هنگامی که جوانان تاریخ انقلاب را از ویکی‌پدیا فرامی‌گیرند/ گذری بر مقاله 15 خرداد
کد خبر: 3720389
تاریخ انتشار : ۱۵ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۳

هنگامی که جوانان تاریخ انقلاب را از ویکی‌پدیا فرامی‌گیرند/ گذری بر مقاله 15 خرداد

گروه اندیشه ــ ویکی‌پدیا اگرچه مدعی سیاست «دیدگاه بی‌طرفانه» است ولی بازخوانی مطالب آن درباره جریانات سیاسی ایران و همچنین تحلیل جریانات تاریخی این دیدگاه را قویا مورد انکار قرار می‌دهد. این مسئله در سایه غفلت مسئولان ایرانی اثرگذاری خود را ادامه می‌دهد.

 

هنگامی که جوانان تاریخ انقلاب را از ویکی‌پدیا فرامی‌گیرند/ گذری بر مقاله 15 خرداد

ویکی‌پدیا Wikipedia یک دانشنامهٔ اینترنتی چندزبانه با محتویات آزاد است که با همکاری افراد داوطلب نوشته می‌شود. نام ویکی‌پدیا واژه‌ای ترکیبی است که از واژه‌های ویکی (وبگاه مشارکتی) و اِنسایکلوپدیا (Encyclopedia)) (به معنای دانشنامه یا دائرةالمعارف گرفته شده است). ویکی‌پدیا هدف خود را انتشار جهانی یک دانشنامهٔ آزاد به تمامی زبان‌های زندهٔ دنیا برمی‌شمرد.

اگرچه برخی آن را به‌خاطر انتشار رایگان، قابل ویرایش بودن و گستردگی عناوین ستوده‌اند اما ویکی پدیا به خاطر تردید در درستی و اعتبار مطالب، آسیب‌پذیری در برابر خرابکاری، کیفیت غیریکنواخت، سوگیری نظام مند، بی‌ثباتی و نیز به خاطر ترجیح اجماع بر اعتبار در سبک ویرایش مقالات نقد شده ‌است.

ویکی‌پدیا اگرچه مدعی سیاست «دیدگاه بی‌طرفانه» است ولی بازخوانی مطالب آن درباره جریانات سیاسی ایران و همچنین تحلیل جریانات تاریخی ایران این دیدگاه را قویا مورد انکار قرار می‌دهد. این مسئله از چند جهت قابل بررسی است.

نخست آن که این سایت غیر انتفاعی است و طبیعتا به کمک‌های مالی داوطلبان متکی است. به شکل دقیق بنیاد «ویکی‌مدیا» مدیر پروژه «ویکی پدیا» کمک‌هایی از بیش از 50 کشور جهان دریافت می‌کند که بیشترین آنها از کشورهای انگلیسی زبان (آمریکا، انگلستان، کانادا و استرالیا) صورت می‌گیرند و بیش از نیمی از آنها به صورت ناشناس است. اکثر حامیان مالی بنیاد، سازمان‌های غیردولتی هستند که هدف‌شان پیشبرد دموکراسی است. حال سوال اینجاست که سیاست پیشبرد دموکراسی در ایران که توسط حامیان اکثرا ناشناس غربی صورت می‌گیرد مبتنی بر چه اصولی است؟

بررسی نام این مؤسسات نشان می‌دهد که این بنیادها یا خود صهیونیستی هستند و یا توسط افرادی یهودی بنیان‌گذاری شده اند. به عنوان مثال موسسه «اوپن سوسایتی» یا همان «بنیاد سوروس» و همچنین بنیاد «میچل کی پور» متعلق به افراد یهودی هستند. بنیاد خانوادگی آرلین و آرنولد گلداستاین که سابقه کمک به امور مربوط به اسراییل را دارد، از دیگر حامیان مالی ویکی پدیا است. بنیاد اسلوان نیز از دیگر مؤسساتی است که توسط برخی منابع صهیونیستی، اداره می‌شود.

