خشم کلید تمام بدی‌هاست/ یکسال روزه، نذر عصبانیت
کد خبر: 3716939
تاریخ انتشار : ۰۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۳
منبر مجازی: اصول جامعه قرآنی 7/

خشم کلید تمام بدی‌هاست/ یکسال روزه، نذر عصبانیت

گروه اجتماعی- خشم کلید تمام بدی‌هاست و باید بر آن غلبه کرد، آیت‌الله بروجردی نذر كردند كه اگر خشم و عصبانيت خود را كنترل نكنند، یک سال روزه بگيرند تا نفس خود را تقویت کنند که به این راحتی‌‌ها عصبانی نشوند.

 خشم کلید تمام بدی‌هاست/ یکسال روزه، نذر عصبانیت

به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، در یادداشت «بدترین صفت اخلاقی دروغ است/ دروغگویان مؤمن نیستند»، به موضوع «صداقت» پرداختیم و در این یادداشت که حجت‌الاسلام سید محمدحسین راجی، استاد کفایه حوزه، مدرس دانشگاه و رئیس بنیاد صحیفه سجادیه خراسان رضوی در اختیار ایکنا قرار داده است، به «کظم غیظ» به عنوان یکی از اصول اخلاقی در جامعه قرآنی، پرداخته می‌شود.
بنا بر این گزارش،‌ خداوند در قرآن کریم می‌‌فرماید: «و الكاظمين الغيظ و العافين عن الناس و اللَّه يحب المحسنين» این مشک‌‌های قدیمی که با آن شیر و دوغ جمع می‌‌کردند، موقعی که در آن را می‌‌بستند، می‌‌گفتند سر آن را کظم کرده‌ایم، یعنی سر آن را بسته‌اند. انسان باید جلوی نفس خود را اینگونه بگیرد. «غیظ» را بتواند «کظم» کند و بر عصبانیت خود کنترل داشته باشد.
«کظم غیظ» امام کاظم(ع)

