«بچه‌ مهندس» را برای خانواده‌ها ساختم/مفاهیم قرآنی در بطن کارم تنیده شده است
کد خبر: 3723899
تاریخ انتشار : ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۳
کارگردان «بچه مهندس»:

«بچه‌ مهندس» را برای خانواده‌ها ساختم/مفاهیم قرآنی در بطن کارم تنیده شده است

گروه هنر ــ علی غفاری، کارگردان سریال «بچه مهندس» گفت: با تمام وجود و قلبم می‌گویم که این سریال را برای خانواده‌ها ساختم و مفاهیم قرآنی آن را هم به صورت تنیده شده در بطن قصه مدنظر قرار دادم.

در حال تکمیل

زمانی که اسامی سریال‌های ماه رمضان اعلام شد کمتر کسی فکرمی‌کرد سریال «بچه مهندس» بتواند بیشترین تماشاگر را به خود اختصاص دهد اما به دلیل قصه‌ای لطیف و زیبا این کار توانست با همه اقشار ارتباط برقرار کند برای همین ساخت فصل 2 و 3 آن حتمی شده است مطلب زیر گزارش پشت صحنه فصل دوم این مجموعه است که توسط خبرنگار ایکنا، تولید شده که در زیر با آن همراه شوید.

در آخرین روزهای خرداد، برای تهیه گزارش از پشت صحنه سریال بچه مهندس به لوکیشن این کار رفتیم. تمامی فصل نخست این مجموعه در پارک ولایت گرفته شد و فصل دوم نیز در همان مکان انجام می‌شود. وقتی به نزدیکی محل فیلمبرداری رسیدیم فضای پرورشگاه پیش رویمان قرار گرفت. نکته جالب این‌که بسیاری از لوکیشن‌های که در سریال شاهدش بودیم بازسازی شده است، حتی طبقه دوم ساختمان کاملاً ساخته شده، خانه بابا اسماعیل کوچه‌ای که پرورشگاه در آن قرار داشت از دیگر مکان‌هایی است که برای این سریال به طور اختصاصی ساخته شده است.

دکور‌سازی‌های صورت گرفته نشان می‌دهد کارگردان در کارش وسواس خوبی دارد، زیرا بسیاری از مواقع نادیده گرفتن همین ظرایف به کار لطمات فراوانی می‌زند بخش دیگری که در ابتدای ورودم به پشت صحنه این سریال نظرم را جلب کرد ماشین‌های بود که در دهه 60 از آن استفاده می‌شد. در کنار جذابیت‌های بصری، بازدید از این محل لذتی دیگر نیز به همراه داشت که توجه ما را را به سمت خود جلب ‌کرد آن‌هم حس خوبی بود که از بودن در این محل به کسانی که سریال را دوست داشتند دست می‌داد.

در حال تکمیل

وقتی وارد حیاط خانه خورشید شدم توقع داشتم بابا اسماعیل برایمان در را باز کند و جواد و رسول در حیاط مشغول بازی باشند، البته این تصورات نشات گرفته از یک ماه همنشینی با سریال بود که به نوعی در ذهن من نقش بسته بود به هر حال از چند نوجوان که در حیاط بودند سراغ محل فیلمبرداری را گرفتیم، آنها نیز طبقه دوم را نشان دادند. وقتی به طبقه دوم خانه خورشید رسیدیم، علی غفاری کارگردان کار را دیدیم که پشت دوربین و مونیتور قرار داشت و در حال گرفتن پلانی با بازی جواد و رسول (بازیگران نقش‌های اصلی سریال) بود، البته بازیگران فعلی دو نوجوان بودند که طبیعتاً با بازیگران فصل نخست متفاوت بودند.

در پلانی که گرفته ‌شد جواد و رسول درباره اتفاقی که برایشان قرار بود رخ دهد صحبت می‌کردند. برای گرفتن این پلان گروه با سختی چندانی روبه رو نشد، چون بعد از 3 برداشت، پلان مورد نظر گرفته شد. نکته‌ای که نظر مرا در این بخش به خود جلب کرد برخورد کارگردان با دو بازیگر نوجوان این سریال بود وی آنها را به همان اسم جواد و رسول که نام نقششان بود صدا می‌کرد.