بررسی برخی اسناد نشان از ارتباط جیمی ولز، مؤسس و سرمایه دار ویکی پدیا با مقامات صهیونیست دارد؛ وی جزء مدعوین و سخنرانان دومین همایش ریاست جمهوری رژیم صهیونیستی بود که در ماه اکتبر 2009 برگزار شد. این همایش با هدف بررسی راه‌های ایجاد آینده‌ای بهتر برای رژیم اسراییل و یهودیان جهان برگزار شد. همچنین ولز میهمان میزگردی بود که شیمون پرز، رئیس جمهور وقت رژیم صهیونیستی نقش فناوری نوین را در انقلاب دانایی، در این میزگرد بررسی کردند.

ماه جولای سال 2011 جیمی ویلز، موسس ویکی پدیا، به دعوت ر‍ژیم صهیونیستی به اسراییل سفر کرد تا در کنفرانس ریاستی این رژیم که به همت شیمون پرز برگزار شده بود، شرکت کند. در سال 2011 ویکی پدیا هفتمین همایش سالانه خود را در حالی در اسراییل برگزار کرد که اعراب و فلسطینی‌ها این همایش را تحریم کردند. بزرگترین کنفرانس ویکی پدیا از چهارم تا هفتم آگوست 2011 در شهر حیفا برگزار ‌شد. بنابر گزارش بی بی سی عربی، ویکی پدیا به دقت از سوی صهیونیست‌ها رصد می‌شود و در میان آنها یکی از منابع پایه جمع‌آوری اطلاعات به شمار می‌رود.

نکته دوم آنکه جریانات مخالف یا حداقل منتقد انقلاب اسلامی در داخل و خارج کشور، به خاطر نداشتن محملی رسمی برای بیان دیدگاه‌ها و نظرات خود به این سامانه‌ها به شکل جدی نگاه می‌کنند و به شکل خودکار، رویکرد حداکثر نویسندگان مقاله با جهت‌گیری خاصی منتشر می‌شود؛ به این شکل که با وجود تفاوت در طرح‌های ظاهری مقالات و گزارش‌های این سایت، تاروپود و رویکرد ذاتی آنها هم‌جنس و هم راستاست. جالب آنکه با وجود اعتبار یافتن این دانشنامه در بین نوجوانان و جوانان و شکل‌دهی ذهنیت آنان به مسائل انقلاب و تاریخ کشور، بسیاری در کشور نسبت به نقش آن در این زمینه بی‌توجه‌اند.

واقعیت‌های جامعه نشان از آن دارد که ویکی پدیا دانشنامه‌ای است که از زمان آغاز تحصیل دانش‌آموزان به عنوان یک دانشنامه علمی و مستند در زمینه علوم مختلف نگریسته شده است. دربرگیری مسائل متعدد، لحاظ کردن سبک اسنادی و ملاحظات تقریبا علمی در بسیاری از زمینه‌ها از جمله علوم تجربی و برخی مسائل علوم انسانی، به مرجعیت بی‌چون و چرای آن در زمینه تحقیقات علمی و تاریخی برای افراد غیرآکادمیک در داخل کشور منجر شده است. نمونه آن در جریان گزارش ورزشی یک مسابقه فوتبال در صداوسیما در نقل یک مقاله از این سایت، خبرساز شده بود.

بی‌توجهی به این مسئله باعث می‌شود که جوان ایرانی که بازخوانی مسائل مرتبط پیرامون تاریخ کشور و تحلیل جریانات سیاسی روز از طریق یک سایت علمی می‌پردازد، قرائتی متفاوت از آنچه از تاریخ کشور تاکنون می‌دانستند مواجه شوند و از آنجا که مخاطبان تاکنون به این سایت به عنوان یک مرجع معتبر علمی می‌نگریسته‌اند، با چشم‌پوشی از تفاوت ماهوی علوم انسانی و علوم تجربی، مطالب مستند تاریخی را در کنار تحلیل‌های جهت دار سیاسی فرابگیرند.

