسلامی در امور جهان اسلام رسید، وی طی سخنانی بیان کرد: مرحوم آیت الله صدر، وجود شاگردان خود را پر از ایمان و علم و جهاد کرده بود، من کوچک‌ترین شاگردان ایشان هستم و هر جا در هر زمینه‌ای که بحث کنیم ایده‌های ایشان به عنوان بینات قرآن مطرح می‌شود.

وی تصریح کرد: در تفسیر قرآن کریم معلوم است که دو روش داریمِِ؛ روش تفسری ترتیبی و روش موضوعی، ایشان به روش تفسیر موضوعی یک روش دیگر اضافه کردند؛ اگر تفسیر آیه به آیه باشد ترتیبی است اما اگر مفسر همه ایات مرتبط با یک موضوع را جمع کند و از مجموع آنها برداشتی داشته باشد، می‌گفتند موضوعی اما ایشان روش دیگری را برای تفسیر موضوعی مطرح کردند.

آیت‌الله تسخیری در ادامه افزود: در این روش می‌گفتند باید موضوع مهمی را انتخاب کنیم و قبل از این که به خدمت قرآن برسیم، خودمان فکر کنیم، نظریات انسانی را در این مرود بررسی کنیم و سؤالات اساسی این موضوع را استخراج کنیم، مثلا می‌خواهیم نظر قرآن در مورد آزادی انسان را بررسی کنیم، باید نظریه مکاتب سرمایه‌داری وجود دارد و چه سؤالاتی را جواب داده‌‌اند و مارکسیست‌ها چه نظریاتی را ارائه داده‌اند.

وی بیان کرد: آنها معتقد هستند که رمز تحول تاریخ را کشف کردند و بعدا که سؤالات اساسی کشف شد، به محضر قرآن می‌رویم؛ در آنجا فقط باید مستمع باشیم و دقیقا جواب قرآن را بشنویم، آن طور با قرآن عجین باشیم که قرآن با ما صحبت کند، تعبیر امام علی(ع) این است که کتاب خدا را به حرف درآورید، بگذارید قرآن با شما صحبت کند و شما مستمع آگاه باشید.

آیت الله تسخیری گفت: به این آسانی قرآن با کسی صحبت نمی‌کند و باید با آن عجین شد و باید روح و جان را قرآن تربیت کند، ایشان می‌فرمود به تفسیر موضوعی باید توجه کنیم و سؤالات اساسی را طرح کنیم و به محضر قرآن برویم و ببینیم قرآن چه می‌گوید، پس تفسیر ایشان از تجربه انسانی شروع می‌شود و به نطق قرآن و سؤالات مفسر ختم می‌شود.

وی در ادامه تصریح کرد: ایشان همه‌جا ابتدا نظریات را بررسی می‌کند و بعد از قرآن جواب را می‌خواهد، همچنین تفسیر موضوعی که اشان مطرح کردند می‌گویند که ما در تفسیر ترتیبی که گام اول تفسیر بود باید به صورت دقیق باشد و مدلولات را به دست آورد و بعدا به مرحله تفسیر موضوعی رسید. ایشان می‌فرایند که این متنی که از امام علی(ع) نقل شده ما را به تفسیر موضوعی این چنینی ترغیب می‌کند، این خطبه از امام این‎طور است که فرمودند «ذلِک الْقُرْآنُ فاسْتنْطِقُوهُ»، این عبارت یک عبارت زیبا است که باید روی آن تامل کرد که چگونه می‌توان قرآن را به نطق درآوریم.

مشاور عالی رهبر معظم انقلاب اسلامی در امور جهان اسلام بیان کرد: یکی از مفسران می‌گفت، باید آیات را از روابط جزئی جدا کرد و متن پیام اصلی را به دست آورد، اگر این متن را به دست آوردیم به نفع همه خواهد بود و به سمت قانون عامی که قرآن برای آن آمده است می‌رویم. حضرت امیرمؤمنان(ع) در ادامه روایت فرمود «و لن ینطق»؛ صحبت نمی‌کند. فرمود کتابی که این خصائص را دارد، این کتابی است که می‌تواند برای کل آینده ما موثر باشد؛ علم ما یأتی و آینده در آن است و همه مشکلات شما را می‌تواند حل کند و نظام جامعه را می‌تواند به شما ارائه کند.