در حال تکمیل

این برداشت‌های موفق، این نکته را تداعی می‌کرد که آنها نقش خود را به خوبی درک کرده‌اند، و نکته دیگر به تاکیدات علی غفاری نسبت به گویش این دو نوجوان برمی‌گشت چون وی حتی به چگونه ادا کردن کلمات نیز حساسیت نشان می‌داد. برای مثال در سکانسی که گرفته شد به بازیگر نقش رسول گفت تماشاچیان به واسطه کاری که این شخصیت در فصل نخست کرده، تصویری زیبا و با معرفت از این نقش دارند برای همین باید شکل بیان مجلات هم چنین تصویری را در ذهن تماشاگر ایجاد کند.

وقتی گروه، پلان مورد نظر را گرفتند کارگردان مجموعه به پیشواز ما آمد و ضمن خوشامدگویی از ما دعوت کرد کنار وی نشسته تا پلان دیگر از سریال را ضبط کنند. در این بخش قرار بود صحنه شب گرفته شود. برای همین طراح صحنه با استفاده از پرده و نور میزانسن شب را به وجود آورد تا این بخش هم گرفته شود در این سکانس باز هم جواد و رسول بازی داشتند مکانی که این سکانس در آن گرفته می‌شد همانی بود که در فصل نخست آتش‌سوزی در آن رخ می‌داد. به هر حال بعد از گرفتن بخش مورد نظر به غفاری به گفت‌و‌گو نشستیم تا پیرامون این کار با وی حرف بزنیم.

غفاری در چرایی و چگونگی ساخت این سریال گفت: در آغاز باید بگویم ما انتظار این را نداشتیم که سریال در ماه مبارک روی آنتن رود، چون قرار بود کاری 90 قسمتی بسازیم که هر شب روی آنتن رود، اما وقتی مدیران سازمان بخش‌هایی از این کار را دیدند آن را مناسب پخش در ماه رمضان دانستند برای همین وقتی قرار شد سریال در ماه مبارک روی آنتن رود تصمیم گرفتیم بخشی از مربوط به کودکی جواد بود در قالب یک فصل جداگانه برای ماه رمضان آماده کنیم.

در حال تکمیل

وی افزود: زمانی که پخش سریال در ایام ماه مبارک حتمی شد به نوعی تلاش ما نیز شبانه‌روزی شد، زیرا باید کار را برای پخش در این ماه می‌رساندیم، البته باید اذعان کنم که از پخش «بچه مهندس» در ماه رمضان راضی هستم، چون مخاطبان در این ماه تعدادشان بسیار بیشتر از دیگر ایام است در این میان یک نگرانی داشتم آن هم این‌که فاصله ایجاد شده به روی کیفیت کار تاثیر منفی بگذارد در ضمن به دلیل استقبالی که از سریال به عمل آمد انتظار از این کار بالا رفته و همه دوست دارند کاری به شیرینی فصل نخست ببینند.

غفاری ادامه داد: اولین بار من تنها یک سیناپس 100 صفحه‌ای از کار خوانده بود همین سیناپس به اندازه‌ای جذاب و گیرا بود که به من انگیزه داد آن را بسازم، البته باید بگویم که بخش کودکی در قالب فلاش یک تعریف می‌شد، اما با توجه به مشاوره‌های که انجام داده‌ایم این شکل از کار را برای بچه مهندس در نظر گرفتیم، درباره این کار ذکر یک نکته را ضروری می‌دانم همیشه من در پی این بودم سریالی را جلوی دوربین برم که در یک لوکیشن فیلمبرداری شود چون چنین کاری بسیار سخت است و من چنین چالشی را دوست داشتم برای همین لوکیشن محدود این کار به من انگیزه داد تا ببینم آیا می‌توانم سریالی را در یک فضای محدود جلوی دوربین ببرم بدون این‌که از جذابیت‌های آن چیزی کم شود.