منتقدین معتقدند که مجوز ویرایش همگانی، ویکی‌پدیا را غیرقابل اعتماد ساخته ‌است. فیلیپ بردلی در مصاحبه‌ای که با روزنامه گاردین در سال 2004 انجام داده می‌گوید که او هرگز از ویکی‌پدیا استفاده نمی‌کند و هیچ کتابدار دیگری را نمی‌شناسد که این کار را انجام دهد. مشکل اصلی عدم وجود قدرت کنترل‌کننده در ویکی‌پدیا است که حتی برخی مسئولان پیشین ویکی پدیا به آن اذعان دارند؛ به عنوان مثال رییس بخش تحریریه سابق، لری سانگر در اواخر سال 2004، از ویکی‌پدیا به دلیل داشتن ماهیت «ضد نخبه» که باعث رد بازنگری رسمی می‌شود و در نتیجه موجب کاهش اعتبار مقاله‌های آن می‌گردد، انتقاد کرد. «حقیقت بر مبنای ویکی‌پدیا»، نام فیلم مستندی است که در سال 2008 به کارگردانی «ایسبراند فن فیلن» به عدم اعتبار و قابل اطمینان بودن مطالب ویکی‌پدیا و دوگانگی‌ای میان ویرایشگران آماتور و استفاده‌کنندگان متخصص پرداخت.

نمونه دیگر این مسئله این بود که ویکی‌پدیا در سال 2005 تعدادی از اعضای کنگره آمریکا را متهم کرد که در زندگینامه‌های سیاسی خود تغییراتی ایجاد کرده‌اند. «اسکنر ویکی‌پدیا» را جمعی از محققان آمریکایی ابداع کرده بودند که ویرایش‌های انجام شده در ویکی‌پدیا را ردیابی و فهرست می‌کرد. در آگوست سال 2007 مرور نتایج این ابزار اینترنتی نشان داد که کارمندان شبکه کامپیوتری سازمان سیا صفحه مربوط به رییس جمهوری ایران، محمود احمدی‌نژاد، را تغییر داده‌اند. با استفاده از همین «اسکنر ویکی‌پدیا» مشخص شد «واتیکان» هم مدخل‌های مربوط به رهبر گروه «شین‌فین» را به‌ نفع خود ویرایش کرده است. چالش با دولت چین در سال‌های گذشته از جمله مهم‌ترین مناقشات ویکی‌پدیا بود که باعث سه ‌بار به‌طور کامل در چین فیلتر شود و در حال حاضر هم دسترسی به برخی بخش‌هایی از آن ممکن نباشد.

ما در اینجا قصد داریم به عنوان نمونه مقاله «تظاهرات ۱۵ خرداد» ویکی پدیا را بررسی می‌کنیم. این مقاله شروعی آرام و بی‌جهت دارد و استنادات و منابع نیز زیاد و تقریبا دارای تنوع است. می‌توان گفت که توضیحات ابتدایی در توصیف مختصر قیام 15 خرداد تقریبا بدون جهت است. بخش‌های ابتدایی مقاله نیز کم و بیش همین جریان طی می‌شود. گویا نویسندگان به این نکته واقف هستند که ناظران بیشتر بخش‌های مقدماتی را می‌خوانند و حوصله شان کمتر به ادامه جریان می‌کشد.

اما هرچه جلوتر می‌رویم نکات مطرح شده جهت دار می‌شوند و منابع و ارجاعات رنگ و بو پیدا می‌کنند. اگرچه برخی موارد مانند به کاربردن وصف «توهین‌آمیز» برای سخنرانی امام و نقل برخی سخنان تند امام و عبارت «مگر با رفتن چند زن به مجلس مملکت مترقی می‌شود؟» قابل اغماض است و حتی استفاده از تعبیر «روح الله خمینی» و پرهیز از به کاربردن تعبیر «امام خمینی» و حتی «آیت‌الله خمینی» توجیه می‌شوند اما در ادامه موارد غیرقابل توجیه مواجه می‌شویم. به عنوان مثال محور سخنرانی افراد در چندین نقطه در روز عاشورا را درخواست لغو تساوی حقوق زنان بیان می‌کند و به نقل از ایرج پزشک‌زاد که کتابش در لس آنجلس چاپ شده، محمدرضا باهنر و مطهری جزء افرادی ذکر می‌شوند که در روزهای سوگواری در منبرها مردم را به شورش دعوت می‌کردند.

