به گزارش ایکنا؛ آیتالله العظمی حسین مظاهری از مراجع تقلید در ادامه مباحث اخلاقی ماه رمضان با موضوع تدبر و انس با قرآن گفت: هرچه در عالم وجود است، در قرآن هست و قرآن مبین اوست و قرآن با این همه مقامش آمده است برای اینکه ما را مهذّب کند و صفات رذیله را از ما بگیرد و صفات خوب را جایگزین آن کند و بهمرور زمان بتوانیم با انس با آن مهذّب شویم.
آیتالله مظاهری افزود: اگر از شما بپرسند قرآن کتاب فقه است یا نه، باید جواب دهید که فقه در قرآن هست؛ لذا بزرگان فقها آیاتالأحکام نوشتند؛ بیش از ششصد آیه در قرآن مربوط به احکام و رسالههای عملیه است، اما قرآن کتاب فقه نیست. اگر از شما بپرسند قرآن کتاب اعتقادات است؟ باید بگویید که بهترین اعتقادات در قرآن هست؛ قرآن شریف با فهم عمومی یا با دقتهای فلسفی اثبات وجود خدا و اثبات توحید و اثبات نبوت و امامت و معاد کرده است. همه فهم است، هم برای خواص و هم برای عوام است و قدری بالاتر هم برای اخص الخواص است، اما قرآن کتاب اعتقادات نیست.
آیتالله مظاهری عنوان کرد: در قرآن مباحث فلسفی و عرفانی فراوان است و بهترین عرفان را قرآن دارد؛ بهترین فلسفه را قرآن دارد. صدرالمتألهین با آن عرفان و فلسفهاش بعضی اوقات میگوید: «هذا یحصل لنا عقیب کشف و الخلوات و أقمنا علیه البرهان»؛ بعد خودش معنا میکند و میگوید متخصّص در فسلفۀ مشاء شدم و دیدم تاریک است؛ متخصّص در اشراق شدم و دیدم غرورآور است. متمسک به قرآن شدم و آسوده شدم؛ لذا بهترین عرفانها و بهترین فلسفهها در قرآن هست، اما قرآن کتاب فلسفه نیست.
ایشان با طرح این سؤال که آیا قرآن کتاب علم روز و علوم طبیعی و علوم انسانی هست یا نه؟ تصریح کرد: آیات فراوانی مربوط به این علوم روز است؛ طنطاوی تفسیری نوشته است درباره آیاتی که مربوط به علوم روز است. در آنجا هفتصد آیه آورده، برای اینکه قرآن دلالت میکند بر آنچه علوم روز گفته است. اما قرآن کتاب علم طبیعی و علم روز هم نیست، و علوم طبیعی در آن هست.
وی با بیان اینکه قرآن، کتاب اخلاق است گفت: قرآن خودش را در آیات مکرّر معرفی میکند؛ «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَ یزَکِّیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ» ﴿جمعه/۲﴾؛ پیغمبر (ص) درس نخوانده آمده و درحالی که درس نخوانده است، اما معلم قرآن است. دیروز گفتم قرآن میگوید من کتاب آموزشی و پرورشی هستم. به عبارت دیگر من کتاب اخلاقم. قرآن میفرماید: من آمدهام که صفات رذیله را از دلها بکنم، صفات خوب را جایگزین آن کنم و بتوانیم آدم بسازم. اگر ما بگوییم قرآن کتاب آدمسازی است، درست است؛ لذا همه ما باید در قرآن کار کنیم؛ همه باید به هر اندازه که ممکن باشد، قرآن بخوانیم؛ «فَاقْرَءُوا مَا تَیسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ» (المزمل/۲۰﴾. دیروز میگفتم تدبر و تفسیر در قرآن واجب است، «أَفَلاَ یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» (محمد،۲۴)، آنکه نتواند قرآن بخواند و تدبر در قرآن نداشته باشد و آشنایی با تفسیر قرآن نداشته باشد، قفل بدبختی روی دل اوخورده و رستگار نخواهد شد.
وی تاکید کرد: عمده عمل به قرآن است که ما آدم شویم و صفات رذیله نداشته باشیم. گفتم رفع صفات رذیله مشکل است و به قول علمای علم اخلاق، ممکن است با دست چاه کند، اما در سرحد محال است؛ لذا گفتند آیا میشود صفات رذیله را از دل کند و برسیم به آنجا که حسود نباشیم. خیلی مشکل است، اما خیلی لازم است، زیرا هرکه حسود باشد، بدبخت میشود. قرآن در همان اول راجع به هابیل و قابیل صحبت میکند. میگوید دو تا پسر پیغمبر بودند که یکی حسود و یکی پاکدل بود. قربانی کردند و قربانی آنکه پاکدل بود قبول شد و قربانی آنکه پاکدل نبود، قبول نشد. حسادت او را گرفت و به برادرش گفت: تو را میکشم. برادر نصیحتش کرد که این کار را نکن. اما بالاخره برادر را کشت. اول قتلی که روی کرۀ زمین شده است، پسر پیغمبر هابیل، برادرش قابیل را کشته است و قرآن میگوید به خاطر حسادت بود.
این مرجع تقلید اظهار کرد: اگر ما ریاستطلب باشیم، این حسِّ ریاستطلبی نمیگذارد راحت باشیم. غیبتها و تهمتها و آبروریزیها از همین حسِّ ریاستطلبی سرچشمه میگیرد و انسان برسد به آنجا که ریاستطلب نباشد، مشکل است. پیغمبر اکرم میفرماید: «آخروا ما یخرج ان قلوب الصدّیق حب الجاه»، آخر چیزی که انسان میتواند بعد از تلاشها به آن مسلط شود، ریاستطلبی است، اما باید به مقام صدّیق برسد تا به این مقام برسد.
ایشان با اشاره به آیاتی از سوره شمس تصریح کرد: رستگاری فقط از کسی است که صفات رذیله نداشته باشد. بدبخت و شقی کسی است که یک صفت رذیله بر دل او حکمفرما باشد؛ از این رو کسی عاقبتاندیش است که بتواند صفات رذیله را کنترل کند.
انتهای پیام