وی در ادامه افزود: در حقیقت در تفسیر موضوعی مشکلات انسانی در محضر قرآن مطرح می‌شود و جواب آنها از قرآن خواسته می‌شود، شهید صدر سؤالی را مطرح می‌کند که چه نیازی به تئوری داریم؟ جواب می‌دهند که در عالمی که پر از ایده‌های مکتبی است نمی‌توانید با یک حکم جزئی و مبتنی بر یک مکتب خاص جوابگوی همه نظرات باشید، باید با یک مکتب به جنگ مکاتب دیگر حرکت کنید، با حکم جزئی که نمی‌شود یک مکتب را به چالش کشید.

آیت‌الله تسخیری بیان کرد: در ذیل این نظریه ایشان می‌گوید: فراموش نکنیم که تفسیر موضوعی جایگزین تفسیر ترتیبی نیست و می‌گوید اصل اصیل این است که حرف متن قرآن را بشنویم و از خودمان اضافه‌ای نیاوریم، سؤال کنیم و قرآن کریم جواب دهد. مطلب دیگر این است که باید به هر چیزی که موضوع را غنی می‌کند مانند قرائن سیاسی و ... کمک بگیریم تا بتوانیم به پاسخ قرآن برسیم، مسئله دیگر که ایشان بدان اشاره می‌کند این است که باید از علما استفاده کنیم.

وی در ادامه افزود: در مورد این که مشکل اساسی اقتصاد انسان چیست؟ این سؤال را مطرح می‌کند و سرمایه‌داری جواب می‌دهد که علت بخیل بودن طبیعت است و باید رشد انسان‌ها را کم کنیم، این نظر آنها است، نظر مارکسیسم را هم بیان می‌کنند که آنها مشکل اقتصادی بشر را اشکال تولید و روابط توزیع می‌داند و این تضادی که بین آنها وجود دارد سبب حرکت تاریخ به سمت کمونیسم است. اما ایشان از یک آیه قرآن جواب را به دست می‌آورد، آیه 32 سوره ابراهیم که فرمود که تمام موجودات طبیعت مسخر انسان هستند، نتیجه این است که هر آنچه از او خواستید را به شما داده است و نمی‌توانید آنها را احصا کنید، پس مشکل کجا است؟ این که فرمود: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ»، شهید صدر می‌گوید وقتی در این چارچوب نگاه کنیم می‌فهمیم که ظلم در زمینه توزیع است و کفر، کفر نعمت است. پس مشکل، مشکل ظلم انسانی و کفر به نعمت الهی است و نه آن چیزی که سرمایه‌داری و مارکسیسم می‌گوید و از این نمونه‌ها در اندیشه‌های شهید صدر بسیار است.

در ادامه این نشست علمی نوبت به سخنرانی مهدی گلشنی، استاد دانشگاه صنعتی شریف رسید، وی در سخنانی بیان کرد: مرحوم شهید صدر، جزء استثنائات زمان بودند، ایشان در اسفند 1313 متولد و در فرودین 1359 شهید شدند و امام خمینی(ره) ایشان را مغز متفکر اسلامی نامیدند.

وی در ادامه افزود: ایشان چند خصوصیت بارز داشتند؛ از جمله نبوغ، شهامت، رفتار اخلاقی، جامع‌نگری و توجه به مقضیات زمان، یک شکل ما این است که الآن حوزه‌های ما خیلی آگاه به مقتضیات زمان نیستند، افراد استثنائی داشته‌ایم، مانند مرحوم آیت‌الله طباطبایی، مطهری و علامه جعفری که به مقتضیات زمان توجه داشتند و مرحوم آیت‌الله صدر نیز همین طور بودند و فراتر از یک بعد شخصی داشتند و ما اکنون متوجه نیازهای زمان نیستیم در حالی که زمان ما بسیار مشکل است.

گلشنی بیان کرد: در جهت نبوغ ایشان باید بگویم که در 20 سالگی به اجتهاد رسیدند و در سن 24 سالگی کتتاب «فلسفتنا» را تألیف کردند؛ دو مشکل در آن عصر وجود داشت، یکی مارکسیست و یکی هم پوزیتیوست که این مورد اخیر را حتی سیدجمال نیز متوجهش نشد، اما شهید مطهری، شهید صدر و علامه جعفری روی آن متمرکز شدند که جواب هر دو گروه را بدهند.