در ادامه با گذر سریع از قیام‌های مردم در تهران، قم، شیراز، مشهد و ورامین و پیشوا و کشتار خونین این مردم کفن‌پوش و بی‌دفاع، تنها به سرکوب آن توسط حکومت بسنده می‌کند و از کشته شدن ۳۲ نفر در این تظاهرات خبر می‌دهد. اما در همانجا به نقل از حسن رهنوردی در کتاب «پیدایش حکومت دینی و مافیای روحانیت در ایران» چاپ لس آنجلس می‌آورد: نخستین کانون اغتشاش در تهران میدان بارفروشان بود و گروهی به سرکردگی قمه‌کش معروف تهران طیب حاج رضایی به راه افتاده بودند. طیب از افراد شرور و چاقوکش و متهم به قتل نفس بود و پنج سال هم در زندان به سر برده بود. طیب صاحب چند شیره کش خانه در تهران بود. در روز ۱۵ خرداد، طیب عامل مؤثر اغتشاش‌ها، آتش زدن کلوب‌ها و بانک‌ها و تاراج مغازه‌ها بود.

در ادامه تعداد تظاهرکنندگان را بین ۵۰۰ تا ۵۰۰۰ در نقاط مختلف شهر تخمین می‌زند و نقلی درباره تعداد بالای مردم میدان ژاله را بیان می‌کند و سپس بدون منبع می‌آورد: (این) حرکت برنامه‌ریزی شده بود و حمله به اداره انتشارات و رادیو و مرکز تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها برای دستیابی به سلاح گرم بود. تعدادی اتومبیل و سایر وسایل نقلیه پلیس و ماشین‌های آتش‌نشانی به آتش کشیده شد. به ویژه در میدان ارگ تعدادی از نیروهای انتظامی و تظاهرکنندگان کشته شدند. این حمله‌ها به تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها و اداره انتشارات و رادیو با وجود مقاومت مأمورین چند بار تکرار شد.

این گزارش ادامه می‌دهد: حمله به روزنامه‌های اطلاعات، کارخانه پپسی کولا، بانک‌ها، کاخ دادگستری، آتش زدن مکان‌های عمومی و کتاب‌خانه‌ها، آتش زدن خانه‌های مردم، آتش زدن باشگاه جعفری، حمله و آتش زدن مرکز فرهنگی ایران و آمریکا، خراب کردن کیوسک‌های تلفن، تخریب وسایل حمل و نقل عمومی، مضروب کردن زنان بی حجاب همه برای رسیدن به منظور اصلی یعنی پراکنده‌ساختن نیروهای انتظامی و بهم ریختن نظم کشور بوده‌ است. شعارها "مرگ بر این دیکتاتور خون‌آشام" و "یا مرگ یا خمینی" بود برخلاف ادعاهای مکرر که حرکت را حرکتی خودجوش معرفی می‌کنند، این حرکت خیلی بیشتر به یک حرکت برنامه‌ریزی شده با حمله‌های پیاپی به اداره انتشارات و رادیو و مرکز تسلیحات ارتش و کلانتری‌ها برای دسترسی به اسلحه گرم بود.

سپس به نقل از نشریه ایرانشهر متعلق به کمیسیون ملی یونسکو در ایران که در شماره ۲۲ خود در تاریخ ۱۳۴۳ به ریاست علی‌اصغر حکمت تحت نظر رژیم پهلوی منتشر می‌شده می‌نویسد که این قیام از ۱۱ تا ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به مناسبت ایام عزاداری ماه محرم تظاهراتی صورت گرفته که جنبه سیاسی داشته. شروع این اغتشاشات! با قتل پاسبانی در مشهد آغاز گردیده بود! و سرانجام به تهران سرایت و رفته رفته شدت گرفت، به‌طوری‌که در پانزدهم خرداد در تهران به آتش زدن بعضی از موسسات و اتومبیل‌ها و قتل و جرح و کشتار جمعی از مردم بی‌گناه منجر گردید و عده‌ای که به عنوان عزاداری پیراهن سیاه برتن داشتند، دست به تظاهرات دامنه‌داری زده و شروع به دادن شعارهایی بر ضد دولت کردند. چون کار فتنه بالا گرفت، دولت با قوه قهریه، نایره عصیان را فرونشاند و در شهرهای تهران و شیراز به‌طور موقت حکومت نظامی اعلام کرد.

