فرامرز معتمددزفولی، نویسنده کتاب «خوانش پدیدارشناسانه سورههای مکی قرآن» در گفتوگو با ایکنا به تشریح تلاش خود در جهت امکان خوانش در جهان جدید پرداخت. از نظر معتمددزفولی ما با بحرانی ضروری در خوانش قرآن روبرو هستیم که محصول تفاوت افقها و نیز پیشفرضهای گفتمانی است. او در کتاب خود برای خروج از گفتمان مدنی و خوانش آن بر اساس گفتمان مکی تلاش کرده است. مشروح این گفتوگو را در پی میخوانید:
ایکنا: چرا به سراغ سورههای مکی قرآن رفتهاید، این ممکن است نوعی نگاه بخشی به قرآن باشد و روشنفکران معمولا سورههای مکی را بیشتر مورد توجه قرار میدهند.
نفس اتخاذ یک روششناسی که پدیدارشناسی بود برای من محل تامل است، و خود حاکی از یک معضل در خوانش است که تلاش کردهام این مسئله را با اتخاذ یک روششناسی جدید بگشایم، اتخاذ این موضع تلاشی است برای فراهم آوردن امکان خوانش متن. من به دنبال فراهم کردن شرایط خوانش متن بودهام.
بلافاصله این سوال ممکن است مطرح شود که مگر ما متن را نمیخوانیم و مورد تفسیر قرار نمیدهیم؟ به نظر من در شرایط زمانی و تاریخی که قرار گرفتهایم، خوانش متن برای ما بدل به معضل شده است، زیرا متن در یک دوران و یک افق فرهنگی متفاوتی با قدسیت و مفاهیم دورانی خودش که به ۱۴۰۰ سال پیش و انسانی که با دغدغههای زمان خودش مربوط بوده است و ما به عنوان خوانشگری که امروز هستیم در افق فرهنگی متفاوتی حضور داریم، فاصله میان این دو افق طرح مسئله است و پدیدارشناسی به خصوص میخواهد مطرح کند که ما برای خوانش متون با این معضله روبرو هستیم و یک انسداد ممکن است با در نظر گرفتن این مسئله ایجاد شود؛ بنابراین این روش تلاش میکند با کنار نهادن رویکرد طبیعی امکان خوانش را فراهم کند. حفظ این دو فضا و تشخیص این دو فضا شرط اول خوانش متن است که عموما در خوانشهایی که میخواهد انجام شود به این مسئله بیتفاوت است.
اما اینکه چرا سورههای مکی؟ باید گفت: برای اینکه تا ما تاریخیت متن و اینکه متن در یک فرایند فرهنگی، اجتماعی و دورانی شکل گرفته است را در نظر بگیریم، مطمئنا برای مخاطب ما این مطرح است که باید با فضای اولیهاش روبرو شود. قرآنی که ما آن را مورد خوانش قرار میدهیم، محصولی از دو گفتمان مکی و مدنی است که به گونهای در دوران تمدنی اسلامی خوانش مدنی دست بالا را داشته و ما به نوعی ما این متن را با خوانش مدنی میخوانیم، در صورتی که متن واجد دو گفتمان است، شما نمیتوانید بدون توجه به گفتمان مکی، گفتمان مدنی را بفهمید. مفسر ما هنگامی که از سوره بقره شروع میکند، انباشته از فرهنگ و افقی است که در سورههای مدنی شکل گرفته است، وقتی که سورههای اواخر قرآن میرسد، بر اساس این گفتمان میخواهد گفتمان مکی را بفهمد که این نقض قرض است و موجب این میشود که فهم درستی از آن فرهنگ شکل نگیرد و از این رو من سعی کردهام انسداد را با گفتمان مکی بگشایم.
ایکنا: گامبندی این کتاب با چه منطقی بوده و به دنبال چیست؟
ایکنا: با توجه به اینکه جدا کردن پیش فرضها از خوانشگر ممکن نیست، آیا تلاش برای رسیدن به فهم گفتمانی که در 1400 سال پیش شکل گرفته ممکن است؟
ایکنا: اگر بخواهیم وارد بحث محتوایی بشویم، آنچه خداوند در پی بیان آن در سورههای مکی است چیست و خداوند چه پیامی برای بشر داشته است که آن را در نسبت با مخاطبان عصر نزول بیان کرده است؟
ایکنا: این پرسشها چه بوده است و خداوند چه پاسخهایی داده است، بر اساس کاری که شما با خوانش پدیدارشناسانهای در خصوص سورههای مکی انجام دادهاید، چه مسائلی برای ما آشکار میشود؟
ایکنا: آیا با مسائل دوران مدرن، آیا امکان ارتباط با امر قدسی وجود دارد، و اگر دارد چطور؟
تا هنگامی که ما متون مقدس را که حاکی از چنین ارتباطی هستند را جدی میگیریم، و تلاش میکنیم که روشمند به آنها نزدیک شویم حاکی از چنین امکانی است که برای انسان امروز همین اندک هم بسیار است.
انتهای پیام
گفتوگو از میثم قهوهچیان