امام کاظم(ع) را به این خاطر «کاظم» می‌‌گفتند که ایشان اهل «کظم‌ غیظ» بود. مردى از اولاد خلیفه دوم در مدینه مى‌زیست که امام کاظم(ع) را آزار مى‌داد و گاهى به ایشان با دشنام، توهین مى‌کرد؛ برخى از یاران امام کاظم(ع)، پیشنهاد مى‌کردند که او را تأدیب کنند؛ اما امام شدیداً ایشان را از این کار باز مى‌داشت.
روزی امام کاظم(ع) بر مرکب سوار شده و به مزرعه آن مرد رفتند و او را در مزرعه یافتند و چون کنار او رسیدند، از مرکب پیاده شدند و با گشاده‌رویى و بزرگوارى از او پرسیدند: چقدر براى این مزرعه خرج کرده‌اى؟ گفت: صد دینار. فرمود: چقدر امید سود دارى؟ گفت: غیب نمى‌دانم. فرمود: گفتم چقدر امیدوار هستى؟ گفت: امید ۲۰۰ دینار سود دارم. حضرت ۳۰۰ دینار به او مرحمت فرمودند و فرمودند زراعت هم از آن خودت، خدا به تو آنچه به آن امید دارى خواهد رسانید.
آن شخص برخاست و سر آن گرامى را بوسید و از او خواست که از گناهان و جسارت‌هاى وى درگذرد. امام تبسمى فرمودند و بازگشتند. روز بعد، آن مرد در مسجد نشسته بود که امام کاظم(ع)‌‌ وارد شدند. آن مرد تا نگاهش به امام افتاد، گفت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته، خدا بهتر مى‌داند که رسالت خویش را به چه کسانى بدهد». دوستانش با شگفتى پرسیدند، داستان چیست، قبلا از او بد مى‌گفتى؟ او دوباره امام را دعا کرد و دوستانش با او به ستیزه برخاستند … ، امام با یارانى از خود که قصد قتل او را داشتند، فرمود: کدام بهتر است، نیت شما یا اینکه من با رفتار خویش او را به راه آوردم؟»
خشم خود را کنترل کن، تو خدای مردم نیستی
انوشیروان، خدمتکار مخصوص درباری داشت، که همواره در خدمتش بود، به او سه کاغذ داد، و گفت: هر وقت من خشمگین شدم و خشمم شدید شد این سه نوشته را یکی پس از دیگری به من بده. غلام درباری پیشنهاد انوشیروان را پذیرفت، تا روزی، انوشیروان بر سر موضوعی، سخت خشمگین شد. غلام یکی از رقعه‌‌ها را به او داد که در آن نوشته شده بود: «خشم خود را کنترل کن تو خدای مردم نیستی»، سپس دومی را به او داد، که در آن نوشته شده بود: «به بندگان خدا رحم و مهربانی کن، تا خدا به تو رحم کند»، سپس سومی را به او داد، که در آن نوشته شده بود: «بندگان خدا را به اجرای حق خدا، سوق بده، که در پرتو چنین کاری به سعادت می‌‌رسی»، به این ترتیب لحظه به لحظه، از خشم انوشیروان کاسته شد.
او را به خاطر خدا کشتم نه عصبانیت
در جنگ خندق حضرت علی(ع) وقتی خواستند کار عمروبن عبدود را تمام کنند، وی بر صورت امام آب دهان انداخت. امام دوری زدند و بعد کار او را تمام کردند. از امام پرسیدند که چرا چنین کردید و در همان موقع او را به درک واصل نکردید؟ فرمودند: «اگر آنجا کار او را تمام می‌‌کردم به خاطر عصبانیت بود، کمی راه رفتم و عصبانیت من تمام شد و بعد به خاطر خدا او را کشتم».
در میان پادشاهان، همه آن‌هایی که بداخلاق بودند کار دست خود داده‌‌اند. نادرشاه افشار در اواخر عمر خیلی بداخلاق شده بود و به هر کسی خشم می‌‌گرفت او را مجازات می‌‌کرد به طوری که او را به جنون داشتن یاد کرده‌اند. او فرزند خود شاهرخ میرزا را کور کرد.
آقا محمدخان قاجار نیز فردی خشمگین بود او به دلیل همین خشمش که بلافاصله دستور قتل می‌‌داد، جان خود را از دست داد. خادمانش از ترس این که جان خود را از دست بدهند، شبانه به محل خواب شاه می‌‌روند و او را در خواب می‌‌کشند. عاقبت کسی که اینگونه عصبانی شود، همین است.
عصبانیتی که منجر به خودکشی شد
خانواده‌ای وضع مالی مناسبی نداشتند؛ پدر آن خانواده یک «میز» می‌‌خرد که آن را خیلی دوست داشته است. روزی پسرش وارد اتاق می‌‌شود و کاری می‌‌کند که منجر به شکسته شدن میز می‌‌شود. پدر بسیار ناراحت می‌‌شود و غضب می‌‌کند و ضربه‌ای به صورت کودک می‌‌زند که منجر به كر شدن کودک می‌‌شود. چند روز بعد وقتی پدر به دیدن کودک خود در بیمارستان می‌‌رود کودک به او می‌‌گوید: پدر جان اگر من بزرگ شدم و کار کردم و پول میز را به تو دادم، تو گوش‌هايم را به من برمی‌‌گردانی؟ پدر تا این را می‌‌شنود از بغض نمی‌‌تواند جلوی گریه خویش را بگیرد و از بیمارستان خارج می‌‌شود . روز بعد هم خودکشی می‌‌کند.
یک غضب به خاطر مال دنیا منجر به ناشنوا شدن کودک و یتیم‌شدن و بی سرپرست‌شدن یک خانواده می‌‌شود که این مسئله هم از یک عصبانیت ساده شروع شد.
