به گزارش ایکنا از لرستان، نابسامانی اقتصادی از مسائلی است که اگر مهار نشود موجب رکود اقتصادی و مشکلاتی برای جامعه خواهد شد، توجه امام علی(ع) به رهنمایی و هدایت مردم و نهادینه کردن رفتارهای پسندیده در وجود آنان و نهی از صفات مذموم در امور اقتصادی ازجمله مسائلی است که در نهجالبلاغه به آن پرداخته شده است.
صفات مضموم که در زمینه انحراف و سقوط انسانها را فراهم میکند، در روایات به شدت از آنها نهی و آثار سوء آنها بیان شده است. نهی یعنی کسی را از کاری بازداشتن، نهی از کارهای زشت از واجبات و فرایض بسیار مهم و بزرگ اسلامی بهشمار میرود. نهی از رفتارهای ناپسند از ضروریات ایمان و رستگاری امت است که براثر ترک آن جامعه دچار تباهی میشود. همچنین نهی از رفتارهای ناپسند مکمل فریضههایی چون نماز و زکات است که نشاندهنده بُعد اجتماعی و عملی دین مبین اسلام است. نهی باید به قصد حل مشکل و رفع مسئله باشد نه مشکل آفرینی و مسئله سازی.
اخلاق ناپسند در امور اقتصادی
براساس تعلیمات اسلامی، پایداری جامعه به اقتصاد سالم موجب سعادت و خوشبختی انسان است از آنجایی که تحقق آسایش در سایه اقتصاد سالم در جامعه میسر است لازم است بهمنظور جلوگیری از فروپاشی جامعه فساد اقتصادی را از آن دور نگه داریم. اقتصاد سالم همچنین در سرنوشت ابدی انسان و رسیدن به آسایش و آرامس تنها در سایه ابدی بشر نقش بسزایی دارد، سعادت ابدی انسان و رسیدن به آرامش و آسایش تنها در سایه یکتاپرستی، سلامت اقتصادی و پرهیز از هرگونه فسادانگیزی است.
نهی از مالاندوزی
دین اسلام مالاندوزان را سخت مورد نکوهش و انتقاد قرار میدهد لذا بهمنظور بهبود وضع اقتصادی جامعه افراد بایستی از جمعآوری مال صرفنظر کنند. امام علی(ع) مال و ثروت را یعسوب و پیشوای بدکاران میپندارد و در حکمت 316 نهجالبلاغه میفرماید: «من پیشوای مؤمنان و مال پیشوای تبهکاران است».
یعسوب به ملکه زنبوران عسل گفته میشود که هرگاه به پرواز درآید تمام زنبورانی که در آن کندو با او زندگی میکردند با او به پرواز در میآیند. سپس به رئیس هر قومی یعسوب اطلاق شده است، درواقع امام علی(ع) فرق میان افراد با ایمان را که با معنویات میاندیشند با افراد مادی و بیایمان که تنها به ثروت میاندیشند، بیان کرده و میفرماید: من پیشوای مؤمنانم؛ ولی پیشوای فاجران مال و ثروت است.
همچنین امام علی(ع) در نامه 31 نهجالبلاغه میفرماید: «و در فکر ذخیرهسازی برای دیگران مباش». انسان حرص و طمع مال اندوزی دارد و اگر با این صفت ناپسند خود، مبارزه نکند به دامهای شیطان فرو میغلتد. نکته دقیق در کلام امام علی(ع) این است که بدبختی انسان به جایی میرسد که او خزانهدار دیگران میشود؛ یعنی اموال را پی در پی جمع میکند و در راه خیر مصرف نمینماید و حتی خودش هم استفاده نمیکند و فقط بهعنوان خازن و خزانهدار، آنها را برای دیگران نگه میدارد.
امام علی(ع) در حمکت 416 نهجالبلاغه به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) چنین سفارش میکند: «چیزی از دنیای حرام برای پس از مرگت باقی مگذار، زیرا آنچه از تو میماند، نصیب یکیاز دو تن خواهد شد، یا شخصی است که آنرا در طاعت خدا بهکار گیرد، پس سعادتمند میشود، با چیزی که تورا به هلاکت افکنده است و یا شخصی که آنرا در نافرمانی خدا بهکار گیرد، پس هلاک میشود با آنچه که تو جمعآوری کردی، پس تو در گناه او را یاری کردهای، که هیچیک از این دو نفر سزاوار آن نیستند تا بر خود مقدم داری».
گذاشتن اموالی بهعنوان ارثیه در حد نیاز فرزندان و بازماندگان نهتنها مذموم و نکوهیده نیست بلکه باقی گذاشتن چنین مالی نهتنها عیب نیست بلکه مایه خیر و برکت است. مخاطب امام علی(ع) حریصانی هستند که به نام تأمین آینده فرزندان به هر دری میزنند و حلال و حرام را به هم میآمیزند و خود را به زحمت و درد و رنج فراوان و مسئولیتهای سنگین گرفتار میکنند، امام علی(ع) به اینگونه افراد میفرماید برای چه کسی این اموال را ذخیره میکنید؟ برای افراد صالح که از آن در راه اطاعت خداوند بهره میگیرند؟ در این صورت آنها خوشبخت میشوند وئ شما محروم و زیانکار؛ درحالی که زحمت جمع کردن مال را شما کشیدهاید و اگر این اموال به دست افراد فاسد و ناسالم بیافتد و از آن در مسیر معصیت پروردگار کمک بگیرند سرنوشت بدتری خواهید داشت، زیرا علاوهبر این که از برکات مال خود محروم شدهاید، اعانت به اثم و کمک به گناه کردهاید. پس بهتر است انسان حرص و طمع را کنار گذارد و به قناعت اکتفا کند و اگر اموالی خواسته یا ناخواسته به دست او افتاد، تا زنده است از آنها بهره بگیرد و بار سفر آخرت خود را با آن ببندد و صالحات و باقیاتی از خود به جای نهد و بخشی از آنرا به صورت ارث برای بازماندگانش بگذارد.
همچنین در خطبه 23 نهجالبلاغه میفرماید: «آگاه باشید! مبادا از بستگان تهیدست خود روبرگردانید، و از آنان چیزی را دریغ دارید، که نگاه داشتن مال دنیا، زیادی نیاورد و از بین رفتنش کمبودی ایجاد نکند»، کسیکه خدا به او ثروت داده در درجه اول فقر خویشان فقیرش را برطرف کند. ثروت ثروتمندان حکم چیزهای روان را دارد که هرچه از مالشان بردارند جای آن پُر میشود. پس بهتر است از مال خود بهرهبرداری کند و ثروت خود را در راه خیز ازقبیل مدرسهسازی و ... مصرف کند که برایش منفعت دارد چون آنچه را باقی میگذارد نفعی برایش ندارد.
انتهای پیام