غفاری درباره بازیگران سریال چنین توضیح داد: از ابتدا سه شخصیت را به عنوان انتخاب نخست مد نظر داشتیم. بهناز جعفری، پرویز پورحسینی و ساناز سعیدی این سه بازیگر بودند که خوشبختانه این امکان فراهم شد تا کار را با حضور آنها جلوی دوربین بریم، اما درباره دیگر نقش‌ها باید بگویم مذاکرات مختلفی انجام شد چون گزینه‌ها متعددی را داشتیم درباره بازیگر نقش جواد هم باید بگویم ما فردی می‌خواستیم تا بتوانیم از شش سالگی تا 9 سالگی وی را نشان دهیم. از میان گزینه‌های مختلف هم در نهایت یونا تدین را انتخاب کردیم، اما بازیگر نقش رسول بسیار سخت بود، چون شیرینی این نقش امتیازی ویژه برای کار بود که در نهایت به انتخاب موجود رسیدیم.

غفاری در بخش دیگری از سخنانش درباره تیتراژ این سریال هم اظهار کرد: من پیشتر با رضا صادقی کار کرده بودم این خواننده جزء انتخاب‌های اولم بود چون جنس صدا و احساسی که در صدای رضا صادقی وجود دارد به شدت با کار همخوان است. موسیقی تیتراژ پایانی نیز از میثم مروستی است که به نظرم هم اندازه صدای صادقی از کیفیتی خوب سود برده است.

در حال تکمیل

این فیلمساز متذکر شد: بازخوردهایی که ما از فصل یک، این سریال دریافت کردیم به من این انگیزه را داد که در قالب فلاش بک از وجود بازیگران خردسال نقش جواد و رسول باز هم استفاده کنیم تا برای تماشاگر یادآور لحظات شیرینی کودکی این دو شخصیت باشد. همچنین باید تاکید کنم اگر این مدل سریال سازی باب شود به نظرم اتفاق بسیار خوبی رخ داده است. همانند آنچه که در مجموعه «پایتخت» شاهد آن بودیم. در حقیقت باید گفت، وقتی سریالی می‌تواند تا به این اندازه موفق باشد همه مردم آن کار را تماشا می‌کنند چرا نباید از این ظرفیت برای جذب بیشتر در قالب فصل‌های دیگر بهره برد. درباره بچه مهندس لازم می‌د‌انم اطلاع رسانی دیگری نیز انجام دهم. آن‌هم این‌که قصد قرار است تا زمان حال ادامه پیدا کند.

وی درباره شاخصه‌های قرآنی بچه مهندس نیز اظهار کرد: وقتی قرار است حرف یا پیامی در سریال بیان شود آن مضمون نباید از کار بیرون زند. در این مجموعه ما المانهای قرآنی به وفور در کار داریم، اما صحنه به گونه‌ای است که ما در کلام پی به مطلب نمی‌بریم، بلکه پیام قصه است که مفهوم مورد نظر را در ذهن ایجاد می‌کند. بگذارید برای این گفته مثالی بیاورم در سکانس جواد و مامان صدیقه در قبال رفتاری که خدا با بندگانش دارد حرف می‌زنند در این قسمت مامان صدیقه از پیامیران مثال می‌آورد تا جواد را قانع کند، اما شکل بیان وی به گونه‌ای است که جواد آن را می‌پذیرد این اتفاق را در تمام بخش‌های سریال لحاظ کردم.

پس از گفت‌وگوی که با غفاری داشتیم فرصتی پیش آمد تا با سیاوش چراغی‌پور یکی از بازیگران اصلی این کار گفت‌و‌گوی انجام دهیم این بازیگر درباره استقبالی که از این مجموعه شد اظهار کرد: برای ما قابل پیش‌بینی نبود که تا به این اندازه کار با استقبال مردم مواجه ‌شود، چون تشخیص سلیقه مردم کاری دشوار است، به ویژه که روحیات مردم دائما در حال تغییر کردن است، اما درباره بچه مهندس باید بگویم به دلیل نو بودن موضوع، خوشبختانه مجموعه با استقبال مردم مواجه شد، زیرا به شخصه یاد ندارم که تا به امروزی کاری درباره کودکان پرورشگاه در تلویزیون ما تولید شده باشد.

