«مهدی محمود سبیتی»؛ شیر دلیر میدان نبرد
کد خبر: 3723743
تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۷

«مهدی محمود سبیتی»؛ شیر دلیر میدان نبرد

گروه جهاد و حماسه ــ شهید مهدی محمود سبیتی، شهید مقاومت لبنان و شیر دلیر میدان نبرد است که مشتاقانه به دیدار خداوند شتافت.

«مهدی محمود سبیتی»؛ شیر دلیر میدان نبرد
به گزارش ایکنا؛ شهید مهدی محمود سبیتی، شیر دلیر میدان بود و ترس برایش معنایی نداشت. اما چه کسی می‌تواند ایمان او را توصیف کند جز کسانی که در نیمه شب با شنیدن صدای او و نجواهای خاشعانه‌اش در نماز شب از خواب برمی‌خواستند و شاهد روزهای روزه‌داری خالصانه او بوده‌اند.
پایگاه تخصصی «حریم حرم» که در راستای بزرگداشت مقام شامخ شهدای مدافع حرم اهل بیت(ع) راه‌اندازی شده، به معرفی شهید مهدی محمود سبیتی پرداخته است. نام جهادی وی جواد، زادگاهش شهرک «کفرا» - « بنت جبیل» است که در سال 1374 متولد و در سال 1395 در حلب سوریه به شهادت رسید.
این شهید در خانه‌ای محقر و در آغوش خانواده‌ای مؤمن، مخلص، مبارز و فداکار پرورش یافت. او در دامان خانواده‌ای که به پایبندی به مذهب، درستکاری و بخشش شهره‌اند، قد کشید و با درک سیره امام حسین (ع) و ائمه اطهار(ع) رشد کرد.
«جواد» به پیروی از عمو و پسر عموهای شهیدش قدم در عرصه جهاد نهاد و از زمان نوجوانی، حفظ و عمل به وصیت آنها که همانا «حفظ مقاومت اسلامی» بود را به خود متذکر می‌شد.
با آغاز بحران سوریه و هجوم تروریست‌های تکفیری به این کشور، فرصت برای انجام وظیفه «جواد» مهیا شد؛ چه بسیار زمانی که منتظر این فرصت بود. او به جمع مدافعان حرم پیوست و با قدرت و شجاعت در مسیر جهاد گام برداشت و تا آخرین لحظات زندگی در این مسیر پافشاری کرد.
«جواد» در میادین مختلف نبرد با تروریست‌های تکفیری در سوریه مشارکت داشت و زیباترین حماسه‌ها و قهرمانی‌ها را خلق کرد. در یکی از نبردها در روستای «دیر سلمان» واقع در غوطه شرقی بود که از مسافت 10 متری مورد اصابت سه گلوله قرار گرفت و زخمی شد. اما جراحتش هم نتوانست مانع شور و حرارت و شوق او برای جهاد شود. او می‌دانست که با چه کسی و برای چه می‌جنگد! تمام هم و غمش تحقق رضای خداوند بود. او مشتاق دیدار خداوند بود.
آگاهی و بصیرتش تمامی مرزها را در نوردید، تا جایی که بلافاصله به میدان نبرد بازگشت؛ همرزمانش از بازگشت او به میدان نبرد در این مدت کوتاه متعجب شدند و همواره به توصیه می‌کردند تا استراحت کند، اما جوابش همیشه این بود: «استراحت من اینجاست ... در میدان نبرد.»
این رزمنده جوان حزب‌الله لبنان علاقه خاص و بسیار ویژه‌ای به خانم حضرت زهرا(س) داشت و همواره از مظلومیت ایشان یاد می‌کرد و از صمیم قلب افسوس می خورد و آه از نهادش بر می خواست که چرا زمان آن بانوی بزرگوار را درک نکرده است. او همواره می‌گفت: «بانو زهرا(س) بهترین نمونه عفت و پاکدامنی بودند و باید تمامی زنان از ایشان پیروی کنند. اما متأسفانه زنان این عصر قادر به رعایت عفاف و حجاب ایشان نیستند. شاید آنان قادر به درک معنای وصیت مبارزی که می‌گوید حجابت گرانبهاتر از خون من است، نیستند.»
سرانجام این رزمنده مقاومت اسلامی در نبردی سخت در عملیات بازگشایی راه منتهی به «حلب»، به دست شرورترین و ملعون‌ترین مخلوقات به شهادت رسید. او و همرزمش پس از آنکه به دشمن شمه‌ای از خشم و غضب خداوندی را چشاندند به شهادت رسیدند؛ خشمی که در فریادها و صداها و صدای شلیک گلوله‌های آنان متبلور شده بود.
سلام خداوند بر تو روزی که متولد شدی و روزی که به شهادت رسیدی و روزی که برانگیخته می‌شوی.
انتهای پیام

captcha