وی در ادامه افزود: شهید صدر ضمن این که عالم بودند، مجاهد نیز بودند و در 24 سالگی حزب «الدعوة الاسلامیة» را راه انداختند، ایشان در شام 22 بهمن فرمانی دادند که در سراسر عراق به نفع انقلاب راهپیمایی صورت گرفت.

گلشنی بیان کرد: یک نکته ایشان که مورد نیاز ما است و خیلی زیاد آن را ندیده‌ام اخلاق و جاذبه ایشان است، در دانشگاه‌ها و حوزه‌های ما خیلی جاذبه وجود ندارد. در اوائل دهه شصت برای سخنرانی به سوئد رفته بودم و در آنجا با یک فرد لیبیایی آشنا شدم، می‌گفت تاجر بوده و با یک تاجر عراقی آشنا می‌شود و همین مسئله زمینه را برای ملاقات با شهید صدر فراهم می‌کند و این فرد اهل لیبی بعد از ملاقات با شهید صدر شیعه می‌شود و بعد که به سوئد بر می‌گردد به جنگ با مجاهدان خلق می‌پردازد، به طوری که حتی خانه وی را نیز غارت می‌کنند.

استاد دانشگاه صنعتی شریف در ادامه تصریح کرد: اما مسئله مهم جامع‌نگری و آگاهی شهید صدر به مقتضیات زمان است که خیلی مهم است، شهید صدر «فلسفتنا» و «اقتصادنا» را نوشتند و همواره به نیازهای جهان اسلام توجه داشتند، به صورتی که پاکستانی‌ها از ایشان خواستند در مورد ربا کتاب بنویسد و ایشان «البنک اللا ربوی» را نوشتند. در مورد علیت در فلسفتنا بحثی می‌کنند، بعد از تکون علم جدید پوزیتیوسیت راه افتاد و تجربه‌ای رایج شد و اصول متافیزیکی را قبول نداشتند، «آگوست کنت» گفت به دوره علم مثبت رسیده‌ایم و اینجا هم چیزهایی که ریشه در حواس دارند مهم است، شهید صدر نوشتند به هر اندازه که تجربیون بخواهند از طریق آزمایش‌های بشری مبدا علیت را توضیح دهند، موفق نمی‌شوند، زیرا می‌دانیم آزمایش‌های علمی نمی‌توانند جز تعاقب دو امر را به دست آوردند.

وی در ادامه افزود: شهید صدر گفت که اگر فکر در حدود تجربه زندانی باشد، نمی‌تواند به عدم امکان چیزی از اشیاء حکم کند، ایشان به بحث علیت پرداختند و گفتند انسان‌ها با سؤال از چرایی روبرو هستند. ایشان می‌گفت اگر اصل علیت را قبول نکنیم هیچ نظریه‌ای تثبیت نمی‌شود. وقتی عالمی آزمایشی را انجام می‌دهد و نتیجه می‌دهد، او وقتی از دقیق بودن آن مطمئن می‌شود آن را به موارد مشابه نیز تعمیم می‌دهد، مثلا یک سیم را که حرارت می‌دهیم و طول آن زیاد می‌شود و این را تعمیم می‌دهیم و شهید صدر می‌گفتند یکسری اصول ما تقدم دارد، تجربیون اما این را قبول نداشتند؛ مشکل این بود که در این زمان در فیزیک ذرات به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند حوادث را به صورت علمی توجیه کنند و گفتند اصل شانس حاکم است.

گلشنی گفت: به همین دلیل سراغ این مسائل رفتند، شهید صدر اما در فلسفتنا این را قبول نکردند و این دعوا هنوز هم وجود دارد. بزرگان فیزیک زیر بار نرفتند، اما اولین بار در ایران شهید مطهری در حواشی اصول فلسفه و روش رئالیسم و بعد شهید صدر، این شبهات را جواب دادند و استدلال کردند که اگر اصل علیت را قبول نکنیم، نمی‌توانیم استدلال کنیم. اهمیت این مسئله این بود که غربیان گفته بودند و مسلمان نیز قبول داشتند و اهل سنت نیز همان‌ها را می‌گفتند که در دنیای زیرین، شانس حاکم است، اما شهید صدر در این کتاب پاسخ دادند. البته نظرشان در ابتدا این بود و می‌فرمودند که نقصان وسایل آزمایشی است که موجب می‌شود علیت را کنار بزنیم اما در کتاب مبانی منطق استقرا نظرشان متفاوت شد.

انتهای پیام

captcha