در حال تکمیل

وی درباره توانایی‌های کارگردان گفت: من در فیلم فاخر «استرداد» با غفاری کار کرده بودم برای همین با کیفیت و جنس کار این فیلمساز کاملاً آشنا بودم غفاری به واقع فیلمسازی است که تکنیک را به خوبی می‌شناسد و جدا از داشته‌های فنی از یک اخلاق کاملاً حسنه بهره‌مند است وی به اندازه‌ای با بازیگران اخلاقی برخوردار می‌کند که تجربه دوبار کار کردن با وی برای هر بازیگر جذاب و دوست داشتنی است.

چراغی‌پور درباره تأثیرات بیرونی این سریال بیان کرد: مردم قبل از بچه مهندس سریال «لیسانسه‌ها» را به یاد داشتند برای همین بارها از من سوال شد که چرا سریال‌های تلویزیون اکثر درام هستند؟ این پرسش نیز امری طبیعی است چون با توجه به مشکلات مالی که مردم احساس می‌کنند تولید کارهای شاد ضروری‌تر است. مطلب دیگر این‌که آنها از من می‌خواستند که لحظه‌های شاد و کمدی را در فیلم بیشتر داشته باشیم، اتفاقی که تا حد ممکن هم در سریال رخ داد.

وی در انتهای سخنانش درباره تجربه‌های حسی در «بچه مهندس» تصریح کرد: این سریال، یک گروه بسیار خوب داشت که همه با هم صمیمی بودند. برای همین لحظات خاطره‌انگیز در آن بسیار وجود داشت در همین رابطه قسمت‌هایی را در سریال بارها اتفاق افتاد که عوامل تحت تاثیر صحنه‌های فیلم افتاد و اشک ریختند شاخص‌ترین مثال هم در این زمینه مرگ مامان صدیقه است که من از آن به عنوان صحنه‌ای به یاد ماندنی یاد می‌کنم.

در حال تکمیل

بعد از گفت‌و‌گویی که با چراغی‌پور داشتیم باز هم به محل فیلمبرداری کار رفتیم تا بخشی دیگر از سریال ضبط شود. صحنه مورد نظر گرفته شد و گروه در ادامه برای صرف ناهار و ادای فریضه نماز کار را تعطیل کردند در این زمان گفت‌و‌گویی کوتا با یونا تدین بازیگر نقش جواد در کودکی داشتیم. این بازیگر خردسال درباره لحظات خوشی که در این سریال داشت چنین توضیح داد: لحظه به لحظه این سریال برای من دوست داشتنی بود، اما صحنه مرگ مامان صدیقه، عروسی سلیم و صحنه آتش سوزی از جمله بخش‌های بود که بسیار آنها را دوست داشتم، در ضمن باید از بهناز جعفری، ساناز سعیدی، علی غفاری و جواد کاسه ساز تشکر ویژه داشته باشم که در این کار به من کمک‌های فراوانی کردند.

وی ادامه داد: بعد از پخش این سریال، مردم بسیار به من محبت می‌کنند و مرا با نام جواد جوادی(نامی که در سریال داشت) صدا می‌کنند این محبت‌ها باعث می‌شود من در آینده با انگیزه بیشتری کار خود را ادامه دهم.

سلمان فرخنده، دیگر بازیگر این سریال درباره حضور خود در بچه مهندس اظهار کرد: هر بازیگری وقتی می‌خواهد نقشی را قبول کند ابتدا به دو موضوع فکر می‌کند. در قدم اول فیلمنامه مهمترین شاخصه‌ای است که به هنرمند انگیزه می‌دهد در کاری حضور داشته باشد. مطلب دوم به گروهی که کار را در تولید می‌کنند مربوط می‌شود. این دو مسئله در حقیقت خوب یا بد بودن هر اثری سینمایی یا تلویزیونی را مشخص می‌کند. به همین جهت وقتی بازی در «بچه مهندس» به من پیشنهاد شد آن را پذیرفتم، چون احساس کردم این کار دو شرط ذکر شده را دارد.

