به گزارش خبرنگار ايكنا؛ بیست و دومین همایش بزرگداشت ملاصدرا با عنوان فلسفه و پرستش و نیایش صبح امروز در مجموعه فرهنگی آدینه آغاز شد. حسن بلخاری، استاد فلسفه هنر دانشگاه تهران که به عنوان سخنران در این همایش حضور داشت به تامل پیرامون رویکرد فلسفی به معماری پرستشگاه با تاکید بر آرای فلسفه یونانی و حکمت صدرایی پرداخت و عنوان کرد: عالیترین نوع پرستش و محور همایش امروز نماز است. نماز واجباتی دارد که اولین آن نیت است و در نهایت به سلام ختم میشود. هنگامی که شما تکبیرةالاحرام میگویید وارد حرم میشوید. با تکبیر به گویش، وارد نماز میشویم.
وی ادامه داد: در حکمت این عمل به معنای ورود به حرم است و شما میدانید که حرم و احرام از یک ریشه هستند. در پایان نماز هم با سلام خداوند بدرقه میشویم. وقتی در سلامهای نماز ابتدا به پیامبر (ص) سلام دادید و در پس آن به همه عالم سلام کردید به نظر نمیرسد سلام آخر از قول شما باشد؛ چراکه «سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ؛ از جانب پروردگار [ى]مهربان [به آنان]سلام گفته مىشود» (یس/۵۸).
بلخاری خاطرنشان کرد: مگر نماز بهشت مومن نیست و مگر این آیهای که خواندم سلامی نیست که خداوند در بهشت خطاب به مومنین میدهد؟ اگر چنین باشد سلام آخر نماز از قول خداوند است خطاب به آن کسی که در حرمش جای گرفته بود. نماز حالت معقول است، اما باید فضای معبد و مسجد طوری طراحی شود که ما را بر پرستش انگیزد. اگر چنین حس عبادتی نداریم یا مشکل از ماست که نماز را به تکلیف میخوانیم و پرستش را به تکلف انجام میدهیم یا اینکه بنای معبد به ظاهر اسلامی است، اما عریان از خصوصیت اندیشه اسلامی است.
وی ادامه داد: به کعبه اشاره کنم. کعبه معبد مطلق مسلم است. کعبه یک هندسه است. در کعبه یک دایره وجود دارد و یک مکعب. این دو شکل اساسی و بنیادین عالم است. از افلاطون تا ملاصدرا از دایره به عنوان اکمل اشیا سخن گفتهاند. دایره نماد آسمان، معنا و حقیقت معناست. مکعب نیز نماد ایستایی و سکون و ثبات است. از این معنا میشود فهمید کعبه حقیقی این سنگ و گل نیست بلکه کعبه حقیقی آن دلی است که به دور این کعبه طوف میکند.
استاد فلسفه هنر دانشگاه تهران تصریح کرد: کنش انسان که تنها پرستنده حقیقی خداوند است باید دوار باشد و این معنا با آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ؛ ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى گردیم» (بقره/۱۵۶) نسبت دارد. در جهان فیزیک هم حرکتها دوار است. این زبان معماری است و هر که با این زبان آشنا باشد از عبادت در مسجد لذتی میبرد که جاهل به این معنا، فاقد این لذت است.
وی افزود: در فلسفه معماری بحث داریم که معماری مقدس باید بتواند گذر زمان را مبدل به ثبات مکان کند. فلسفه معماری آن است که شما را از اغتشاش کثرت و در زمان بودن برهاند و بنا به نوع فرم معبد و حرم شما را در قلمرویی قرار دهد که سکون یابی. روح اگر به سکون نرسد پرستنده نخواهد بود.
در ادامه مراسم حجتالاسلام حسن سعیدی به ایراد سخنان خود با محوریت تعالی اندیشههای فلسفی به ساحت معارف وحیانی پرداخت و عنوان کرد: من کوشیدهام بر اساس نگاه اتحادی عرفان، فلسفه و عقل یا به تعبیر اساتید بر اساس قرآن و برهان و عرفان به موضوع فلسفه پرستش و نیایش بپردازم. ممکن است این تصور وجود داشته باشد که فلسفه موجب تحیرزایی است و به نوعی برای انسان شک و ابهام ایجاد میکند؛ ولی نه شک به معنای گذرگاه، بلکه به معنای منزلگاه. بر این اساس برخی میگویند ارتباط فلسفه و نیایش ارتباط وثیقی نیست.
وی ادامه داد: با سیر اجمالی اندیشههای بشری به ارتباط میان اندیشه تعقلی و معنوی به معنای عام بر میخوریم و به این نتیجه میرسیم که میان حوزه تعقل و معنویت پیوند برقرار است. شهید مطهری میگوید در طول تاریخ اسلام به این حقیقت میرسیم که حیات تعقلی مسلمانان از آغاز ظهور اسلام بوده است؛ با توجه به آیاتی که در قرآن کریم وجود دارد و پیوسته ما را به تعقل دعوت میکند. در این میان تفکری وجود دارد که به اندیشه جداسازی و تفکیک دین از فلسفه دامن میزند و آثاری در این حوزه نگارش شده است.
وی افزود: این گروه معتقدند عقل دارای نقایص و کاستی است. عقل که دارای چنین کاستی است و مرتکب خطا میشود چگونه میتواند راهنمای بشر در عرصه زندگی باشد. از طرفی عقل مهمترین ابزار فلسفه است. پس چگونه میتوان به فلسفه اعتماد کرد در حالی که آموزههایش مبتنی بر عقل است. از طرف دیگر کجای سخنان پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) عناوین فلسفی بکار رفته است؟ عناوینی چون امکان و وجوب و غیره. در پاسخ به این ادعا باید گفت پیامبران الهی میفرمودند: نحن معاشر الانبیاء نکلم الناس علی قدر عقولهم. یعنی در ساحت فکر مخاطبان خود سخن میگفتند. مخاطبان پیامبر(ص) اعراب بادیهنشینی بودند که این مفاهیم را درک نمیکردند. پس این مفاهیم متناسب با ساحت فکر مخاطبان پیامبر(ص) نبود.
گزارش از مصطفی شاکری
انتهای پیام