رضا اسماعیلی، از شعرای کشورمان در گفتوگو با خبرنگار ایکنا به مناسبت سالروز درگذشت استاد حمید سبزواری درباره وی گفت: درباره استاد حمید سبزواری به عنوان قافلهسالار، پیر و پیشکسوت شعر انقلاب سخنان بسیاری گرفته شده، اما درباره شخصیت وی موارد فراوانی هم در مورد سبک ادبی استاد و هم در مورد شخصیت انسانی و سلوک اجتماعی استاد سبزواری وجود دارد که ناگفته باقی مانده است.
وی افزود: پیش از انقلاب سبکی که غالب بود و شاعران اغلب به سرودن شعر نیمایی و سپید میپرداختند، استاد سبزواری هوشمندانه برای اینکه بتواند در حوزه ادبیات تأثیرگذار باشد و دغدغههای خود را در قالب شعر بیان کند، از قالبهای نیمایی برای سرودن شعر استفاده میکرد؛ از این رو ما امروز علاوه بر اینکه از استاد به عنوان قصیدهسرای نامی نام میبریم و به عنوان یک شاعر سنتی میشناسیم، اما پیش از انقلاب شعرهایی در قالب نیمایی، چهارپاره و سپید وجود دارد که در کلیات اشعارش به چاپ رسیده است و یا بعضی از آنها هنوز منتشر نشده و در آینده چاپ خواهد شد.
اسماعیلی ادامه داد: این امر نشان میدهد استاد، فرزند زمان خود بوده و نبض جامعه را میگرفت و وقتی مطالبه جامعه را شعر نو و نیمایی مییافت، سعی میکرد با زبان و لهجه مردم زمانه خود سخن بگوید و تعصبی در این زمینه نداشته است؛ چرا که پس از پیروزی انقلاب، ذهنیت غلطی در میان برخی از شاعران مذهبی ایجاد شده بود که تصور میکردند قالبهای نیمایی و سپید خط قرمز ادبیات انقلاب است و یک شاعر انقلاب حق ندارد، شعر نیمایی و سپید بگوید؛ چرا که این قالبها اغلب برای مضامین غیردینی استفاده میشد و به نوعی لهجه لائیک داشت. چهرههایی مانند استاد سبزواری با مصادره به مطلوب کردن این قالبها و بیان مضامین انقلابی، حماسی و دینی این ذهنیت غلط را پاک کردند.
وی در ادامه عنوان کرد: نکته دوم درباره استاد سبزواری این است که وقتی اسم این شاعر به میان میآید، به عنوان یک شاعر سنتی که در قالبهایی مانند قصیده، مثنوی و غزل طبعآزمایی میکرده، میشناسیم اما کارنامه پر و پیمانی که در زمینه سرودهای انقلابی و حماسی دارد، نشان دهنده این است که استاد سبزواری یک انسان تک بعدی نبوده بلکه شاعر و هنرمند جامعالاطراف بود و از همه ابزارهای هنری و قالبهای هنری برای ابلاغ پیامهای دینی و حماسی استفاده میکرد، بعد از انقلاب هم به ویژه در دهه نخست، جامعه دینی ما نسبت به موسیقی نظر خوبی نداشت و اغلب تصور میکردند که موسیقی در اسلام، به صورت کلی منع و تحریم شده و نمیتوانیم از قالبها و ظرفیتهای موسیقی برای بیان آرمانهای انقلاب و دفاع مقدس استفاده کنیم.
این شاعر با اشاره به بهرهگیری پدر شعر انقلاب از هنر موسیقی تصریح کرد: در همان دهه اول انقلاب و زمان حیات امام خمینی(ره) بر روی این تصور غلط خط بطلان کشیدند و گفتند اسلام با تجدد و مظاهر تمدن مانند سینما، تئاتر و موسیقی مخالف نیست، اما با هنری که مفاسد را ترویج میکند و در راستای ترویج آموزههای غیراخلاقی حرکت میکند، مخالفیم؛ از این رو همین جسارت سبب شد نسل نواندیش و هنرمندان نواندیش بسیج شوند تا از قابلیتهای هنرهایی مانند موسیقی برای بیان ارزشهای انقلاب اسلامی استفاده کنند و یکی از این شخصیتها استاد سبزواری بود و با پیوندی که با موسیقیدانان متعهد مانند استاد شاهنگیان، راغب، گلریز و ... برقرار کرد، نمونههایی از سرودهای انقلابی را برای نخستین بار عرضه کرد و از موفقترین سرودهها، سرودهایی است که استاد سبزواری شعرهای آن را سروده است و اگر بخواهیم این سرودها را فهرست کنیم، بیش از 400 قطعه و عنوان را شامل میشود. از این رو یکی از ابعادی که باید در رابطه با استاد سبزواری مورد توجه و بررسی قرار گیرد، حوزه سرودهای انقلابی است.
وی ادامه داد: بعد دیگر قصیدهسرایی استاد است که به سبک خراسانی میسرود و فخامت و لحن آرکائیک این قصیدهها که به قصیدههای بزرگانی چون اخوان ثالث تنه میزند و با آنها قابل قیاس است، باعث شده بود صلابتی که در قصیدههای استاد سبزواری است، تقویت شود و جریانسازی کند و بسیاری، از این قصیدهها الگو گرفته و دست به خلق اثر ادبی زدند.
اسماعیلی در ادامه درباره شخصیت انسانی و اجتماعی استاد سبزواری گفت: استاد از جمله شاعرانی بود که پیش از انقلاب به دعوت امام خمینی(ره) لبیک گفت و در کنار امام و انقلاب قرار گرفت و در شرایط سختی که بر جامعه حاکم بود با روحیه انقلابیگری، نظام منحوس پهلوی را مورد انتقاد قرار میداد. به دلیل همین شجاعت و روحیه انقلابی، زندانی و شکنجه شد، اما از مسیر خود منحرف نشد و پس از انقلاب نیز به مسیر خود ادامه داد و ثابت قدم ماند.
انتهای پیام