از پیامبر مکرم اسلام(ص) نقل شده است: «اَلا اِنَّ خَيرَ الرِّجالِ مَن كانَ بَطىءَ الغَضَبِ سَريعَ الرِّضا، بدانيد كه بهترين انسان‌‌ها كسانى هستند كه دير به خشم آيند و زود راضى شوند».
کظم غیظ شهید بروجردی
در زمان جبهه، وقتی دشمن در حال پیشروی بود، شخصی به شهید بروجردی که فرمانده منطقه بود گفته بود که هیچ امکاناتی نیست؛ شهید بروجردی هم که همیشه می‌خندید، این بار خندیده بود و آن فرد عصبانی شده بود و به او سیلی زده بود؛ این برای چندمین بار بود که یکی در گوش شهید بروجردی می‌زد؛ ایشان بلند شد و صورتش را بوسید و گفت: شما خسته شدی، بیا بشین درست می‌شود. شهید بروجردی با اینکه فرمانده لشکر بود، اما «کظم‌ غیظ» کرده بود.
موعظه‌ای که باعث صلح و آرامش شد
شخصی به حضور رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: «به من درسی بیاموز»، پیامبر(ص) فرمود: «برو، ولی مراقب باش که خشم و غضب نکنی». آن شخص گفت: «همین موعظه، مرا کافی است». به سوی خانه‌ خود رهسپار شد، ناگهان دید جمعی از بستگان او از خانه بیرون آمده‌اند و می‌خواهند بر سر موضوعی با گروه دیگری بجنگند. وقتی دید خویشانش مسلح شده‌اند، او نیز سلاح خود را برداشت و به خویشانش پیوست. در این وقت حساس، ناگهان سخن پیامبر(ص) به یادش آمد که فرمودند: غضب نکن.
فورا اسلحه‌اش را به کناری انداخت، سپس آرام‌آرام نزد گروه مقابل رفت و با زبان نرم و با ملایمت گفت: «شما از قتل و مجروح کردن و نزاع چه فایده‌ای دیده‌اید؟ شما نزد من آیید تا با صبر و حوصله مشکل را حل کنیم و هر چقدر مال و ثروت خواستید، من ضامن می‌شوم به شما بدهم». این سخن آرام، آن چنان در آن‌ها اثر نیک گذاشت که بی‌درنگ گفتند: «ما سزاوارتر هستیم که این کار را بکنیم و پیشقدم در نابودی نزاع شویم». در نتیجه، نزاع خاتمه پیدا کرد و جای خود را به صفا و آرامش داد.
خشم، کلید تمام بدی‌هاست
امام حسن عسكری(ع) می فرمايند: «الْغَضَبُ مِفْتَاحُ كُلِّ شَر، خشم كليد تمام بديهاست». شما جلوی دادگستری را ببینید، چه تعداد از آدم‌کشی‌‌ها فقط به خاطر عصبانی شدن است. به جرات می‌‌توان گفت اکثر آنها فقط به خاطر همین است. عصبانی شده و کسی را کشته و یا عصبانی شده و همسر و فرزند خود را زده است. عصبانی شده و جمله‌ای را گفته که نباید می‌‌گفته است. همه چیز از عصبانیت شروع می‌‌شود.
یکسال روزه، نذر عصبانیت
مرحوم حضرت آيت‌اللّه العظمى بروجردى، مرجع وقت جهان تشيع، آن زمانى كه در شهرستان بروجرد بودند، نذر كردند كه اگر خشم و عصبانيت خود را كنترل نكنند و به افراد تندى نمايند يكسال روزه بگيرند. يک روز هنگام مباحثه علمى با يكى از شاگردان خود به‌خاطر اينكه آن شاگرد مطالب غيرمنطقى و بى‌ارتباط با موضوع بحث مى‌گفت، طاقت نياوردند و نسبت به او تندى نمود. در اينجا بود كه نذر آقاى بروجردى شكسته شد. بعد هم يكسال روزه گرفتند تا نذر خود را اداء كنند. این کار را می‌‌کردند که نفس خود را تقویت کنند که به این راحتی‌‌ها عصبانی نشوند.
پیامبر مکرم اسلام(ص) می‌‌فرمایند: «إنّ الغضب من الشّيطان و إنّ الشّيطان خلق من النّار و إنّما تطفا النّار بالماء فإذا غضب أحدكم فليتوضّأ، خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مى‌شود، پس هرگاه يكى از شما به خشم آمد، وضو بگيرد». غضب از شیطان است و شیطان هم از آتش است. دیدید وقتی کسی عصبانی می‌‌شود سرخ می‌‌شود، اگر عصبانی شدی آبی به سر و صورت خود بزن تا غضبت فروکش کند.
پاسخ اهانت با هندوانه
جوانی به محضر آیت‌الله شیخ محمدتقی شیرازی رسید و آن بزرگوار را به شدت مورد فحش و اهانت قرار داد. آن مرحوم همچنان ساكت بود تا او گفتارش تمام شد و رفت. سپس آیت‌الله شیرازی تعدادی هندوانه خرید و به خانه‌‌ وی فرستاد و فرمود: این جوان حرارت بدنش بالا رفته و همان سبب شده است كه آن همه دشنام و ناسزا به ما بگوید. این هندوانه‌‌ها مزاج او را خنک خواهد كرد.
به این می‌‌گویند «کظم‌غیظ»؛ به جای عصبانیت به او هندوانه می‌‌دهد تا عصبانیتش فروکش کند. پس اگر عصبانی شدیم آنجا را ترک کنیم و آبی به سر و صورت خود بزنیم، وضویی بگیریم، دوری بزنیم و برگردیم. سپس اگر خواستیم جوابی بدهیم با آرامش جواب دهیم، که معمولا هم بعد آن جوابی نمی‌‌دهیم.

 انتهای پیام

مطالب مرتبط
captcha