آنچه تا بدین جا از این گزارش برداشت می‌شود اینکه، در این روز اغتشاشات هدفمندی توسط یک سری افراد خرابکار صورت گرفته که منشأش کشته شدن یک پاسبان در مشهد بوده و سپس به بخشهای مختلف کشور کشیده و شده و پلیس مجبور به کنترل و مهار آن شده است. جالبتر این که در ادامه اشاراتی دارد که دفاع از رژیم محسوب می‌شود. به عنوان نمونه اشاره می کند که دولت علم برای خانواده‌هایی که سرپرست خود را از دست داده بودند، مقرری تعیین کرد و هزینه تحصیلی کودکان خانواده را بر عهده گرفت. تا فرارسیدن انقلاب هنوز خانواده‌هایی بودند که از این بابت از نخست وزیری حقوق ماهیانه دریافت می‌کردند.

در ادامه مطالب به اخبار ۲۶ خرداد روزنامه‌های تهران اشاره می‌کند که مدعی بود در تاریخ یازدهم خرداد شخصی به نام عبدالقیس جوجو، از لبنان وارد فرودگاه مهرآباد تهران گردید و چون مورد سوظن مأمورین گمرک قرار گرفته بود! تحت بازجویی و وارسی قرار گرفت! و مبلغی معادل یک میلیون تومان از او بدست آمد که پس از تحقیقات اعتراف کرد که مبلغ مزبور را از طرف جمال عبدالناصر برای افراد معینی در ایران آورده است.

در ادامه، این گزارش با اشاره به تلاش‌های دولت برای آشتی با روحانیون می آورد که ۱۸ فروردین روح الله خمینی با احترام به خانه‌اش در قم بازگردانده شد. همچنین گزارش می‌دهد که روز سوم بهمن هزاران کشاورز(احتمالا به شکل خودجوش) به تهران آمدند! و در کمال نظم و آرامش به تظاهرات آرام به پشتیبانی دولت دست زدند. در همین روز بانوان آموزگار دست از کار کشیدند و اعلامیه‌هایی با شعارهای «زنان ایران به پاخیزید» و همچنین شعار «ما را در ردیف ورشکستگان و جنایتکاران قرار ندهید» پخش کردند.

در تشریح تظاهرات روز سوم بهمن که در مقابله طلبه، عده‌ای عکس شاه را بالا برده و شعار جاوید شاه می‌دادند. به دنبال دخالت مأموران انتظامی زد و خوردهایی بین تظاهرکنندگان علیه همه‌پرسی و پاسبان‌ها روی داد، جیپ‌های شهربانی به آتش کشیده‌ شد و ناچار سربازان دخالت کردند! در مدرسه فیضیه عده‌ای مجروح شدند!

نویسنده کتاب نهضت امام خمینی می‌نویسد "نقل کردند که وقتی خبر حمله پلیس و مأموران انتظامی به مردم و روحانیون و مدرسه فیضیه به خمینی رسید، با وجود آن که از رفتار پلیس با مردم متأثر بود، خوشحال به نظر می‌رسید و چند بار تکرار کرد که: الحمدالله رژیم خود را رسوا کرد، ماهیت خود را بروز داد، من همین را می‌خواستم.

در تشریح وقایع روز 8 اسفند به تشریح و اثبات قانونی بودن عمل شاه اصل دوم قانون اساسی و قانون اساسی مشروطه را نقل می‌کند و اقدام شاه را قانونی و درست می‌خواند. در ادامه این جریان ادامه می‌یابد. به عنوان تاکید می کند که در تلگراف‌هایی که روح‌الله خمینی متعاقب آن واقعه به روحانیون تهران و نیز آیت‌الله حکیم در نجف مخابره کرد به شرح واقعه پرداخته از کشته شدن کسی سخنی به میان نیاورده است.

همچنین تاکید می کند که ایشان حداکثر استفاده را از واقعه مدرسه فیضیه قم برد. همچنین در ادامه به نقل از مسعود محیط: آتش بیاران دوزخ - وحشت بزرگ، انتشارات ایرانیان، لندن می‌نویسد: شاه در سخنرانی خود در سفرش به کرمان در روز ۵ خرداد گفت دو دسته هستند که در جریان اصلاحات ارضی مخالفند، یکی مرتجعین سیاه و دیگری خائنین سرخ. شاه همچنین گفت که از زمان انقلاب مشروطیت تا به حال عده‌ای روحانی تحت فرمان یک دولت خارجی عمل کرده‌اند و هنوز مشغول طرح و برنامه هستند و افزود که وی از ارتجاع سیاه بیش از ارتجاع سرخ متنفراست.

یادداشت از محمد پارسائیان

captcha