به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، احمدرضا محمدزاده، فرزند شهید ولیمحمد محمدزاده تایبادی، در زمان شهادت پدرش فقط 40 روز داشت و از پدر تنها یک قاب عکس و دنیایی از خاطرات مادر به یادش است؛ او میگوید: دوست داشتم پدرم مثل سایرین هنگام تعطیلی مدارس دنبالم میآمد؛ این آرزو در شرایطی که همه ما غرق در مادیات دنیاییم جای تأمل وتفکر دارد.
در ادامه زینت لطفی، همسر شهید ولیمحمد محمدزاده میگوید: در دیماه سال 76 با شهید ازدواج کردم، از ابتدا در فعالیتهای بسیج شرکت مستمر داشت و عاشق نظام و خدمت در لباس نظام بود.
همسر شهید در توصیف این مرد آسمانی، گفت: محمد سال 55 در منطقه برقمزار تایباد و در خانوادهای مذهبی و متدین متولد شد، از همان کودکی در مجالس و محافل دینی شرکت میکرد. عاشق ائمه معصومین(ع) و قرائت ادعیه توسل و کمیل بود؛ همیشه در نماز اول وقت پیش قدم میشد، توجه به واجبات دینی و مستحبات، کمک و دستگیری از فقرا، توجه ویژه به والدین، شرکت مستمر در مراسم مذهبی و ملی، شرکت مداوم در کاروان پیاده حضرت امام رضا (ع)، سادگی، صداقت، حضور همیشگی و فعال در مجالس سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) و هزاران خوبی دیگر که قابل توصیف نیست، از ویژگیهای این شهید بود.
وی افزود: شهید سال 74 برای خدمت سربازی عازم منطقه سیستان و بلوچستان شد و در دی ماه سال 76 دقیقاً بعد از گذشت سه ماه از اتمام سربازی ازدواج کردیم، آنوقت به شغل کشاورزی مشغول بود و زندگی آرام و بیدغدغهای داشتیم حاصل این زندگی آرام، چهار فرزند به نام های زهرا، حسین و پریسا بوده و در سال 1389 حدود چهل روز قبل از شهادت خداوند احمد رضا را به ما هدیه داد.
صبر و بردباری از شاخصههای اصلی رفتار شهید محمدزاده بود
او با اشاره به صبر و بردباری همسرش که چطور در تمام لحظهها خانواده را آرام میکرده و اکنون چه روزهای سختی را پشت سر میگذارند، اظهار کرد: همسرم عاشق شهادت بود اما در این وضعیت آرزو میکردم با تمام اینکه میدانم شهادت لیاقت میخواهد او شهید نمیشد، بعد رفتنش زندگی برای من و فرزندانم بسیار سخت و دشوار است. نبودش و همچنین مشکلات مالی که بر زندگی فشار آورده شرایط را برای ما دشوار کرده، این در حالی است که از دید مردم خانواده شهدا در رفاه زندگی میکنند.
همسر شهید با بغضی در گلو، ادامه داد: حقوق شهید زیر 20 میلیون ریال است و بدون سرپرست با چهار فرزند باید زندگی را سپری کنم.
لطفی با توجه به علاقه شهید به نظام و خدمت در لباس مقدس نظام، بیان کرد: شهید محمدزاده در سال 85 به استخدام ناجا درآمد و در گروهان هشتادان خدمت میکرد اول با او مخالفت کردم ولی وقتی عشق به خدمت را در او دیدم کنارش ایستادم با همه سختیها و شرایط حساس مرزبانی دیرآمدنها، عدم مرخصی و خطرات احتمالی در مرز هیچوقت نالان نبود و چنان تعریف میکرد که گویی در بهشت خدمت میکند البته بهشتی فکر میکرد که شهادت نصیبش شد.
او با ذکر یک خاطره از روز آخر زندگی مشترکش با شهید، گفت: صبح روز شهادتش قبل از رفتن به محل خدمت گفت دیشب خوابی بسیار زیبا دیدم از او خواهش کردم تعریف کند در جوابم گفت اگر برگشتم برایت تعریف میکنم و او دیگر برنگشت و خوابش تعبیر شد.
خواب خوشی که تعبیر شد
همسر شهید میگوید: همیشه در تمام شیفتهای خدمت رسانی که داشت حسی در من به وجود میآمد که شب هنگام خواب آرامی نداشتم اما شب شهادتش چنان آرام بودم که گویی هیچ اتفاقی نیفتاده، زمانی که خبر دادند تیر خورده و در بیمارستان بستری است یقین داشتم دروغ میگویند چون آرزویش شهادت بود و این آرامش من چیزی جز خبر شهادت و تعبیر خواب نگفتهاش نبود.
احمدرضا در کوچه با همبازیهایش مشغول بازی بود او فقط پدر را در قاب تصویر دیده و مادرش میگوید: از سه سالگی دائم سراغ پدرش را میگیرد و میگوید من که کارهای خوب انجام میدهم پس چرا پدرم نمیآید تا من هم مانند بچههای دیگر پدر داشته باشم. احمدرضا کلاس اول است و معلمش از اولیای دانشآموزان خواسته هنگامیکه دنبال فرزندانتان میآیید آنها را نوازش نکنید شاید دانشآموزی حسرت پدر داشته باشد.
در ادامه این گزارش حسین محمدزاده، پسر ارشد شهید، گفت: در زمان شهادت پدرم 9 ساله بودم، قبل از آن پدرم را بیشتر در مأموریت میدیدم و چیز زیادی از او به یاد ندارم فقط همیشه آرزو میکنم کاش پدر من هم زنده بود تا مثل بقیه جوانان تکیهگاهی داشتم.
شهادت افتخاری است که نصیب خوبان میشود
در ادامه سرهنگ سیدمجتبی خوشبزم، از هنگ مرزی تایباد، گفت: شهادت افتخاری است که نصیب خوبان میشود. بزرگمردانی که از خانواده و جان خود برای آسایش و دفاع از مرز و بوم کشورشان گذر میکنند، جایگاهشان جز درجات رفیع شهادت چیزی نیست.
وی با اشاره به اهداف شهدا، اظهار کرد: این مردان آسمانی به اهدافی بالاتر از دنیا فکر میکنند، اینان با اخلاص عمل وارد میدان شده و جان شیرینشان را با شهد شیرین شهادت معاوضه میکنند. مردانی که از آسایش خود گذر میکنند تا ما و خانوادههایمان در امنیت و آرامش زندگی کنیم و تنها با ادامه دادن راهشان شاید بتوانیم ذرهای از خدمات بیمنتشان را جبران کنیم.
سرهنگ خوشبزم افزود: سرکشی ما از خانوادههای شهدا کوچکترین اقدامی است که میتوانیم در برابر رشادتهای این دلاورمردان انجام دهیم وگرنه هر کاری که انجام دهیم نخواهیم توانست خالی بودن جای همسر و پدر را در خانواده شهدا جبران کنیم.
وی بیان کرد: با هیچ واژهای نمیتوان فداکاریهای این بزرگمردان را توصیف کنیم جز یک کلمه، همیشه شرمنده شهدائیم.
انتهای پیام