به گزارش ایکنا از استان مرکزی، به مناسبت فرارسیدن سوم خردادماه سالروز«فتح خرمشهر» به سراغ سید باقر تقوی عراقی؛ یکی از فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس و فرمانده سابق سپاه ناحیه اراک رفتیم و پیرامون مسائل کلی جنگ، مشکلات کشور در آن زمان، نحوه فتح خرمشهر و میزان اثرگذاری این پیروزی بر محاسبات آینده جنگ؛ با وی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
سید باقر تقوی گفت: در تابستان سال 59 برژینسکی، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور وقت آمریکا(کارتر) مصاحبهای میکند و در آن بیان میکند ما برای ایران طرحی داریم که در نتیجه این طرح، ایران دیگر کمر راست نخواهد کرد. کمتر از دوماه از انعکاس خبر، جنگی تمامعیار علیه ایران شروع میشود.
رزمنده سالهای دفاع مقدس افزود: کشور ما به سه دلیل مورد توجه دشمن قرار داشت. اولا وجود ذخایر و منابع غنی در کشور ثانیا موقعیت جغرافیایی ایران از نظر جغرافیای نظامی که در کره زمین بینظیر است و سوم اینکه انقلاب ما اهداف والا و بلندی را مطرح کرد، امام راحل بحث آزادی بشریت را مطرح فرمودند و استقلال و نجات بشریت از ظلموستم که عمده مشکلات بشر هم به خاطر همین مورد بوده است.
وی افزود: دشمن اعلام کرد ما برای ایران طرحی داریم که نظام ایران دیگر نخواهد توانست کمر راست کند و در تاریخ 31 شهریورماه سال 59 به ما حمله کردند و اینجاست که نقش یک رهبر الهی در جامعه تجسم واقعی پیدا میکند. در دنیا میبینیم وقتی تجاوزی به بعضی از کشورها صورت میگیرد، اولین کسانی که اقدام به فرار میکنند؛ همان رهبران آن کشور هستند. سال 69، صدام بعد از اینکه از جنگ با ایران فارغ شد و به کویت حمله کرد، اولین کسی که از کویت فرار کرد، پادشاه این کشور بود ولی امام(ره) ایستاد، مسئولین ایستادند و امام فرمود ما را از جنگ نترسانید که آنچنان به صدام و حزب بعث سیلی بزنیم که نتوانند از جا بلند شوند. همین سخنان بود که به ملت روحیه داد و صف عظیمی برای رویارویی با دشمن متجاوز ایجاد گردید و روحیه شجاعت و ایستادگی در ملت زنده شد.
فرمانده دوران جنگ ادامه داد: جنگ به معنای واقعی یک گنج بیپایان برای ملت ماست و تا الان هم هزاران کتاب در رابطه با این گنج با ارزش نوشته شده است. در زمان تجاوز صدام، پنج استان کشور یعنی استانهای آذربایجانغربی، ایلام، خوزستان، کردستان و کرمانشاه اشغال شد. در اصل 1200 کیلومتر از مرز ما درگیر جنگ شد که یکی از عجایب دوران دفاع مقدس همین است که در یک جنگ نابرابر، این حجم از خاک کشور درگیر شد ولی پس از 8 سال مقاومت، حتی یکوجب از خاک سرزمینمان را به بیگانه ندادیم. خرمشهر برای ایران یک بندر استراتژیک و تجاری محسوب میشد که البته برای صدام هم حائز اهمیت بود لذا یکی از اهداف صدام، تصرف خرمشهر بود.
تقوی با تشریح اوضاع بسیار بد نظامی کشور در سال 59 و توطئههای دولتوقت در کاهش خدمت سربازی از 24 ماه به 12 ماه، ادامه داد: دستور دیگری که صادر شد و به پیکره ارتش ضربه وارد کرد این بود که نیروهای مختلف ارتش در اقصینقاط کشور میتوانند برای ادامه خدمت به شهر محل تولد منتقل شوند که این تصمیم هم نابجا و نابخردانه بود. از طرف دیگر سپاه پاسداران و بسیج هم روزهای اول تشکیل خود را سپری میکردند و به هیچوجه آمادگی رویارویی با دشمن را نداشتند. از همه مهمتر در روزهای ابتدایی جنگ، کشور درگیر خیانتهای بنیصدر بود. بنیصدر رویکرد غلطی را در پیش گرفته بود و آن رویکرد این بود «زمین بدهیم و زمان بگیریم» که حضرت آیتالله خامنهای به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع در مقابل این طرح ایستادگی کرد.
