به گزارش ایکنا؛ آخرین شماره ماهنامه «پاسدار اسلام» ویژه اردیبهشت و خرداد 97 در 74 صفحه به صاحب امتیازی دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم و مدیر مسئولی محمد حسن رحيميان، روانه بازار نشر شد.
آیتالله محمد مؤمن قمی در گفتوگوی تفصیلی با این نشریه به بررسی شخصیت سیاسی امام خمینی(ره) و شیوه مبارزاتی و مدیریتی ایشان پرداخته است. در بخشی از این گفتوگو میخوانیم: «حضرت امام با توجه به اینکه به ریاست و دنیا توجه نداشت ولی بالاخره بهترین مدرس حوزه بود و همین درس حضرت امام بهترین فاضل و عالم را در حوزه پروراند و روحیات و خلقیات ایشان که توجه به خدا بود، مرتبطین با ایشان را همینطور بار آورد. »
وی عنوان کرد:«اصلاً طلبههای خوب حوزه فقط به درس امام میرفتند. آقای منتظری از شاگردان خوب حضرت امام بود، آقای شهید مطهری، شهید بهشتی و جعفر سبحانی کسانی بودند که در درسهای اول امام بودند. آقای محمدی گیلانی و آقای محفوظی اینها شاگردان امام بودند.آنوقت فضلای وارسته حوزه شاگردان امام بودند. این مقدار نفوذی که روی فضلا داشتند و فضلا به درس ایشان رفته باشند و معلومات خودشان را آموخته باشند، این برای حضرت امام بود. ایشان بهترین استاد حوزه بود.»
در بخش دیگری از این گفتوگو در خصوص دیدگاه عضو فقیه شورای نگهبان درباره مسئله استقلال حوزههای علمیه میخوانیم: «این نظام، دیگر نظامی جدا از اسلام نیست. یعنی امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری همان آقایی است مثل حضرت امیر(ع). خود حضرت امام میفرمودند که کشور، کشور رسول الله است. همان اختیاراتی که برای پیامبر، حضرت امیر و امام زمان است، همان اختیارات برای رهبر نظام است و طبعاً احکامی که باید در کشور اجرا شود، همان احکامی است که پیغمبر و ائمه فرموده است و فقها در کتب فقهی که بیش از هزار سال در حوزهها تدریس میشود و الآن هم ملاک رسالهنویسی هست.»
اصغر طاهرزاده در یادداشتی با عنوان «ادامه امام خمینی در آینده تاریخ ما» که در این شماره انتشار یافته است مینویسد: «متأسفانه اگر کسی حوادث را پیشگویی کند بیشتر پذیرفته میشود تا کسی که توحیدِ اسم الله را در عالم ظهور دهد، زیرا ارزش و معنای توحید هنوز درست شناخته نشده است. در محاورات متدینینِ معمولی، نهایت کمالات انسانهای معنوی این بوده که پیشگویی داشته باشند یا بر سر بیمار دست بکشند تا شفا پیدا کند. این کارها کجا و آن کار کجا که عارف کاملی به صحنه آید و بخواهد حضرت محمد(ص) را به تاریخ برگرداند. مردم کار این نوع عارفان را کارهای سیاسی قلمداد میکنند و نه کارهای الهی و معنوی. با نظر به نکات فوق امام به اندازه حضور عرفانیشان، در همه عوالم حاضر میشوند و انقلاب اسلامی هم که عین حقیقت امام است در همه عوالم حاضر است، پس در واقع حضور ایشان در عوالم با حضور انقلاب اسلامی در عوالم یکی میشود.»
وی میافزاید: «انقلاب اسلامی که صورت رجوع امام به حضرت الله است و ایشان به مدد تجلی الهی، آن انقلاب را خلق کرده، به عنوان یک حقیقت ملکوتی همواره مدّنظر امام است و بر مبنای همّت او محفوظ میماند تا مطابق همّتی که کرده آن را به صاحب اصلیاش که حضرت حجت«عج» است بسپارند. با وارد کردن نگاه عرفانی به انقلاب اسلامی روشن میشود که از یک طرف قلب امام همان انقلاب اسلامی است و از طرف دیگر صاحب اصلی انقلاب از یک جهت اسماء کلی الهیهاند که در همّت امام متجلی شده و چون امام رجوعی اینچنین به حضرت حق داشتهاند و حضرت حق مطابق همّت امام بر قلب ایشان تجلی کرده، میتوان گفت امام به عنوان یکی از اولیای الهی که رابطه قلبی با رسول خدا«ص» دارد، با همّت خود این انقلاب را خلق کرده و تا نظر به آن انقلاب دارد، چه در موقعی که در دنیا حاضر بود و چه حالا که در ملکوت حاضر است، این انقلاب محفوظ است.»
فصل دیگری از این ماهنامه به موضوع حمايت از كالاي ايراني اختصاص دارد. در این فصل یادداشتهایی با عنوان: حمايت از كالاي داخلي و پرهيز از كالاي خارجي از نگاه علماي شيعه، حمايت از كالاي ايراني و الزامات فرهنگي، حقوقي و اقتصادي، الزامات حمايت از كالاي ايراني منتشر شده است. در یادداشتی با عنوان «فقیه مجاهدی که بر خود اتکایی تأکید داشت» که در خصوص زندگی، اندیشه و کارنامه شهید آیتالله مدرس منتشر شده است میخوانیم: «شهید آیتالله مدرس در سراسر زندگی خویش سادهزیست و قانع بود و عقیده داشت قید و بندهای دنیوی و مادی مانع وارستگی روح میشوند. به علاوه کسی که سبکبار و زاهدانه روزگار میگذراند، در واقع جان خویش را از اسارتها میرهاند و چنین فردی در برابر زر و مال دنیا دچار وسوسه نمیشود؛ آزادانه اظهار عقیده میکند؛ با جرثومههای فساد، تباهی و ستم به مبارزه برمیخیزد و در این مسیر کوتاه نمیآید، زیرا نه نگران آن است که سرمایههای فناپذیر را از دست میدهد و نه توقع دارد متاعی به دست آورد.»
در چکیده مقاله «مبانی انقلاب اسلامی در قرآن و روایات (با تأکید بر دیدگاه امام و آیتالله خامنهای)» تألیف حجتالاسلام محمد علیمحمدی میخوانیم: «اقدامات افراد و جوامع بر پایه مبانی، اصول موضوعه و پیشفرضهایی است. انقلاب اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از مهمترین انقلابهای تاریخ، مبانی و پیشفرضهایی داشت و مردم با توجه به آنها حاضر شدند از جان و مال خود بگذرند. شناخت این مبانی برای مردم و مسئولان یک ضرورت انکارناپذیر است، زیرا بدون این شناخت ممکن است انقلاب از مسیر اصلی خود منحرف شود. با بررسی انقلابهایی چون انقلاب مشروطه درمییابیم که یکی از علل انحراف آن، عدم تبیین روشن مبانی بود.»
انتهای پیام