به گزارش ایکنا شعبه اصفهان، آیتالله سیدمحمود طالقانی، مفسر قرآن کریم و از بنیانگذاران نواندیشی در ایران در تفسیر پرتوی از قرآن در تفسیر آیات «مالک یومالدین» نوشته است:
مالک یومالدین:
مالک و ملک، دو قرائت مشهور است، بعضی قرائت اول را پسندیده، بعضی دوم را؛ در آیات دیگر، خداوند هم به مالک توصیف شده هم به ملک؛ ملک (پادشاه) متصرف در اداره کشور است، مالک (دارا) هرگونه تصرفی نسبت به آنچه دارد میتواند، و هرچه قدرت تصرف بیشتر باشد، مالکیت بیشتر است. گرچه مالکیت را در دنیا امر قراردادی و اعتباری میشمرند، ولی ریشه آن همان قدرت تصرف در موجودات قابل تصرف است، بدینجهت چون ما نه قدرت تصرف و تدبیر در قوا و اعضاء خود داریم و نه احاطه علمی با آنها، مالک آن نیستیم، آنچه قدرت تصرف در آن داریم همان افعال و آثار فعل است که از مبدأ اختیار و اراده است، پس مالکیت به حق اختیار در تصرف است که منشا آن علم و قدرت نسبت به ملک میباشد.
یوم: به حسب لغت میان طلوع و غروب آفتاب است، و در اصطلاح به عصر و زمان و دورهای که در آن حادثه تاریخی روی داده گفته میشود «از جهت ظهور و به چشم آمدن آن حادثه چنان که پس از طلوع آفتاب دیدنیها از پرده تاریکی بیرون میآیند» یوم قدرت، سلطنت، حرب، خلقت، قرآن کریم از دورههای تکوین آسمان و زمین به ایام تعبیر نموده: خلق السماوات و الارض فی ستة ایام – دین، یعنی جزاء گویا شریعت را ا ان جهت دین گویند که آثار و جزای نیک و بد اعمال را بیان و ثواب و عقاب هر عملی را معین مینماید، شاید هم کلمه «دین» از لغات دخیل است، چنانکه شبیه آن در ریشههای لاتین و در فارسی باستان و اوستا عینا موجود است.
مالک یومالدین یعنی چه؟
اراده آزاد و اختیار عمل از متیازات مخصوص آدمی است؛ روی همین اختیار و آزادی است که اعمالش دارای ارزش نیک یا پاداش بد میگردد و شرع و عرف آن را به حساب میآورند، و همین منشا تکلیف میباشد، چون حقیقت مالکیت حق تصرف کامل است و انسان آزاد و متصرف در عمل است پس مالکیت عمل موهبتی است که به وی داده شده، این اختیار و مالکیت عمل از تصور و اختیار و عزم تا انجام است، همینکه عمل به هر صورت و نوعی انجام یافت از اختیار و مالکیت انسان عامل خارج میشود و در شرایط و تحت قوانینی که از اختیار و اراده انسان بیرون یعنی در مالکیت خداوند است، آثار و نتایجی بر آن مترتب میگردد، چنانکه ما تا آنجا اختیار داریم که سخنی را بگوییم یا نگوییم یا کلید برق یا دستگاهی را باز کنیم یا ببندیم، ولی اثر سخن در نفوس و افکار و نتایجی که برای آن است، با به کار افتادن دستگاه و کارخانه یا روشنشدن لامپهای چراغ از اختیار ما بیرون است، آنگاه اثر عمل یا سخن روشن میشود که به نتیجه نهای برسد و آثارش از هر جهت هویدا گردد، پس هر عمل و اثری تا به نتیجه نرسیده مبهم و تاریک است و چون به نتیجه و جزاء رسید روشن میگردد.
هر فعل وعملی دو عالم و دو محیط دارد: نخست محیط تصور و اختیار و عزم و انجام، در این محیط انسان مکلف است و نتیجه و جزاء که نهایت سیر و اثر آن است، مجهول و در زیر پرده عوامل و مقتضیات به سر میبرد. دوم محیط ظهور و آثار و جزاء یا یوم الدین است، در این محیط مالکیت تنها برای خداوند است و یکسره از اختیار و اراده بندگان بیرون است، عالم جزاء نهائی چنان عالمی است که آثار و نتایج اعمال و باطن و ملکات انسان از زیر پرده طبیعت و غفلت بیرون میآید و حقایق چنان است که از افق تاریک این جهان که جز ظواهر و سطوح همه چیز از چشم پوشیده است سر برمیزند، پس این عالم با همه نورها و جسمهای نورانی که دارد شب است، و آن عالم روز ظهور کوچک و بزرگ اعمال و فعل و انفعال آثار است و مالکیت آن یکسره برای خداوندی است که به وسیله اعطاء اختیار و اراده آزاد سهم ناچیزی از مالکیت خود را به انسان عنایت کرده و محیط این ماکیت تا سرحد عمل است آن هم ناتمام، از این حد به بعد که غیر متناهی است محیط مالکیت خداوند میباشد، که پس از عمل آغاز میگردد تا از افق نهایی سر زند: یوم لاتملک نفس لنفس شیئا والامر یومئذلله... پس اضافه مالک به یوم هیچگونه احتیاج به تاویل ندارد و بس دقیق و بلیغ است- سبحان الله عما یصفون.
انتهای پیام