وی ادامه داد: دشمن بعثی از چند محور به خرمشهر حمله کرد که بچههای رزمنده 34 روز با دست خالی از این شهر دفاع کردند و علیرغم فقدان تجهیزات مقابله با تانک و نفربر، افرادی مانند شهید بهنام محمدی و شهید حسین فهمیده جلوههای ایثار و جوانمردی را به نمایش گذاشتند. زمانی که شهید فهمیده آن کار بزرگ را انجام داد، عدهای از این اقدام ابراز نارضایتی کردند ولی یک انسان عاشق حاضر است برای نیل به اهداف الهی خود، اینگونه ازخودگذشتگی کند.
فرمانده سابق سپاه ناحیه اراک گفت: کل نیروهای ما در خرمشهر شامل: تکاوران نیروی دریایی به فرماندهی هوشنگ صمدی، نیروهای دژ خرمشهر به فرماندهی علی قمری، تعدادی از دانشجویان دانشگاه نظامی امام علی(ع) به فرماندهی شهید حسن سعدی و تعدادی هم از نیروهای سپاه خرمشهر به فرماندهی شهید محمد جهانآرا بودند. مجموع این نیروها به نظر نمیرسد که از 300 نفر بیشتر بوده باشند. البته نیروهای مردمی هم به نیروهای نظامی کمکهای فراوانی کردند. ولی همین مجموعه بود که 34 روز دشمن را پشت دروازههای خرمشهر نگه داشت که اگر بنیصدر به بچهها تجهیزاتی از جمله آرپیجی رسانده بود، شاید از سقوط خرمشهر جلوگیری شده بود. با وجود همه فداکاریها متاسفانه در 4 آبان ماه 59، خرمشهر سقوط کرد.تقوی افزود: زمانی که خبر سقوط خرمشهر به تهران مخابره شد مرحوم حاج احمدآقا گفتند: ما میترسیدیم این خبر را به امام ابلاغ کنیم چرا که ایشان ناراحتی قلبی داشتند و نگران بودیم مشکلی پیش بیاید، در نهایت بنا شد آقای توسلی امام را مطلع کند. آقای توسلی نقل میکند: هنگام ورود به اتاق، حضرت امام در حال شروع نماز بودند که وقتی من خبر را دادم ایشان فرمود: جنگ است یک روز آنها میگیرند و روز دیگر ما پس میگیریم و با خونسردی مثالزدنی با این موضوع برخورد کردند.
رزمنده سالهای جنگ تصریح کرد: پس از سقوط خرمشهر، صدام در خرمشهر حاضر شد، خبرنگاران را جمع کرد، با غرور صحبت هایی کرد و در نهایت اعلام کرد ادامه صحبتهایم را فردا در اهواز ارائه میکنم و این حاکی از اطمینان او از پیشروی و پیروزی بود. بعدا هم تا 12 کیلومتری اهواز پیش آمدند ولی یک سال در آنجا ماندند و برگشتند.
وی ادامه داد: از تاریخ سقوط خرمشهر تا 30 خردادماه سال 60، دوران بسیار سختی را گذراندیم. از زمانی که بنیصدر از ریاستجمهوری عزل شد، امام(ره) شخصا فرماندهی جنگ را بر عهده گرفتند و حماسه ملت وارد مرحله جدیدی شد و وحدتی مثالزدنی در میان همه نیروها ایجاد شد که تحت فرماندهی «قرارگاه کربلا» که مشترکاً بین سپاه و ارتش فعالیت میکرد، پیروزیها آغاز گردید.
فرمانده سابق سپاه اراک گفت: رزمندگان و فرماندهان در تاریخ دهم اردیبهشتماه 61 عملیات الی بیتالمقدس را آغاز کردند. عملیات بیتالمقدس در زمانی آغاز شد که به نوعی اوج گرمای هوا در خوزستان بود و بچهها بعضا در گرمای 50 درجه با دشمن روبرو میشدند و این موضوع جز با عشق و فداکاری امکانپذیر نیست چرا که شهید حاج عباس نجفی میگفت: من با چشم خود میدیدم که نیروهای عراقی از شدت گرما و تشنگی دست به خودکشی میزدند، در چنین شرایطی رزمندههای ما آن فتحالفتوح را انجام دادند.