در حال تکمیل

وی افزود: قصه‌ این سریال خارج از کلیشه‌های رایجی است که در تولیدات سیما اکثراً شاهد آن هستیم. در این کار به قصه‌ای آسانی توجه شده بود که روابط انسانی را به خوبی تصویر کرده است، به ویژه که محور قصه بچه‌های پرورشگاهی هستند که تا به حال کمتر به آن پرداخته شده است. درباره این سریال باید این نکته را اضافه کنم که اگر بچه مهندس باعث شود توجه جامعه نسبت به این کودکان بیشتر شود به نظرم اتفاق بسیار خوبی رخ داده که برای عوامل این کار بزرگترین دستاورد است.

این بازیگر متذکر شد: یک نکته را باید تصریح کنم آن‌هم این‌که همیشه ما مشکلات و کمبودهایی در حوزه فیلمنامه داشته و داریم که بچه مهندس نیز از آن مستثنی نیست. دلیل این مطلب نیز به کم کاری یا کم دانشی فرد یا گروهی ربط ندارد، بلکه دلیلش آن است که برخی مفاهیم را نمی‌توان به شکل کامل و جامعه در قاب سینما و تلویزیون تعریف کرد.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا به عنوان بازیگر در برخی سکانس‌ها تحت تاثیر درام کار قرار گرفته است؟ گفت: در این رابطه دو مسئله، وجود دارد و ابتدا آن‌که بازیگر تحت تاثیر نقش قرار می‌گیرد یا این‌که نقش بازیگر را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. هر دوی این اتفاقات می‌تواند در کارهای سینمایی رخ دهد. من این لحظات را زندگی می‌نامم، چون در یک مقطع هنرپیشه دوربین را فراموش کرده و احساسات خود را در آن سکانس نشان می‌دهد. این اتفاق برای من هم رخ داده است.

فرخنده درباره بازی‌های خوب کودکان در این سریال اظهار کرد: در ابتدا باید بگویم که کار کردن با بچه‌ها بسیار صبر و تحمل نیاز دارد. بچه‌ها در این کار با خوشحالی حاضر می شدند و انگیزه خوبی برای حضور در این سریال داشتند.

وی در پایان سخنانش با بیان اینکه ماندگاری یک اثر هنری را مخاطبان آن رقم می‌زنند، گفت: اگر فیلمی بتواند موفقیت کسب کند دلیلش را باید در ماندگاری آن کار جستجو کرد. این سریال از آن دسته آثاری بود که عواملش سعی کردند کاری را بسازند که ماندگار باشد. این تلاش از گروه کارگردانی شروع شده و حتی به بچه‌های هنرمند این فیلم نیز تعمیم پیدا کرد.

کریم اکبری مبارکه بازیگر نقش صورت زخمی نیز به عنوان آخرین بازیگری که در این گزارش با وی گفت‌و‌گو کردیم درباره حضورش در این مجموعه اظهار کرد: زمانی که فیلمنامه این کار به من پیشنهاد شد با کمال میل آن را پذیرفتم، چون اولاً همیشه دوست داشتم در کاری با موضوع کودکان یتیم حضور داشته باشم، دوم این‌که در این مجموعه نقشی را ایفا می‌کردم که تا به امروز مشابه آن را بازی نکرده بودم.

در حال تکمیل

وی افزود: پیامی که در سریال «بچه مهندس» مطرح می‌شود به یک قوم و دین خاص خلاصه نمی‌شود، بلکه زبانی جهانی دارد. در هر جای دنیا اگر درباره کودکان بی‌سرپرست حرف زده شود به نظر من  مردم از آن استقبال می‌کنند، چون روح آدمی به واسطه قدسی بودنش، حامی خوبی‌ها است. جدا از این توضیح من چنین کارهایی را کاملا  قرآنی می‌دانم، زیرا به ارزش‌هایی می پردازد که بارها از سوی خداوند بر آن تاکید شده است.