سید باقر تقوی افزود: من به عنوان یک شاهد در پیشگاه خدا شهادت میدهم که بچههای رزمنده از هیچ تلاشی دریغ نکردند و هر فداکاریای که لازم بود، انجام دادند. در تاریخ ایران هیچ جنگ و نبردی به اندازه دفاع مقدس، متاثر از واقعه عاشورا نبوده است. زیرا فداکاریهایی در این دوران رخ داد که جز با تاسی از سیره سروروسالار شهیدان، عملیاتی نمیشد.
تقوی با یادآوری امدادهای غیبی الهی در دوران دفاع مقدس گفت: زمانی که رزمندهها به پشت دروازههای خرمشهر رسیدند با موانع مختلفی روبرو شدند که کار را دشوار میکرد، از طرف دیگر 20 هزار سرباز بعثی در خرمشهر مستقر شده بود ضمن اینکه بچهها 21 روز در آن گرمای طاقتفرسا جنگیده بودند و عملا توانی برای ادامه کار وجود نداشت و همین مسائل و عوامل بسیار دیگر، سبب تردیدِ فرماندهان برای حمله و آزادسازی خرمشهر شده بود که در این مرحله به پیشنهاد یکی از فرماندهان، موضوع با امام راحل در میان گذاشته میشود که امام(ره) با توکل بر خدا دستور حمله را صادر میفرمایند.
وی تصریح کرد: یکی از امدادهای الهی این بود که با وجود اینکه رزمندهها با دو لشکر ناقص به خط دشمن حملهور شدند ولی با عنایت پروردگار پیروزی حاصل گردید و تعداد نوزده هزاروپانصد نیروی بعثی به دست بچهها اسیر شدند. این فرمایش حضرت امام مبنی بر اینکه«خرمشهر را خدا آزاد کرد» حقیقتا جملهای الهی بود. ما شاهد بودیم که با محاسبات نظامی امکان فتح خرمشهر وجود نداشت یعنی به معنای واقعی کلمه این شهر را خدا آزاد کرد.
رزمنده سالهای دفاع مقدس اضافه کرد: همین تجربه فتح خرمشهر بود که به کمک مردم سوریه و عراق آمد و سبب شد دشمن داعشی عقب رانده شود. 85 درصد از خاک سوریه در تصرف داعش بود، 49 درصد از خاک عراق را هم داعش اشغال کرده بود، ولی سردار پرافتخار اسلام حاج قاسم سلیمانی با استفاده از تجربیات خود در 8 سال دفاع مقدس به یاری محور مقاومت شتافت و توانست دشمن را عقب براند و خط مقدم خودمان را از شهرهای سنندج و ایلام و حتی همدان انتقال دادیم به کنار دروازههای اسرائیل و امروز ما پشت دروازههای اسرائیل هستیم و با کمک نیروهای حزبالله لبنان و دیگر نیروهای محور مقاومت در عراق و سوریه به اهداف خود خواهیم رسید.
سید باقر تقوی گفت: فتح خرمشهر به معنای واقعی کلمه نقطه عطفی در تاریخ جنگ بود و سبب یک تحول عظیمی در کشور شد و یک شور و نشاط مضاعفی در میان رزمندهها ایجاد کرد که توانستیم عملیات کربلایپنج را در شلمچه به انجام برسانیم. یکی از موضوعات مهم این است که چرا پس از فتح خرمشهر جنگ را ادامه دادیم؟ برای این موضوع ده دلیل داریم، یکی از دلایل این است که پس از این فتح، ماشین جنگ صدام خاموش نشده بود و بخشهای زیادی از کشور همچنان در اختیار دشمن بود. ماشین جنگ دشمن در شلمچه و در عملیات کربلایپنج در سال 65 از کار افتاد و در آنجا بود که نفس دشمن بعثی گرفته شد. نکته مهم این است که اگر فتح خرمشهر نبود، پیروزیهای بعدی مثل عملیات کربلایپنج هم نبود.
انتهای پیام