این بازیگر ادامه داد: متاسفانه با وجود لطافت و زیبایی که در قصه وجود دارد، جامعه به صورت عملی قدم‌های تاثیرگذاری در جهت حمایت از کودکان یتیم بر نمی‌دارد، البته به عنوان بیینده تلویزیونی مردم از چنین کارهایی حمایت می‌کنند، اما باید یاد بگیریم که حمایت نیازمند آن است که شکلی عملی به خود گیرد. بسیاری از کودکان بی‌سرپرست در آرزوی داشتن خانواده‌ای هستند تا بتوانند از لذت آن بهره‌مند شوند، برای همین اگر افرادی هستند که توانایی سرپرستی چنین کودکانی را دارند، باید در این امر پیش قدم شوند.

مبارکه با بیان این‌که در «بچه مهندس» قصه‌های متفاوتی روایت می‌شود، گفت: خوبی این سریال جدا از قصه احساسی که دارد به چگونگی روایت داستانش نیز مربوط می‌شود، زیرا در سریال یک خط داستانی مشخص از ابتدا تا انتها طی نشده، بلکه فیلمنامه با داستانک‌های متعدد، دارای تعلیق است. برای همین هم تماشاگر قادر نیست پایان سریال را حدس بزند. در ضمن باید اضافه کنم که «بچه مهندس» در سه فصل تولید خواهد شد که فصل اول آن در ماه رمضان روی آنتن رفت، اما فصل دوم و سوم که به نوجوانی و جوانی جواد می‌پردازد پس از ایام ماه مبارک روی آنتن خواهد رفت.

وی در پاسخ به این پرسش که لحظات درام سریال آیا وی را تحت تاثیر قرار داده است؟ گفت: هر اندازه بازیگر تلاش کند به خود بقبولاند که دنیایی که با بازیش خلق می‌کند واقعی نیست، باز هم در بخش‌هایی درام به اندازه‌ای قوی می‌شود که بازیگر تحت تاثیر آن قرار می‌گیرد. در سریال بچه مهندس این اتفاق چندین بار برای بازیگران این مجموعه رخ داد. برای مثال در سکانسی من با جواد (قهرمان کودک سریال) بازی داشتم. این صحنه به اندازه‌ای احساسی بود که من نتوانستم مانع ریزش اشک‌هایم شوم. برای همین هم چندین‌بار این سکانس گرفته شد تا نتیجه مطلوب حاصل شود.

مبارکه درباره عکس‌العمل مردم اظهار کرد: طی چند روز گذشته هر گاه در خیابان قدم می‌زدم با سوالات متعدد مردم رو‌به‌رو می‌شدم که دائم درباره سرنوشت و اتفاقات بعدی سریال از من می‌پرسیدند. این امر نشان می‌دهد مجموعه توانسته در جذب تماشاگر موفق باشد، البته پرواضح است انتقاداتی نیز مطرح می‌شود، اما اکثر نظرها مثبت است، به ویژه مردم از ما به خاطر این‌که کاری درباره کودکان یتیم ساخته‌ایم، تشکر می‌کنند. به هر حال وقتی من به عنوان بازیگر می‌بینیم کارم تا به این اندازه مورد پسند مردم قرار می‌گیرد بسیار خوشحال می‌شوم، حتی شاید احساس لذتی که به من دست می‌دهد از درآمد مالی که می‌گیرم نیز بیشتر باشد.

بعد از گفت‌و‌گو با اکبری مبارکه صحنه فیلمبرداری تعطیل شد، چون گروه طبق دعوتی که از آنها به عمل آمد بود، عازم قم و جمکران شدند تا در مراسمی که قرار بود در آنجا برگزار شود حاضر باشند من نیز با خاطره‌ای خوش لوکیشن بچه مهندس را ترک کردم با این امید که تلاش این گروه در فصل دوم به نتیجه بنشیند و کار با استقبال مردم مواجه شود.

گزارش تصویری پشت صحنه این فیلم را اینجا مشاهده کنید.

گزارش از داود کنشلو

انتهای پیام

captcha